تورم ۴۳.۲ درصدی واقعی است؟ / چرا افراد، افزایش قیمت ها را بیش از تورم احساس می کنند؟
آخرین آمار رسمی حاکی از این است که تورم سالانه در تیر ماه به ۴۳.۲ درصد رسیدهاست. با این وجود غالب افراد افزایش قیمتها را بیش از این میزان میدانند. آیا تورم اعلامی از سوی نهادهای رسمی اشتباه است؟
به گزارش اقتصادآنلاین؛ بر اساس آخرین آمار رسمی، در تیر ماه امسال، تورم سالانه به ۴۳.۲ درصد رسید. تورم سالانه بیانگر آن است در یکسال منتهی به تیر ۱۴۰۰ میانگین هزینه سبد مشخصی از کالاها که شاخصی از هزینه خانوارهای کشور است، نسبت به مدت مشابه سال گذشته، یعنی تیر ۱۳۹۸ الی تیر ۱۳۹۹ چند درصد افزایش یافته است.
همچنین تورم نقطهبهنقطه در اولین فصل تابستان، ۴۳.۶ درصد گزارش شدهاست؛ به بیان دیگر هزینه خرید سبد معینی از کالاها در تیر ماه امسال نسبت به ماه مشابه سال گذشته ۴۳.۶ درصد افزایش یافتهاست.
این دو شاخص، معیارهای اصلی از روند افزایش قیمتها و تورم شناخته میشوند. با این وجود هرگاه آمار مربوط به تورم منتشر میشود، عموم جامعه معتقدند که تورم و افزایش قیمتها بیش از آن چیزی است که نهادهای رسمی همانند مرکز آمار ایران منتشر میکند. در این گزارش به این مسئله میپردازیم که آیا تورم اعلامی از سوی نهادهای رسمی همانگونه که غالب افراد جامعه تصور میکنند، اشتباه است و تورم بیش از این ارقام است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید دو مفهوم سبد هزینهای خانوار و سهم کالاها در این سبد را تعریف کنیم.
سبد هزینهای به مجموعهای از کالاها (خوراکی و غیرخوراکی) و خدمات گفته میشود که خانوارها مصرف میکنند. مرکز آمار طیفی از کالاها و خدمات را در سبد هزینهای خانوار در نظر میگیرد که در جدول زیر آمدهاست:
پس تاکنون مفهوم سبد هزینه خانوار را متوجه شدیم که این سبد در زمانهای مختلف و با توجه به قیمت هر کدام از کالاها، هزینه متفاوتی خواهد داشت. برای روشن شدن موضوع با یک مثال فرضی جلو می رویم.
فرض کنید خانوار، سبدی از سه کالای برنج، سیب و اجاره خانه دارد. هزینه و میزان مصرف هر کدام از این کالاها در طول یک ماه در زمان یک به شرح جدول زیر است:
بنابراین هزینه خرید این سبد فرضی برای خانوار در زمان یک برابر با یک میلیون تومان است. حال فرض کنید که قیمت سیب در زمان ۲، ده برابر شود و قیمت دو کالای دیگر ثابت باشد. در نتیجه هزینه خانوار به شرح جدول زیر در خواهد آمد؛
در نتیجه هزینه خانوار در زمان دو برابر با یک میلیون و ۱۸۰ هزار تومان خواهد شد. به بیان دیگر، با افزایش ۹۰۰ درصدی قیمت سیب، هزینه خانوار تنها ۱۸ درصد افزایش پیدا کردهاست. بنابراین درست است که قیمت یک کالا ده برابر شده اما کل هزینه خانوار بسیار کمتر از افزایش قیمت آن کالا، رشد کردهاست.
این همان مفهوم سهم کالا در سبد هزینهای است؛ سهم کالا در سبد هزینهای برابر است با هزینه آن کالا نسبت به کل هزینه خانوار در زمان پایه. در مثال فرضی ما و بر اساس زمان پایه یک، سهم هر کالا در سبد هزینهای در جدول زیر آمدهاست:
بنابراین افزایش قیمت کالاها با سهم اندک نمیتواند باعث افزایش متناسب در تورم یا همان هزینه کل سبد خانوار شود. بر اساس دادههای مرکز آمار سهم هر کالا در سبد هزینه خانوار کل کشور در جدول زیر آمدهاست:
نکته دیگر این است که سهم کالا در سبد هزینه خانوار بر اساس یک زمان مشخص تعیین میشود که هر چند سال یک بار با تغییر سبد هزینه خانوار این سهم نیز اصلاح میشود. بر اساس آخرین اطلاعات مرکز آمار، سهم کالاها بر اساس سهم هزینهای آنها در سبد سال ۱۳۹۵ تعیین میشود. یا همانطور که در مثال فرضی ما بود سهم کالاها در زمان یک ملاک قرار گرفته بود.
بنابراین بر اساس توضیحاتی که تاکنون دادیم تورم عبارت است از افزایش هزینه مربوط به سبد معینی از کالاها و خدمات در طول زمان. در این سبد هزینهای، طیف گستردهای از کالاها و خدمات وجود دارد که سهم هرکدام در این سبد متفاوت و بر اساس میزان هزینه هر کالا و خدمات نسبت به کل هزینه سبد است. هر چه سهم کالا بیشتر باشد نشان از اهمیت آن کالا دارد و افزایش قیمت آن نیز در افزایش هزینه سبد خانوار و تورم مؤثرتر است.
حال به پرسش ابتدایی خود باز میگردیم؛ آیا تورم منتشر شده از سوی مراکز رسمی اشتباه است؟
هر چند احتمال اشتباه و خطای آماری قابل انکار نیست اما این خطا نمیتواند نتایج را بهصورت معناداری تغییر دهد. بلکه آنچه باعث تفاوت احساس افراد از افزایش قیمت و تورم میشود، به سهم کالاها در سبد هزینهای آنها باز میگردد. یعنی افزایش قیمت یک کالا، میتواند احساس متفاوتی از تورم را میان دو خانوار مختلف ایجاد کند.
اکنون میتوان دلیل اعلام تورمهای مختلف را دانست؛ تورم برحسب دهکهای درآمدی، تورم خانوار شهری و روستایی. یکی از عوامل اصلی، سبدهای متفاوت خانوارهای مختلف است. یعنی سهم کالاها و خدمات در سبد هزینهای خانوارهای مختلف، متفاوت است و از همین رو افزایش قیمت یک کالا موجب افزایش یکسان در سبد هزینه خانوار نمیشود. به عنوان مثال ضرایب اهمیت کالاهای خوراکی و غیرخوراکی بر اساس دهکهای درآمدی در محاسبات مرکز آمار به شرح جدول زیر است:
همانگونه که جدول فوق نشان میدهد، در دهکهای پایین درآمدی سهم کالاهای خوراکی بیش از دهکهای بالای درآمدی است؛ به عنوان مثال این سهم در دهک اول (پایینترین دهک درآمدی) برابر با ۴۳.۳ درصد و در دهک درآمدی(بالاترین دهک درآمدی) برابر با ۱۷.۲ درصد است. این موضوع نشان میدهد که افزایش هزینه خوراکیها تورم بیشتری را به سبد هزینه خانوارهای کمدرآمد نسبت به خانوارهای پر درآمد تحمیل میکند.