بانک مرکزی هرچه سریعتر در بازار مداخله کند/ تعیین نرخ ارز کاغذی در کوچهپسکوچههای فردوسی
با ارائه بسته جدید ارزی و آغازبهکار صرافیها بسیاری از نیازهای ارزی مردم پاسخ داده شد و این روزها خبر خوش دیگری نیز از سوی بانک مرکزی منتشر شده است مبنی بر اینکه صرافیها مجازند ارز کاغذی به کشور وارد کنند و قرار است بخشی از ارز حاصل از صادرات که صادرکنندگان در سامانه نیما وارد میکنند بهصورت فیزیکی وارد کشور و تحت نظارت بانک مرکزی عرضه شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در اینباره با محسن بهرامیارضاقدس، عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی گفتوگویی داشته ایم که در ادامه میخوانید.
یکی از مشکلات حال حاضر بازار ارز، قیمت ارز کاغذی است. تحلیل شما از شرایط فعلی چیست؟
از مشکلات مهمی که در حال حاضر بازار ارز و اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار داده است و بهصورت غیرمنطقی قیمت کالاهای وارداتی و سایر کالاهایی که وارداتی نیز نیستند را افزایش داده است، بحث قیمت ارز کاغذی بهویژه قیمتی است که در میدان فردوسی و خیابان منوچهری تعیین میشود. برآوردها این است که مصرف ارز کاغذی برای همه خدمات متفرقه در شرایط عادی کمتر از دو درصد نیاز کل کشور است، یعنی اگر ما نیاز کشور را 200میلیون دلار در روز برای 55میلیارد واردات کالای اساسی یا غیراساسی کشور در نظر بگیریم، کل مصرف ارزهای متفرقه خدمات کاغذی نزدیک دومیلیون دلار در شرایط عادی است، ولی زمانی که قیمت ارز از این شرایط خارج شود و محل و مرجعی برای تامین نیازهای متفرقه مردم شود که شامل نیاز به ارز برای سفر، نیاز دانشجویان خارج از کشور به ارز، نیاز به ارز برای بیماران اعزامی به خارج از کشور، نیاز کارگران خارجی مقیم ایران و حتی نیاز به ارز برای انتقال جنازه میت از خارج به ایران است، این نیازها حدود 60 تا 70 نوع مصارف خرد و جزئی خدماتی است که در گذشته برای تامین آنها ارزهای کاغذی از طریق صرافیها تامین میشدند.
تکنرخیشدن ارز و ممنوعیت خرید و فروش ارز در بازار غیررسمی چه آثار و تبعاتی بههمراه داشت؟
با دستورالعمل 21فروردین 97 با اعلام تکنرخیشدن ارز و اینکه نرخ ارز 4200تومان برای همه کالاها در نظر گرفته شده است، با اعلام ممنوعیت خرید و فروش ارز در بازار غیررسمی عملا بسیاری از نیازهای واقعی و جزئی و خرد مردم بیپاسخ ماند و برای مدتی هیچ مرجعی برای پاسخ به این نیازها و تامین آنها وجود نداشت، در نتیجه این اتفاق یک تقاضای انباشته، هیجانی و همراه با نگرانی را با خود به بازار ارز منتقل کرد و بخشی از آن به شکل تبدیل دارایی به ارز در بازار نمایان شد، چرا که افرادی از ترس کاهش ارزش داراییهای خود و حفظ دارایی و متضررنشدن در چنین شرایطی به بازار غیررسمی مراجعه کردند؛ در نتیجه قیمت ارز در بازار غیررسمی در همان کوچهپسکوچههای فردوسی بالا رفت و کمک کرد تا ارز به این قیمتهایی که در حال حاضر وجود دارد، برسد.
نظرتان درباره تاثیرات بسته جدید ارزی چیست؟
خوشبختانه دولت اگرچه دیرهنگام، پس از 19تیرماه که آغازبهکار بازار ثانویه ارز بود، عملا با ابلاغ سیاستهای بسته جدید ارزی اصلاحات بسیار خوبی را نسبت به بسته اول ارزی ایجاد کرد. همچنین تکلیف تامین بخش عمدهای از نیازهای خدماتی را مشخص کرد و بار دیگر به صرافیها اجازه فعالیت داده شد. همانطور به عرضه ارز پتروشیمیها در بازار ثانویه مجوز داده شد و در نهایت تلاش شد که با تعمیق بازار ثانویه و عرضه فراوان ارز در بازار ثانویه قیمت ارز به تعادل برسد. بررسیهای ما نشان میدهد که از آغاز فعالیت بازار ثانویه حجم زیادی ارز در بازار ثانویه عرضه شده است و بسیاری از تامینکنندگان کالاهای غیراساسی موفق به تامین ارز مورد نیاز خود در این بازار شدهاند.
