رفتار حقیقیهایبورس درمواجهه بامذاکرات
بورس تهران در حالی بیشترین زیان هفتگی را در یک سال اخیر تجربه کرد که هفته ماقبل توانسته بود رکورد تاریخی رشد قیمتی را به ثبت برساند.
سوال اینجا است که چه اتفاقی میتواند در عرض فقط چند روز، وضعیت یک بازار را کاملا معکوس کند. به عبارت دقیقتر، در حالی که بنگاههای اقتصادی عموما در میانمدت وضعیت باثباتی دارند، روند بیثبات قیمت سهام آنها توجیهی جز هیجانزدگی معاملهگران ندارد. تکرار چرخه معیوب بورس تهران این نخستین بار نیست که طی یکی، دو سال اخیر چنین رفتارهای هیجانی باعث افت و خیزهای شدید در قیمتهای سهام شده است. در واقع، بحث مذاکرات هستهای که عاملی غیراقتصادی محسوب میشود، به علت برداشتهای متفاوتی که از آن وجود دارد، منجر شده است سیکل معیوبی، یعنی رشد سریع قیمتها و سپس افت آنها که همراه با ورود هیجانی سهامداران حقیقی در زمان صعود و سپس خروج سراسیمه آنها در زمان افت قیمتها است، در بازار سهام کشور شکل بگیرد. علاوه بر لزوم نگاه بلندمدت در میان سهامداران خرد، محرکهای دیگری نیز به منظور بهبود وضعیت بورس تهران وجود دارد. رفت و برگشتهای دورهای شاخص کل همانطور که اشاره شد، بازار سهام از زمان شروع به کار دولت یازدهم چندین بار بر اثر خوشبینی به مذاکرات هستهای با رشد هیجانی قیمتها مواجه شد، اما در ادامه به وجود آمدن برخی نگرانیها در این خصوص سبب بازگشت مجدد شاخص کل به سطوح قبلی خود شد. در این میان میتوان به خوشبینیهای دور قبلی مذاکرات هستهای در پاییز 93 اشاره کرد. در این مدت شاخص کل حتی توانست رشد 7 درصدی را در حدود یک ماه به ثبت برساند و بر اساس بررسیها حدود 300 میلیارد تومان نقدینگی از سوی سهامداران حقیقی به بازار وارد شد. با این حال، پس از تمدید مذاکرات هستهای در 3 آذر 93، موج نزولی در بورس تهران شکل گرفت که باعث برگشت شاخص به سطوحی حتی پایینتر از مقدار آن در ابتدای پاییز شد. همچنین، تمام نقدینگی سهامداران حقیقی نیز تا اواسط دی ماه از این بازار خارج شد. بورس در سال 94 نیز روند مشابهی را آغاز کرد، بهطوری که شاخص کل توانست در 8 روز معاملاتی، بازدهی بیش از 13 درصدی را به ثبت برساند. در این مدت، هجوم سهامداران حقیقی در نقش خریدار حدود 400 میلیارد تومان نقدینگی جدید را وارد بازار سهام کرد. علت این امر، تفاهم سیاسی میان دیپلماتهای کشور و اعضای 1+5 بود که با ایجاد خوشبینی میان معاملهگران این موج صعودی را ایجاد کرد. با این حال، هفته گذشته برخی ابهامات شکل گرفته در میان معاملهگران سبب چرخش مسیر بورس تهران شد. به عبارت دقیقتر، در حالی که مقامات کشورمان معتقد به لغو یکجای تحریمهای هستهای هستند، طرفین غربی (به ویژه آمریکا) از تعلیق و زمانبر بودن رفع تحریمها سخن میگویند. اعلام موافقت کاخ سفید با مصوبه کنگره آمریکا مبنی بر نظارت این سازمان بر توافق احتمالی هستهای، نگرانیهای معاملهگران را در بازار سهام افزایش داد. این در حالی است که مقامات کشورمان، چنین اقداماتی را مسائل داخلی کشور آمریکا میدانند و معتقدند چنین طرحهایی به چارچوب مذاکرات هستهای آسیبی نمیرساند. بر این اساس، افزایش نگرانیها سبب افت قیمتها و فشار فروش در هفته گذشته شد (بیش از 100 میلیارد تومان نقدینگی در این مدت از سوی سهامداران حقیقی از بازار سهام خارج شد). لزوم نگاه بلندمدت برای تازهواردها هیجانزدگی سهامداران، به ویژه حقیقیها را میتوان مهمترین عامل ناپایداری روند حرکتی بورس تهران دانست. در شرایطی که عموم کارشناسان، دید بلندمدت را برای ورود به بازار پرریسک سهام، یکی از الزامات اولیه میدانند، مشاهده