۰ نفر

محمدقلی یوسفی مطرح کرد:

تعاملات بین‌المللی را نباید به SPV محدود کرد/ وجود ساز و کار مالی لازم است، اما کافی نیست

۱۳ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۲۸
کد خبر: 333436
 تعاملات بین‌المللی را نباید به SPV محدود کرد/ وجود ساز و کار مالی لازم است، اما کافی نیست

سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان پنجشنبه شب مقامات سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان از گشایش ساز و کار مالی با ایران خبر دادند. در این بین گروهی از کارشناسان SPV را موفقیتی بزرگ برای دولت و کشور در حوزه بین‌الملل قلمداد می‌کنند و عده‌ای از تحلیلگران معتقدند نباید تنها به این کانال مالی دلخوش کرد و بهتر است مسئولان راه‌حلی برای جذب سرمایه‌گذاران بزرگ خارجی بیندیشند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه  گفت‌وگویی با محمدقلی یوسفی، اقتصاددان، انجام شده است که در ادامه می‌خوانید.

پنجشنبه شب آلمان، انگلیس و فرانسه بیانیه با مضمون راه‌اندازی ساز و کار مالی اروپا برای ایران موسوم به SPV منتشر کردند. راه‌اندازی این کانال مالی چه تاثیری بر آینده اقتصاد می‌گذارد؟ آیا می‌توان از آن به‌عنوان راه‌حل نهایی برای دورزدن تحریم و احیای برجام یاد کرد؟

به‌هر حال ایجاد ارتباط با کشورهای دیگر، به‌ویژه اروپایی‌ها تاثیر مثبتی بر اقتصاد ایران می‌گذارد، اما باید وسعت تاثیر آن را در نظر گرفت. به‌نظر من پس از خروج آمریکا از برجام دولت دچار اشتباهاتی شد که از جمله آن می‌توان به تعلل در مذاکرات اشاره کرد. تاخیر در مذاکرات و روی‌گردانی کامل از آمریکا شرایطی را به‌وجود آورد که اکنون مدت‌ها منتظر یک تصمیم خارجی برای بهبود شرایط اقتصاد باشیم. تصمیمی که وسعت تاثیر آن آنچنان که می‌گویند بالا نیست. اروپا فقط در تلاش است راهی را برای همکاری با ایران بگشاید، زیرا از تجارت با ایران نفع زیادی می‌برد. اما نباید تصور کرد که ایران می‌تواند جای آمریکا را در مراودات اقتصادی اروپا بگیرد. این اشتباه بزرگی است که برخی کارشناسان و مسئولان دچار آن شده‌اند. از سوی دیگر اروپا از لحاظ اقتصادی، تکنولوژیکی، امنیتی و نظامی وابسته به آمریکاست. بنابراین ریسک همکاری با ایران برای اروپا بسیار بالاست. درنتیجه اروپایی‌ها منافع خود را به‌خاطر بعضی از مشکلات جزئی با آمریکا به‌خطر نمی‌اندازند. ضمن اینکه اروپا و آمریکا هر دو جامعه سرمایه‌داری هستند و ویژگی‌‌های مشترکی در این زمینه دارند. علاوه بر این، نهادهای پولی و بخش خصوصی این دو به قدری با یکدیگر مرتبط و عجین هستند که نمی‌توان آنها را جدا از یکدیگر در نظر گرفت.بدین معنا که در آمریکا و اتحادیه اروپا دولت و سیاست نقش چندانی در اقتصاد ندارند، این بخش خصوصی است که به‌عنوان تصمیم‌گیرنده نهایی ایفای نقش می‌کند. شرکت‌ها و بانک‌های خصوصی هم به‌راحتی تحت تاثیر سیاستمداران قرار نمی‌گیرند و تصور خلاف این موضوع تا حدودی ساده‌لوحی است. در نتیجه آنچه ایران در قبال SPV دریافت می‌کند، فقط درصدی از نیازهای کشور را برطرف می‌سازد.

به‌هر حال نبود این ساز و کار مالی شرایط را برای ایران سخت‌تر می‌کند. می‌توان آن را به‌عنوان نقطه شروع تحرکات تجاری در سطح بین‌المللی دید.

البته که ایجاد هر امکاناتی مزایایی دارد که SPV هم برای ایران بی‌فایده نیست. وجود این ساز و کار لازم است، اما کافی نیست. از سوی دیگر ارائه این تسهیلات شکننده و با شروط مختلف همراه است. اگر در آینده سازمان ملل هم ادعاهای آمریکا را مطرح کند، از دست اروپا کاری برنمی‌آید. به‌نظر من دولت می‌توانست این زمان و منابع را برای مذاکرات بزرگ‌تری صرف کند. ما باید توجه داشته باشیم که تا ابد نمی‌توانیم کشور قدرتمند آمریکا را نادیده بگیریم و برخلاف آنها حرکت کنیم. زیرا این کشور تنها به دولت و سیاست محدود نمی‌شود. این کشور دارای بخش خصوصی، امکانات تکنولوژیک، متخصصان و آزاداندیشانی است مستقل از دولتشان عمل می‌کنند و می‌توانند یاری‌گر ایران باشد، اما دولت‌‌های ما برای مخالفت با سیاستمداران ایالات‌متحده، این امکانات را هم نادیده می‌گیرند. به همین دلیل است که می‌گوییم اروپا در مسائل پولی، تجاری، بین‌‌المللی و ... نمی‌تواند جای آمریکا را بگیرد. البته این بدان معنی نیست که ایران از فردا با آمریکا وارد تجارت مستقیم و مشارکت اقتصادی شود، اما ما باید سرانجام مسائل خود را حل کنیم. اگر ما امروز توانسته‌ایم با اروپا به توافق برسیم، چرا با ایالات متحده نتوانیم؟ پس بیش از این نباید فرصت‌ها را با هزینه‌های بسیار بالا از دست داد. در دنیای امروز دیگر تحریم و دشمنی کارساز نیست.