چه عاملی سبب افزایش تقاضای غیرقابلکنترل برای خرید ارز شد؟
متاسفانه بهدلیل ممنوعیت و محدودیت ارز اسکناس و واردات اسکناس به کشور و نتیجه ممنوعیت و محدودیت صرافیها برای جمعآوری و خرید ارزهای فیزیکی و اسکناس مردم ما شاهد شکافی معنادار بین عرضه و تقاضا شدهایم؛ یعنی در مقطع گذشته و پیش از این صرافیها عموما خریدار ارز بودند و نه فروشنده. حال شما زمانی که به مرجعی مراجعه میکنید که فقط خریداری میکند و فروش ندارد بهصورت غیرمستقیم چنین پیامی را به متقاضی انتقال میدهد که قرار است قیمتها افزایش پیدا کند. همین تفکر به واقعیت تبدیل شده است، چرا که هر روز شاهد افزایش قیمت هستیم و روزانه متوسط قیمت ارز در سامانه نیما و بازار ثانویه کمتر از هشتهزار تومان است، اما در بازار آزاد تا رقمهای خیلی بیشتر از این نیز رسیده است. با اینکه میتوان گفت مقدار قابلتوجهی نیست، اما اثر روانی که اعلام این رقمها در خرید و فروش مردم دارد، بر بازار تمام کالاها بسیار تاثیرگذار است.
بهگفته رئیسکل بانک مرکزی از این پس صرافیها مجاز به واردکردن ارز کاغذی به کشور شدهاند. نظر شما درباره چنین تصمیمی چیست؟
خوشبختانه دولت به این امر مهم توجه نشان داده است و بر اساس دستور بانک مرکزی قرار شده است که واردات اسکناس به ایران بدون محدودیت آزاد و حجم عمدهای ارز به کشور وارد شود. همچنین صرافیها مجاز به خرید و فروش ارز شدهاند تا حدودی از نیازهای خدماتی را تامین کنند. امیدوارم به وعده رئیسکل بانک مرکزی و در یک حرکت تکمیلی، که گفته شده بود از این پس اگر ارز در بازار سوم و آزاد بیش از پنجدرصد با قیمت بازار ثانویه اختلاف پیدا کند، خود بانک مرکزی مداخله و مدیریت را به دست میگیرد و قیمتها را متعادل میسازد، عمل شود و اگر روال قیمتها به همین شرایط فعلی ادامه پیدا کند حتما ضروری است که بانک مرکزی برای مدیریت و تنظیم بازار مداخله کند تا نرخ در بازه قیمتی مدیریت شناوری که مورد نظر بانک مرکزی است حرکت کند، چرا که اگر دولت مداخله نکند این اعداد بهعنوان نرخ پایه روی نرخ کنونی تثبیت میشود و تاثیر مخربی بر اقتصاد کشور و بر کالاهای مصرفی مردم میگذارد.
وظیفه بانک مرکزی در مقطع کنونی چیست؟
بهنظرم بانک مرکزی باید هرچه سریعتر در بازار مداخله کند تا اختلاف قیمت بازار آزاد با متوسط بازار ثانویه که هماکنون حدود 50درصد است و قرار نبوده که بیش از پنجدرصد شود را تنظیم کند. امیدوارم به کمک بانک مرکزی و این تسهیلاتی که اخیرا طبق بخشنامه برای صرافیها فراهم شده است شاهد کاهش باشتاب بیشتر نرخ ارز باشیم. طبق برآوردهای ما و پیامهایی که رفتار دولت نشان میدهد هماکنون نرخ ارز باید حدود هفت تا هشتهزار تومان باشد، چرا که در حال حاضر دولت مکلف کرده است که کسانی که با دلار 4200تومان کالا وارد کردهاند در ازای هر دلار 2800تومان بدهند؛ در نتیجه با جمع 2800 با 4200تومان به این نتیجه میرسیم که نظر دولت این است که نرخ ارز بیش از هفتهزار تومان نباشد. قیمتهای موجود غیرواقعی است و باید هرچه زودتر کاهش پیدا کنند. نکته دیگر این است که باید هماهنگی بین نهادهای مختلف وابسته به دولت وجود داشته باشد.