x
۰۹ / آذر / ۱۴۰۱ ۱۰:۱۶
اکونومیست گزارش می‌دهد؛

مواجهه اروپا با بحران پایدار انرژی و ژئوپلیتیک / سلاح انرژی پوتین قوی تر از جنگ اوکراین؟

مواجهه اروپا با بحران پایدار انرژی و ژئوپلیتیک / سلاح انرژی پوتین قوی تر از جنگ اوکراین؟

اگر از دوستان اروپایی خود در سراسر جهان بپرسید که در مورد چشم‌انداز قاره کهن چه فکر می‌کنند، اغلب با دو احساس پاسخ می‌دهند. یکی از آنها تحسین است. در مبارزه برای کمک به اوکراین و مقاومت در برابر تجاوز روسیه، اروپا اتحاد، قدرت و تمایلی اصولی برای تحمل هزینه‌های هنگفت از خود نشان داده است. اما احساس دوم زنگ خطر است. فشار بی‌رحمانه اقتصادی، آزمونی برای تاب‌آوری اروپا در سال ۲۰۲۳ و پس از آن خواهد بود. ترس فزاینده‌ای وجود دارد که تغییر ساختار انرژی جهانی، پوپولیسم اقتصادی آمریکا و شکاف‌های ژئوپلیتیکی رقابت‌پذیری بلندمدت اتحادیه اروپا و کشورهای غیر عضو از جمله بریتانیا را تهدید می‌کند. این فقط رفاه این قاره نیست که در خطر است، بلکه سلامت اتحاد در آن سوی اقیانوس اطلس نیز در خطر است.

کد خبر: ۶۸۴۹۲۸
آرین موتور

اقتصادآنلاین- شیما احمدی؛ فریب اخبار خوب اروپا در چند هفته گذشته را نخورید. قیمت انرژی نسبت به تابستان کاهش یافته است و اصطلاح آب‌و‌هوا خوب است، به این معنی است که ذخیره گاز تقریبا کامل شده است. اما بحران انرژی همچنان خطراتی را به همراه دارد. قیمت بنزین شش برابر میانگین بلندمدت آن است. در ۲۲ نوامبر ۲۰۲۲، روسیه تهدید کرد که آخرین خط لوله قابل استفاده به اروپا را متوقف خواهد کرد، درست همانطور که حملات موشکی باعث قطع برق اضطراری در سراسر اوکراین شد. ذخایر گاز اروپا باید یک بار دیگر در سال ۲۰۲۳ پر شود، اما این‌بار بدون هیچ‌کدام از خط لوله گاز روسیه.

سلاح انرژی ولادیمیر پوتین تلفاتی فراتر از اوکراین خواهد داشت. مدل‌سازی ما نشان می‌دهد که در یک زمستان معمولی و نه خیلی سرد، افزایش ۱۰ درصدی قیمت واقعی انرژی منجر به مرگ و میر ۰.۶ درصدی خواهد شد. بنابراین بحران انرژی در سال جاری می‌تواند باعث بیش از ۱۰۰ هزار مرگ بیشتر افراد مسن در سراسر اروپا شود. اگر چنین باشد، سلاح انرژی پوتین می‌تواند جان افراد بیشتری را در خارج از اوکراین بگیرد تا توپخانه‌ها، موشک‌ها و پهپادهای او که مستقیما اوکراین را هدف قرار می‌دهد. این یکی دیگر از دلایلی است که مقاومت اوکراین در برابر روسیه، مبارزه اروپا نیز هست.

جنگ همچنین آسیب‌پذیری‌های مالی ایجاد می‌کند. تورم انرژی به بقیه اقتصاد اروپا سرایت می‌کند و یک معضل حاد برای بانک مرکزی اروپا ایجاد می‌کند. بانک مرکزی اروپا برای کنترل قیمت‌ها باید نرخ بهره را افزایش دهد. اما اگر بیش از حد پیش رود، می‌تواند اعضای ضعیف‌تر منطقه یورو، به ویژه ایتالیای بدهکار را بی‌ثبات کند.

حتی با شدت گرفتن بحران انرژی، جنگ، آسیب‌پذیری را در مدل تجاری اروپا آشکار کرده است. بسیاری از شرکت‌های صنعتی اروپا، به ویژه شرکت‌های آلمانی، به انرژی فراوان از روسیه متکی بوده‌اند. بسیاری از شرکت‌ها نیز به چین، عنوان بازار نهایی به یک حکومت استبدادی دیگر، بیشتر وابسته شده‌اند. چشم‌انداز قطع روابط با روسیه، هزینه‌های ساختاری بالاتر و جدایی غرب و چین به معنای حسابرسی در بسیاری از هیات‌ها بوده است.

