پزشکیان و رؤیای کوچکسازی دولت/ نسخه میلئی در ایران جواب میدهد؟

مسعود پزشکیان دیروز وعده کوچکسازی دولت و تعطیلی نهادهای زائد را داد. اما تجربه نشان داده است که تنها با شعار نمیتوان کسری بودجه و تورم را مهار کرد. نگاهی به آرژانتین و اصلاحات رادیکال خاویر میلئی نشان میدهد که بدون جراحی بزرگ در ساختار دولت، مهار تورم ممکن نیست. اما آیا این اراده در پزشکیان وجود دارد؟
به گزارش اقتصادآنلاین، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، در سفر به اردبیل به صراحت گفت که دولت باید کوچکتر شود و از بار اضافی بر دوش اقتصاد کاسته شود. او در جمع سرمایهگذاران تأکید کرد که بسیاری از ادارات و نهادهای دولتی صرفاً هزینهبر هستند و هیچ درآمدی برای کشور ندارند. به گفته او، برخی از این ادارات سالانه صدها میلیارد تومان از بودجه کشور را میبلعند، بیآنکه نقشی در تولید ارزش افزوده یا توسعه اقتصادی داشته باشند.
پزشکیان بر این باور است که ادغام و تعطیلی این نهادها میتواند به صرفهجویی چشمگیری منجر شود. او البته تصریح کرد که قصد اخراج کارمندان را ندارد، بلکه با تغییر در ساختار اداری میتوان مانع از هدررفت منابع شد. سخنان او در واقع اعترافی است به اینکه کسری بودجه در ایران نهتنها ناشی از ضعف درآمدی دولت، بلکه محصول هزینههای اضافی و بیفایده است.
کسری بودجه؛ ریشه اصلی تورم در ایران
تورم در اقتصاد ایران همواره یکی از بزرگترین معضلات بوده است. بخش مهمی از این تورم ریشه در کسری بودجه مزمن دارد. دولتها، به جای کاهش هزینهها یا افزایش کارآمدی مالیاتی، معمولاً راه آسانتر را انتخاب کردهاند: استقراض از بانک مرکزی یا چاپ پول. همین سیاست به تورمهای دو رقمی و بیثباتی اقتصادی دامن زده است.
کارشناسان اقتصادی بارها تأکید کردهاند که مهار تورم بدون مهار کسری بودجه امکانپذیر نیست. وقتی دولت بیش از توان مالی خود هزینه میکند، ناگزیر به تأمین منابع از مسیرهایی میشود که پایه پولی را افزایش میدهد و در نهایت فشار قیمتی بر مردم را بیشتر میکند. در این شرایط، وعدههای پزشکیان برای کوچکسازی دولت تنها زمانی باورپذیر خواهد بود که با برنامهای جدی برای کاهش هزینههای غیرضرور همراه باشد.
تجربه آرژانتین با خاویر میلئی
خاویر میلئی، رئیسجمهور آرژانتین، نمونه بارزی از اجرای سیاستهای سختگیرانه برای مهار کسری بودجه و تورم است. او در شرایطی به قدرت رسید که تورم ماهانه این کشور به بیش از ۲۵ درصد رسیده بود و بودجه عمومی با شکاف عمیق مواجه بود.
میلئی از همان روز نخست، اصلاحات رادیکالی را آغاز کرد که حذف چندین وزارتخانه و نهاد دولتی که هیچ کارکرد اقتصادی نداشتند، کاهش شدید هزینههای عمومی با هدف متوقف کردن رشد کسری بودجه، اعمال انضباط مالی بیسابقه و خودداری از چاپ پول برای تأمین کسری و حرکت به سمت آزادسازی برخی بخشهای اقتصاد برای افزایش بهرهوری از جمله این اقدامات بود.
نتیجه این سیاستها نیز شگفتانگیز بود. در کمتر از چند ماه، آرژانتین از کسری بودجه به مازاد بودجه رسید و تورم ماهانه از ۲۵ درصد به حدود ۱.۹ درصد کاهش یافت. البته این مسیر بدون هزینه نبود. اعتراضات اجتماعی، فشارهای سیاسی و سختی معیشتی بخشی از جامعه از تبعات این اصلاحات بود. اما میلئی بر مواضع خود ایستاد و موفق شد اقتصاد آرژانتین را از سراشیبی سقوط نجات دهد.