‌هدف اصلی ایجاد این ساز و کار مالی تامین نیازهای اساسی مردم از طریق واردات و همکاری با شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی است. همکاری با این شرکت‌ها چه تاثیری بر بهبود اقتصاد ایران می‌گذارد؟

کشور ما بیش و پیش از هر چیزی به فناوری‌های مدرن نیاز دارد. از این‌رو باید سرمایه‌گذاری‌های عمرانی در کشور انجام شود. اینها مسائلی نیستند که ما بخواهیم از طریق شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی تامین کنیم. برای دستیابی به توسعه باید چشم‌اندازی واقع‌گرایانه ترسیم کرد که جنبه عملی داشته باشد. ایران کشور مقتدری است که تمدن تاریخی آن را جهانیان می‌شناسند. حال باید نشان بدهد که در حل مسائل بین‌المللی با مشارکت بالا، خود را مسئول می‌داند. نباید کشور را آنچنان منزوی کرد که تامین مواد غذایی و کالاهای اساسی به‌عنوان هدف نهایی در نظر گرفته شود. فرصت‌هایی را که ما برای انتقال تکنولوژی و پیشرفت کشور از دست می‌دهیم قابل جبران نیست. زیرا هر چه از سرعت پیشرفت جهانی عقب بمانیم، فشار بر مردم بیشتر می‌شود. حال تحقق این مهم هم از طریق مذاکره ممکن نیست و نباید مذاکرات و تعاملات بین‌المللی را به SPV محدود کرد. زیرا منابع و قدرت اروپا آنچنان بالا نیست که تمام مشکلات ما را حل کند. راه‌حل ساده‌تری وجود دارد که ما آن را از دست داده‌ایم. هنر سیاستمدار در این نیست که کمترین امکانات را برای شهروندان ایجاد کند، وظیفه اصلی مسئولان این است که رفاه و آسایش جامعه را از طریق اشتغال‌زایی، ایجاد امید، برنامه‌ریزی برای توسعه و ... بالا ببرند. باید توجه داشت که اقتصاد با شعار پیش نمی‌رود؛ بروز بسیاری از بحران‌های اخیر ناشی از همین شعارزدگی است. به هر حال شرایط تغییر می‌کند، نمی‌توان متاثری از صحبتی که یک روزی در جایی انجام شده است، تا ابد سیاست‌ها را تغییر نداد. برای مذاکره با کشورهای مختلف جهان، حتی ایالات‌متحده، مانع جدی بر سر راه وجود ندارد. باید توجه داشت به چه شکل رفاه و آسایش مردم به‌وجود می‌آید و اقتصاد در مسیر ترقی قرار می‌گیرد. نباید تصور کرد ما در مذاکرات برگ برنده‌ای نداریم و یا چون فردی با برجام مخالفت کرده است پس دیگر نباید با او پای میز مذاکره نشست. مذاکره در هر زمانی حتی در صورت اشتباه طرف مذاکره کارساز است و می‌تواند افراد و دولت‌ها را به یک اجماع برساند. بر فرض ما اگر حتی قصد همکاری با یک کشور را نداریم، پای میز مذاکره می‌توانیم آنها را متوجه اشتباهشان کنیم. از سوی دیگر نمی‌توان انتظار داشت سایر کشورها تمام خواسته‌های ما را بدون هیچ چشمداشتی به منافع خود قبول کنند. همیشه در اختلافاتی که به‌وجود می‌آید یک طرف اشتباه می‌کند، اکنون بیشتر کشورهای جهان طرف ایران را گرفته‌اند که نشان می‌دهد آنها هم با اینکه دولت ترامپ دچار اشتباه شده است، موافق هستند. پس ما می‌توانیم از این فرصت استفاده کرده و به دنیا اثبات کنیم که خواهان صلح جهان هستیم. می‌توانیم از مقامات کشورهای مختلف، حتی دشمنانمان، دعوت کنیم که در تهران مذاکرات داشته باشیم و تکلیف را روشن کنیم. این نشانگر مسئولیت‌پذیری کشور ما در مسائل بین‌المللی و تلاش مسئولان ایران برای حفظ ثبات شرایط بین‌المللی است که امید می‌رود به هر حال برای این موضوع هم چاره‌ای اندیشده شود.