چرا رونق مشاغل در آمریکا لزوما نشانه خوبی نیست؟

بر اساس آمارها، نرخ بیکاری آمریکا در ماه جولای به ۳.۵ درصد، یعنی پایین ترین سطح در نیم قرن اخیر که دقیقا قبل از شروع همهگیری کرونا اتفاق افتاد، رسیده است. علاوه بر این، با توجه به حدود ۵۳۰هزار شغل ایجاد شده در ماه گذشته، یعنی بیش از دو برابر پیشبینیها، اقتصاد آمریکا اکنون تمام مشاغل از دست رفته در طول همهگیری کرونا را احیا کرده است. این آمار نشاندهنده قویترین جهش شغلی آمریکا از زمان رکود در دهههای اخیر است.
اقتصادآنلاین – عاطفه حسینی؛ به گزارش اکونومیست، به اعتقاد اقتصاددانان کاهش قابل توجه نرخ بیکاری در آمریکا بیش از آنکه جای خوشحالی داشته باشد سبب حیرت بسیاری شده است. بازار کار بسیار فشرده، چالشی برای شرکتهایی است که تلاش دارند تعداد کارکنان خود را به قبل از همهگیری برسانند. برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران، این امر معمایی ایجاد میکند و نشان میدهد که بانک مرکزی ممکن است نیاز داشته باشد با وجود نشانههای دیگر از کند شدن رشد اقتصادی، با افزایش بیشتر نرخهای بهره پیش برود.
از زمانی که فدرال رزرو در اوایل سال جاری شروع به تشدید سیاستهای پولی کرد، این بحث میان اقتصاددانان وجود داشت که به چه میزان بین تورم و مشاغل بده بستان وجود دارد. اقدامات فدرال رزرو برای مهار قیمتها ناگزیر به رشد ضعیفتر منجر خواهد شد و بر بازار کار تأثیر خواهد گذاشت.
جروم پاول، رییس فدرال رزرو همواره تاکید کرده که تنگنای بازار کار ممکن است به این معنا باشد که مسیری وجود دارد که در آن شرکتها میتوانند تقاضای خود را برای کارگران جدید کاهش دهند، بدون اینکه نیاز باشد تعداد زیادی از کارگران بیکار شوند. به عبارت دیگر، بده بستان بین تورم و مشاغل میتواند کمتر از دورههای قبلی انقباض پولی باشد.
یکی از مهمترین موارد مطرح شده، تعداد فرصتهای شغلی موجود در آمریکا است. فرصتهای شغلی در ماه ژوئن به شدت کاهش یافته و به ۱۰.۷میلیون رسیده که کمترین میزان در ۹ماه اخیر است، اگرچه هنوز طبق استانداردهای تاریخی بالا است.
اگر فرصتهای شغلی کاهش یابد بدون اینکه نرخ بیکاری افزایش یابد، پیشبینی پاول درست بوده و این امر به دیدگاه فدرال رزرو اعتبار میبخشد که بده بستان بین تورم و بیکاری می تواند خفیف باشد. در مقابل، شرایط میتواند به گونهای پیش رود تا بسیاری شغل خود را از دست بدهند زیرا فدرال رزرو هنوز کار خود را برای مهار تورم ادامه می دهد. پیشبینی میشود که قیمتهای مصرفکننده در ماه گذشته نزدیک به ۹درصد افزایش یافته باشد که بالاترین سطح در چهار دهه گذشته است.
برای درک این بحث باید نرخ تورم غیرفزاینده بیکاری را در نظر گرفت که بیشتر با مخفف آن، نایرو، یا نرخ طبیعی بیکاری شناخته میشود. نایرو به پایینترین سطح بیکاری اشاره دارد که یک اقتصاد میتواند قبل از شروع افزایش دستمزدها حفظ کند. مفهوم نایرو، زمانی در تحلیل اقتصادی و تفکر فدرال رزرو در مورد نرخها نقش اساسی داشت. اما پیش از همهگیری کرونا، زمانی که بدون هیچ افزایش قابل ملاحظهای در تورم، بیکاری بسیار زیر آستانه فرضی نایرو بود، از بین رفت. در یک بررسی استراتژیک که در سال ۲۰۲۰ منتشر شد، فدرال رزرو نشان داد که این مفهوم دیگر در تصمیمات سیاستی آن نقش برجستهای نخواهد داشت.