شباهتها و تفاوتهای ایران و آرژانتین
در نگاه نخست، ایران و آرژانتین شباهتهای زیادی در ساختار اقتصادی دارند: کسری بودجه مزمن، تورم بالا، نهادهای دولتی پرهزینه و بهرهوری پایین. هر دو کشور با میراثی از دولتهای بزرگ و پرخرج روبهرو هستند که بیشتر مصرفکننده منابعاند تا تولیدکننده ارزش.
اما تفاوتها نیز کم نیست. آرژانتین به نظام مالی بینالمللی متصل است و فشار بازارهای جهانی اصلاحات را اجتنابناپذیر کرد. ایران در شرایط تحریم و محدودیتهای اقتصادی خاص خود قرار دارد. همچنین، ساختار سیاسی و اجتماعی ایران امکان اصلاحات شوکآور در مقیاس میلئی را دشوارتر میسازد.
با این حال، اصل ماجرا یکسان است: بدون کوچکسازی واقعی دولت و کاهش هزینههای زائد، هیچ سیاست اقتصادی نمیتواند تورم را مهار کند.
امکان اجرای نسخه میلئی در ایران
پرسش کلیدی این است که آیا پزشکیان میتواند همان راهی را برود که میلئی در آرژانتین پیمود؟ پاسخ ساده نیست. از یک سو، اراده سیاسی برای کوچکسازی دولت در سخنان پزشکیان آشکار است. او صراحتاً گفته که بسیاری از نهادها باید تعطیل شوند. از سوی دیگر، حساسیت اجتماعی در ایران بالاست و هر گونه تغییر ناگهانی میتواند با مقاومتهای شدید روبهرو شود.
اگرچه پزشکیان تأکید کرده که قصد اخراج کارمندان را ندارد، اما تجربه میلئی نشان میدهد که بدون کاهش جدی هزینههای پرسنلی و اداری، دستیابی به مازاد بودجه دشوار است. شاید در ایران، راهکار مرحلهای و تدریجی کارآمدتر باشد؛ یعنی ادغام نهادها، کاهش بودجه غیرضروری، و در عین حال تقویت نظارت بر هزینههای عمومی.
پیامدهای بیعملی در برابر کسری بودجه
اگر دولت به شعارها محدود بماند و هیچ اقدام جدی برای مهار کسری بودجه انجام ندهد، آیندهای پرمخاطره در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود. تورم همچنان پابرجا میماند، اعتماد سرمایهگذاران کاهش مییابد و فاصله طبقاتی بیشتر میشود. کسری بودجه در عمل به بمبی خاموش تبدیل میشود که میتواند ثبات اجتماعی و سیاسی را نیز تهدید کند.
از سوی دیگر، تجربه آرژانتین نشان داده است که حتی اصلاحات سخت و پرهزینه، اگر منجر به ثبات اقتصادی شود، در نهایت رضایت عمومی را به همراه خواهد داشت. مردم ترجیح میدهند سختی موقتی را تحمل کنند، اما از بیثباتی دائمی رهایی یابند.
اصلاحات در حد شعار باقی خواهد ماند؟
سخنان مسعود پزشکیان درباره کوچکسازی دولت، فرصتی تازه برای بازنگری در ساختار بودجه و مهار تورم در ایران است. اما تحقق این وعدهها نیازمند الگوبرداری از تجربههای موفق جهانی، از جمله آرژانتین تحت رهبری خاویر میلئی است.
اگر پزشکیان بتواند با شهامت سیاسی، اصلاحات لازم را آغاز کند و هزینههای زائد دولت را کاهش دهد، امکان مهار کسری بودجه و کنترل تورم وجود دارد. اما اگر سخنان او در حد شعار باقی بماند، اقتصاد ایران همچنان گرفتار چرخه معیوب کسری بودجه و تورم خواهد ماند.
چشمانداز پیشروی دولت چهاردهم، انتخابی دشوار میان تداوم وضع موجود و آغاز جراحی بزرگ اقتصادی است. تجربه میلئی نشان داد که اراده سیاسی میتواند معجزه کند؛ پرسش اینجاست که آیا پزشکیان نیز آماده چنین معجزهای در ایران است؟