میشود عمده سهامداران رفتاری مشابه سفتهبازان دارند. در واقع، بر خلاف اصول سرمایهگذاری، سهامداران انتظار کسب سودهای کوتاهمدت در بورس تهران را دارند و این موضوع سبب میشود بهرغم آنکه رفتار بنگاههای اقتصادی عموما در میانمدت ثبات نسبی داشته باشد، عملکرد قیمتی آنها در بازار سهام، بعضا بهصورت روزانه تغییر کند. پیش از این، بارها اشاره شده است که سه نوع نگاه برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه وجود دارد. نخست، نگاه کوتاهمدت (حداکثر 3 ماه) برای سرمایهگذاری است که عموما توسط سفتهبازان انجام میشود. این افراد با تکیه بر اطلاعات تکنیکال، روند قیمتها را تشخیص میدهند و با خرید در کف قیمتی و فروش در قیمتهای بالاتر کسب سود میکنند. دسته دوم نگاه میانمدت (بین 3 ماه تا یک سال) دارند؛ این دسته علاوه بر آنکه نیازمند اطلاعات تکنیکال برای تعیین زمان خرید هستند، باید به اطلاعات بنیادی (وضعیت سودآوری از منظر اقتصاد کلان و خرد) شرکتها نیز مسلط باشند. بنابراین، دو دسته یادشده نیازمند تخصص بالایی هستند که در میان سهامداران خرد بازار کمتر به چشم میخورد. به این ترتیب، نوع نگاه سوم برای کسانی که مهارت کافی ندارند پیشنهاد میشود که سرمایهگذاری با نگاه بلندمدت (بیش از 2 سال) است. این گروه باید با توجه به آنکه وضعیت آینده بازار سهام و گروههای زیرمجموعه چگونه خواهد بود اقدام به خرید کنند و نسبت به نوسانات مقطعی بیتوجه باشند. بنابراین میتوانند در یک دوره نسبتا بلندمدت سودآوری مناسبی را عاید خود کنند. در این رابطه میتوان به بازدهی متوسط 5 سال اخیر بورس تهران اشاره کرد که بهطور متوسط سالانه 38 درصد رشد شاخص کل را شاهد بودیم. این در حالی است که اگر سال 93 را معیار قرار دهیم، زیان بیش از 20 درصدی در بورس تهران رقم خورده است. چشمانداز دور و نزدیک بازار سهام در این شرایط، یکی از سوالات مهم پیشروی سرمایهگذاران، وضعیت و چشمانداز بازار سهام است. در این رابطه، نخستین نکته بحث نسبت قیمت به درآمد (P/ E) متوسط بازار است که کمتر از 6 مرتبه (متوسط تاریخی بورس تهران) است. این موضوع، گرچه پتانسیل زیادی برای رشد قیمتها نشان نمیدهد، اما بیانگر آن است که افت شدید قیمتها نیز اندکی دور از انتظار است. این در شرایطی است که با نزدیک شدن به فصل مجامع و تقسیم سود نقدی انتظار میرود این نسبت حدود یکمرتبه دیگر کاهش یابد که فرصت به نسبت مناسبی برای خرید محسوب میشود. همچنین، بهطور سنتی بورس تهران در نیمه نخست سال عملکرد مناسبی داشته و رونق معاملات بیش از نیمه دوم سال است که این مساله نیز میتواند بر جذابیت خرید بیفزاید. از سوی دیگر، کاهش احتمالی نرخ سود بانکی که قرار است در جلسه این هفته شورای پول و اعتبار بررسی شود، میتواند موجب بهبود وضعیت بورس تهران شود. در این رابطه، اظهارات فعلی مقامات نشان میدهد این کاهش احتمالی نرخ سود ناگهانی نبوده تا بتوان تعادل بازارها و نقدینگی موجود در بانک را کنترل کرد. با این حال، کاهش نرخ سود بانکی میتواند به افزایش نسبت P/ E انتظاری بازار سهام نیز کمک کند که جذابیت خرید در شرایط فعلی را افزایش میدهد. یکی دیگر از مسائل مهم در بازار سهام، بحث قیمت فروش محصولات صادراتی است که تحتتاثیر 2 عامل است؛ نخست نرخ دلار و دوم قیمتهای جهانی کالاها. درخصوص دلار، روند اخیر بازار ارز نشان میدهد احتمال کاهش قیمتها بسیار پایین است که میتواند سودآوری شرکتهای بورسی را با توجه به قیمتهای فعلی ارز برآورد کرد. درخصوص بازارهای جهانی اما روند صعودی آرامی در بازار نفت شکل گرفته است که هرچند ادامه این