با این حال، افزایش تورم سال گذشته در کنار کاهش شدید بیکاری، نایرو را دوباره در کانون توجه قرار داده است. مشکل اساسی نرخ طبیعی بیکاری و اینکه چرا برخی به استفاده از آن اعتراض دارند این است که این معیار قابل مشاهده نیست. اقتصاددانان باید بر اساس رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم در طول زمان، تخمینهایی از این متغیر بزنند که نمیتواند کاملا دقیق و معتبر باشد. اما یک مورد خوب وجود دارد که نشان می دهد نایرو در اوایل همه گیری به طور قابل توجهی بالاتر رفته است.
در اواسط سال ۲۰۲۰ نرخ بیکاری تقریبا به ۱۵درصد افزایش یافت. همانطور که براندین بوک و نیکلاس پتروسکی نادو از فدرال رزرو سانفرانسیسکو خاطرنشان کردند، در چارچوبهای متعارف، چنین جهشی موجب کاهش بیشتر تورم نسبت به آنچه در واقع رخ داد، میشد. به عبارت دیگر، به نظر میرسید که نرخ طبیعی بیکاری بالاتر رفته باشد و تأثیر کاهش تورمی افزایش شدید بیکاری را محدود کند. آنها تخمین زدند که نایرو ممکن است در سال ۲۰۲۰ به ۸درصد رسیده باشد، قبل از اینکه در پایان سال ۲۰۲۱ به ۶درصد کاهش یابد. اقتصاد اکنون در حال تجربه واژگونی نایرو است، یعنی نرخ تورم بالا همراه با کاهش نرخ بیکاری.
تغییرات ساختاری اقتصاد در طول کووید به توضیح اینکه چرا نرخ طبیعی بیکاری احتمالاً در طول همهگیری افزایش یافته است، کمک میکند. از رونق مشاغلی مانند تحویل و انبارداری تا بهبودی که بعد از آن در کار رستوران و مسافرت شکل گرفت، سبب شد تا کارفرمایان تلاش کنند خود را با نیازهای پرسنلی که به سرعت در حال رشد هستند، مطابقت دهند. تغییری که در انتظار مردم از شغلشان بوجود آمد با تغییر به سمت دورکاری، تجسم بیشتری یافت. یکی از پاسخهای شرکتها به طور طبیعی، پیشنهاد دستمزدهای بالاتر بوده است. درآمد ساعتی در مقایسه با سال قبل از آن حدود ۵درصد به صورت اسمی افزایش یافته است.
شکاف بین نرخ بیکاری ۳.۵درصدی و نرخ طبیعی تخمینی ۶درصد نشان میدهد که فشار دستمزدها احتمالاً در ماههای آینده همچنان بالا باقی میماند و تورم بیشتری را ایجاد میکند. بلافاصله پس از آخرین گزارش مشاغل، معامله گران انتظارات خود را برای انقباض پولی افزایش دادند. آنها اکنون پیشبینی میکنند که فدرال رزرو سومین افزایش متوالی ۰.۷۵ واحد درصدی نرخ بهره را در نشست بعدی خود در سپتامبر ارائه کند.
یک تفسیر بدبینانه این است که ممکن است فدرال رزرو مجبور به افزایش نرخ بهره باشد تا زمانی که نرخ بیکاری اندازه گیری شده به سطح نایرو نزدیک شود. در این صورت میلیونها نفر شغل خود را از دست خواهند داد. در مقابل اما یک تفسیر امیدوارکننده این است که این شکاف ممکن است نه با افزایش بیکاری، بلکه با کاهش نایرو کاهش یابد.
در یک کنفرانس خبری پس از آخرین افزایش نرخ بهره فدرال رزرو در ماه ژوئیه، آقای پاول این چشمانداز امیدوارکنندهتر را مطرح کرد: «منطقی است که اگر همهگیری و بینظمی در بازار کار باعث افزایش نرخ طبیعی شده باشد، با ایجاد ثبات در بازار کار، شاهد کاهش آن خواهیم بود.»
در انتها میتوان گفت که میزان دستمزدها حداقل به اندازه نرخ بیکاری در سنجش سلامت بازار کار آمریکا اهمیت دارد. مشاهده چنین رشد شغلی قوی در این مرحله از چرخه اقتصادی چشمگیر است اما تنها در صورتی که این امر در کنار تعدیل فشار حقوق و دستمزد باشد، جای خوشحالی دارد.