شایعاتی عجیب علیه دولت از سوی سوداگران
افزایش یا کاهش نرخ ارز، بازگشت به برجام یا خروج از آن و کارآمدی یا ناکارآمدی دولت، هیچ یک برای گروه سوداگران، اهمیتی ندارد. گروهی عامدانه شرایط کشور و تحریم را نادیده گرفته و اصالت را نه در نقد موضوع یا تصمیم خاص بلکه تنها در شایعهسازی علیه دولت میدانند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایرنا، گروگانگیری ارز و مایحتاج زندگی مردم، شایعه هولناکی است که برخی سوداگران اقتصادی و سیاسی، روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا علیه دولت منتشر میکنند. به تعبیر سخنگوی دولت، انسان برخود میلرزد که چگونه ممکن است دولتی که خود در صف نخست به دوش کشیدن بار مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم در شرایط تحریم و کروناست، دست به چنین خیانتی علیه آنها بزند؟ پرسشی که با توجه به اصالت هدف (نقد دولت) در نزد مخالفان نمیتوان انتظار دقیقی برای پاسخ به آن داشت. قدر مسلم آن است که منکران ارزش برجام که اکنون نگران احیای این توافق بین المللی هستند، برای ناکارآمد نشان دادن دولت از هیچ شایعه و حاشیهای رویگردان نخواهند بود حتی اگر آن شایعه، اعتماد عمومی را زیر سوال ببرد.
شایعاتی عجیب علیه دولت
به فاصله چند ساعت پس از اعلام شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، نرخ ارز به صورت محسوسی در بازار کاهش پیدا کرد. گروهی این موضوع را به دولت ربط داده و شایع کردند که دولت برای پیشبرد منظورهای خاصی، نرخ دلار را کاهش داده است. «علی ربیعی» سخنگوی دولت در واکنش به این شایعه هولناک در نشست خبری ۲۰ آبان گفت: «من این اتهام را که دولت ارز را گروگان گرفته تا بعد از انتخاب بایدن ارزپاشی کند، حتی از برخی تریبونهای رسمی شنیدم. بعد از سالها کنش اجتماعی و سیاسی در کشور از این اظهارات به خود میلرزم. ظاهراً اینها ابعاد و آثار ادعای خود را نمیدانند اگر چنین اتفاقی افتاده باشد، خیانت بزرگ به ملت ایران است. این یک ادعای نادرست یا از روی کمآگاهی است و یا یک موضع سیاسی است که حتماً غیراخلاقی است.»
شایعه ارزپاشی دولت به قوت خود ادامه داشت تا نرخ دلار روند صعودی به خود گرفت و این بار شایعهسازان در چرخشی آشکار، موضعی متناقض در پیش گرفته و مدعی شدند که دولت خواستار افزایش نرخ ارز است. شایعه نه در کانالهای نامعتبر خبری و صفحات زرد شبکههای اجتماعی بلکه در برخی رسانههای رسمی هم منتشر شد و مورد تحلیل قرار گرفت و واکنش اعضای هیات دولت را برانگیخت.
ابتدا «محمود واعظی» رییس دفتر رییس جمهوری درباره بی اساس بودن این نوع تحلیلها گفت: «این تحلیل مغرضانه زاییده ذهن کاسبان تحریم و سوداگرانی است که به دنبال متلاطم کردن جو بازارهای مختلف و انحراف افکار عمومی هستند. سوداگران شایعه نسازند، دولت به دنبال گرانی ارز نیست.»
دومین شایعه عجیب این روزها علیه دولت، گره زدن تصمیمات و برنامههای اقتصادی با انتخابات آمریکا بود. یکی از خبرگزاریهای رسمی و نه کانالهای معاند خارج از کشور گزارشی با این تیتر در خروجی خود قرار داده است که آیا رییس جمهوری برای ارائه برنامه های اقتصادی ۹ ماه آینده دولت، منتظر انتخابات آمریکا بوده است؟ با مطالعه متن گزارش مشخص میشود که دلیل طرح آن، تنها این موضوع بوده که مجلس از چنین برنامهای تاکنون خبردار نشده است! پس نتیجهگیری میشود که رییس جمهوری منتظر انتخابات در آمریکا بوده است!
ترخیص کالاهای انبار شده در گمرک هم سوژه شایعه دیگر بود که بر اساس آن دولت به دلیل پیروزی بایدن در انتخابات کالاها را از گمرک ترخیص و به بازار تزریق میکند! روی دیگر این سخن آیا این است که اگر بایدن پیروز نمیشد دولت کالاها را از گمرک ترخیص نمیکرد؟ این شایعه هم در حالی پخش شد که هفته گذشته و پیش از آنکه نتیجه نهایی انتخابات آمریکا مشخص شود؛ ربیعی از تامین ارز مورد نیاز برای ترخیص کالاها با وجود تمام دشواریها داده بود.
اصالت نقد دولت است
با حضور احتمالی بایدن در کاخ سفید یا بازگشت احتمالی دولت آینده آمریکا به برجام و رفع احتمالی برخی تحریمها، بازار چنین شایعاتی داغتر هم خواهد شد. سوداگران شایعه آن زمان که نرخ ارز روند صعودی داشت موکدا تاکید میکردند که این موضوع ابدا ارتباطی با خارج و موضوعاتی چون FATF ندارد و دولت تنها مقصر شرایط موجود است، گروهی حتی تحریم و کرونا را هم در این افزایش نرخ دخیل نمیدانستند. با کاهش قیمت دلار در روزهای قبل همین گروه تلاش کردند اذهان عمومی را قانع کنند که باز هم موضوع به خارج از مرزهای ارتباطی ندارد اما این میان در تناقضی آشکار گرفتار شدند که این کاهش قیمت ارز اگر ارتباطی با تحولات بین المللی ندارد پس دولت در مسیر درستی حرکت میکند، وقتی نمیتوانند کارآمدی دولت را تایید کنند دست به دامان شایعات عجیب میشوند.