مسیر افزایشی با ابهامات زیادی مواجه است، اما انتظار افت بیشتر قیمتها نیز در میان کارشناسان کمتر بهچشم میخورد. با این حال، فارغ از قیمت نفت، سایر کالاها نظیر فلزات و سنگآهن وضعیت مناسبی ندارند. علت این امر، اوضاع نهچندان مناسب چین است (رشد اقتصادی سالانه چین در پایان سه ماه نخست سال میلادی 7 درصد بود که کمترین مقدار در 6 سال اخیر محسوب میشود). در واقع وضعیت اقتصادی این کشور بهعنوان یکی از بزرگترین واردکنندگان کالایی، همواره تعیینکننده روند قیمتها در بازارهای جهانی بوده است. بر این اساس اگر دولت چین سیاستهای انبساطی خود را افزایش ندهد، نمیتوان به رشد قیمتی کالاهای جهانی بهویژه فلزات امید چندانی داشت. بنابراین از منظر دادههای اقتصادی چشمانداز بازار سهام در کوتاهمدت جذابیت بسیار بالایی ندارد، اما در نگاه بلندمدت با توجه به آنکه قیمتها در سطوح مناسبی قرار دارند، خرید سهام میتواند منجر به سودآوری مناسبی برای سرمایهگذاران شود. همچنین، بحث مذاکرات هستهای موثرترین عامل اثرگذار بر بازار سرمایه است که این موضوع نیز اثرات ناگهانی نخواهد داشت و به جز برخی گروهها نظیر بانک و بیمه که به سرعت پس از لغو تحریمها میتوانند منتفع شوند، سایر گروهها نیاز به زمان بیشتری برای کسب سودآوری بیشتر دارند. تمام موارد مزبور بار دیگر بر لزوم نگاه میانمدت و بلندمدت برای ورود به بازار سهام تاکید میکند. بورس؛ بازنده هفتگی بازارهای سه گانه در پایان معاملات هفتگی، شاخص کل بورس با ثبت زیان 7/ 3 درصدی (بیشترین زیان در یک سال اخیر) در رقم 68 هزار و 79 واحدی ایستاد و ضعیف ترین عملکرد را در میان بازارها به ثبت رساند. این در شرایطی بود که سکه طرح جدید با رشد 2 درصدی به قیمت 971 هزار تومان معامله شد و بیشترین سودآوری را در میان بازارها به ثبت رساند. دلار نیز با رشد هفتگی 4/ 1 درصدی به قیمت 3 هزار و 360 تومان معامله شد. با این حال، از ابتدای سال بورس همچنان با ثبت رشد 9/ 8 درصدی در صدر قرار دارد. تضعیف معاملات هفتگی هفته گذشته، 5 میلیارد و 226 میلیون سهم به ارزش 970 میلیارد تومان در 490 هزار و 704 دفعه معامله شد. بررسی ها نشان میدهد گرچه هنوز حجم و ارزش معاملات نسبت به سال گذشته در سطوح بالایی قرار دارد، اما متوسط حجم و معاملات روزانه هفته گذشته نسبت به هفته ماقبل به ترتیب 44 و 49 درصد افت را تجربه کردند که نشان از کاهش رونق بازار سهام دارد. همچنین بیش از 100 میلیارد تومان از سرمایه سهامداران حقیقی از این بازار در هفته گذشته خارج شد. همگامی صنایع با افت شاخص طی هفته گذشته، عمده صنایع بورسی با روند شاخص کل همراهی کردند. به این ترتیب، فقط 8 صنعت در میان 36 گروه بورسی روند مثبتی داشتند. بررسی ها نشان میدهد عمده صنایعی که به دلیل خوشبینی به مذاکرات هستهای مثبت شده بودند، هفته گذشته در میان زیاندهترین گروهها بودند که بیانگر افزایش نگرانیهای سهامداران در این خصوص است. در این میان، گروه رایانه، سایر معادن و حمل و نقل به ترتیب با 9/ 4، 3/ 4 و 3/ 2 درصد رشد، مثبتترین صنایع هفته گذشته بودند. از سوی دیگر، در هفته گذشته صنایع چاپ، خدمات فنی مهندسی و سایر واسطهگریهای مالی (لیزینگها) به ترتیب با 3/ 6، 5/ 5 و 3/ 5 درصد افت بدترین عملکرد را در میان گروههای بورسی به ثبت رساندند. همچنین، بررسی های دنیای اقتصاد نشان میدهد گروههای بانک، خودرو و سرمایهگذاریها بیشترین حجم معاملات را در هفته گذشته به خود اختصاص دادند. در این میان نیز مشاهده میشود به جز گروه ساخت محصولات فلزی سایر صنایع منفی بودند که با ریزش هفتگی شاخص کل همخوانی دارد.