این روزها دلواپسیهای این گروه کم نیست و یکی از آنها هم احتمال بازگشت بایدن به برجام است. در این موضوع هم تجربه متناقضی دنبال میشود. آنها ابتدا این توافقنامه بین المللی را بیاعتبار و بی ارزش جلوه دادند که چون تامین کننده منافع آمریکاست! این کشور هرگز از آن خارج نمیشود. پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، وی را به سبب نقض عهد مورد انتقاد شدید قرار دادند و اکنون هم به شدت نگران احیای برجام هستند. به دلیل همین رویکردهاست که ربیعی تاکید میکند ظاهرا اصالت فقط نقد دولت است.
حمله به دولت با هر ابزاری و هر رویدادی در حالی این روزها شدت میگیرد که قوه مجریه در خط نخست مقابله با چالشهای متنوع قرار دارد و اگر اکنون ترامپ دست خالی کاخ سفید را ترک میکند به دلیل تلاشهای دولت و مقاومت مردم است. شاید به همین دلیل است که دستیار ارتباطات اجتماعی رییس جمهوری، یادآور میشود: «فراموش نشود در دوران جنگ اقتصادی، دولت با تدبیر و برنامهریزی نگذاشت آمریکا به هدف خود که به دنبال فروپاشی ۳ ماهه، ۶ ماهه و شکستن ایران بود، برسد. یادمان نرود ترامپ به رییس جمهور مهم اروپایی ترامپ گفت سه ماه صبر کنید تا بعد از آن درباره جایگزین نظام ایران صحبت کنیم.»
دولت بارها تاکید کرده است که موضوع انتخابات در آمریکا یا هر رویداد فرامرزی دیگر، نمیتواند تلاشها برای بهبود شرایط کشور را متوقف کند. در واقع این مجموعه دولت و قوه مجریه نیست که تصمیمات کشور را به آمریکا ارتباط میدهد بلکه مخالفان همیشگی دولت تدبیر و امید هستند که طی هفت سال گذشته بیآنکه نشانهای برای اثبات ادعای خود بیاورند، رییس جمهوری و دولت را متهم به افق گشایی در خارج از مرزها کردند. در تحلیل دلایل رویکردهای عجیب برخی مخالفان میتوان گزینههایی را مورد توجه قرار داد و در نگاهی بدبینانه ریشه تمام این شایعه سازیها را به موفقیت نسبی دولت روحانی در شکستن فشار حداکثری علیه کشور مرتبط دانست. منتقدان عرصه سیاست و اقتصاد ایران، این موفقیت را نه دستاورد نظام جمهوری اسلامی بلکه موفقیت دولت میدانند و به همین دلیل است که برای کم اثر کردن آن از تریبونهای مختلف انواع حاشیهها را انعکاس میدهند. موضوعی که ربیعی در نشست خبری خود به آن اشاره کرده و آورده است: « علت فرو ریختن ارز رسیدن صدای شکسته شدن فشار حداکثری به گوش مردم بود اما بعضیها نمیخواهند این صدا را بشنوند.» دلایل این نشنیدن عامدانه گرچه سیاسی و انتخاباتی است اما بیشترین لطمه را به اعتماد عمومی وارد میکند.
فراموشی عامدانه شرایط تحریم
نشنیدن صدای شکستن فشار حداکثری از سوی گروهی از مخالفان دولت چندان موضوع عجیبی نخواهد بود اگر بدانیم آنها پیش از این نیز عامدانه فشار حداکثری ناشی از تحریمها را نادیده گرفته و دولت را به سبب شرایط سخت زندگی مردم مورد اتهامات و توهینهای تند قرار میدادند. مرور برخی توییتها که در آن حتی روحانی تهدید به اعدام شد تامل برانگیز خواهد بود. تا مدتها سخن گفتن از تاثیر تحریم در کشور تابو بود، به گونهای که رییس جمهوری سابق کشور درباره تاثیر تحریمهای کمرشکن علیه کشور گفته بود: از کدام تحریم سخن میگویید. امروز اگر در میان مردم ایران حاضر شوید به شما خواهند گفت که تحریمها هیچ تاثیری بر زندگی و مسیر پیشرفت کشورشان نداشته است.»
اما رویکرد انکار واقعیت در دولت روحانی برچیده شد و برای نخستین بار سخنگوی دولت از ضرورت پایان دادن به تحریم سخن از تحریم تاکید کرد. رییس جمهوری و دیگر وزرای کابینه هم از هر تریبونی ابتدا شرایط دشوار حاصل از تحریمها را برای مردم توضیح دادند و سپس درباره تلاشهای خود برای کاستن از سختی شرایط گفتند. واقعیت آن است که همانگونه که گروهی واقعیت وجودی تحریم را انکار کردند اکنون هم تاب شنیدن صدای شکسته شدن احتمالی آن را نمیآورند و تنها دلیل آن هم شاید آغاز زودهنگام رقابتهای انتخاباتی و سیاسی است.