این ترس با ناسیونالیسم اقتصادی آمریکا تشدید شده است که تهدید می‌کند در طوفان یارانه‌ها و حمایت‌گرایی، فعالیت‌ها را در سراسر اقیانوس اطلس ایجاد می‌کند. قانون کاهش تورم رییس جمهور جو بایدن شامل ۴۰۰ میلیارد دلار برای کمک به انرژی، تولید و حمل و نقل است و شامل مقررات محصولات ساخت آمریکا می‌شود. این طرح از بسیاری جهات شبیه سیاست‌های صنعتی است که چین برای دهه‌ها دنبال کرده است. از آنجایی‌که دو رکن دیگر اقتصاد جهانی مداخله‌گرتر و حمایت‌گرتر می‌شوند، اروپا با اصرار عجیب خود بر حفظ قوانین سازمان تجارت جهانی در مورد تجارت آزاد، مانند یک بازنده به نظر می‌رسد.

در حال حاضر شرکت‌ها نسبت به یارانه‌ها واکنش نشان داده‌اند. نورث وولت، یک استارت‌آپ با ارزش سوئدی که در زمینه باتری فعالیت می‌کند، گفته است که می‌خواهد تولید خود را در آمریکا گسترش دهد. ایبردرولا که یک شرکت انرژی اسپانیایی است، دو برابر بیشتر از اتحادیه اروپا در آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کند. بسیاری از کارفرمایان هشدار می‌دهند که ترکیب انرژی گران‌قیمت و یارانه‌های آمریکایی، اروپا را در معرض خطر صنعتی‌زدایی انبوه قرار می‌دهد. BASF، یک غول شیمیایی آلمانی، اخیرا از برنامه‌های خود برای کاهش دائمی فعالیت‌های اروپایی خود رونمایی کرده است. این کمکی نمی‌کند که اروپا سریع‌تر از آمریکا فرسوده می‌شود.

از دست دادن سرمایه‌گذاری، اروپا را فقیرتر می‌کند و به احساس کاهش قدرت اقتصادی دامن می‌زند. در مقایسه با مسیر تولید ناخالص داخلی قبل از کووید-۱۹، اروپا بدتر از هر بلوک اقتصادی دیگری عمل کرده است. از ۱۰۰ شرکت با ارزش دنیا، تنها ۱۴ شرکت اروپایی هستند. سیاست‌مداران وسوسه می‌شوند که شیوه‌نامه‌ را کنار بگذارند و با یارانه‌های خودشان در یک مسابقه تسلیحاتی فزاینده از مزایای شرکت‌ها پاسخ دهند. وزیر اقتصاد آلمان، آمریکا را به "سرمایه‌گذاری‌ها" متهم کرده است. امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه، خواستار "بیداری اروپایی‌ها" شده است.

بنابراین، بحث یارانه‌ها نیز به تنش بین آمریکا و اروپا دامن می‌زند. حمایت مالی و نظامی آمریکا از اوکراین بسیار فراتر از حمایت‌های اروپایی است و از آنجایی‌که این کشور برای مقابله با چالش چین به سمت آسیا حرکت می‌کند، آمریکا از شکست اتحادیه اروپا در پرداخت هزینه‌های امنیت خود خشمگین است. اکثر اعضای ناتو نتوانسته‌اند به هدفی که ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف امور دفاعی می‌کند، برسند. اتحادیه اروپا در مورد تجاوز روسیه به طرز شگفت‌آوری ساده‌لوح بود. اگرچه جنگ باعث شد آمریکا و اروپا پس از جدایی سال‌های ترامپ متحد شوند، اما خطر این است که یک درگیری طولانی و تنش‌های اقتصادی به تدریج دوباره آنها را از هم جدا کند. پوتین و شی جین پینگ، رییس جمهور چین، این را دوست خواهند داشت.

برای جلوگیری از این شکاف خطرناک، آمریکا باید تصویر بزرگ‌تری را ببیند. حمایت‌گرایی بایدن تهدید می‌کند که نشاط اروپا را از بین می‌برد، حتی در شرایطی که آمریکا ارتش اوکراین را پشتیبانی می‌کند و گروه‌های نفتکش برای تامین انرژی اروپا از اقیانوس اطلس عبور می‌کنند. هدف اصلی سیاست اقتصادی دولت جو بایدن جلوگیری از تسلط چین بر صنایع کلیدی است: آمریکا هیچ علاقه‌ راهبردی به جذب سرمایه‌گذاران اروپایی ندارد. این باید شرکت‌های اروپایی را واجد شرایط دریافت یارانه انرژی خود کند و بازارهای انرژی آن‌سوی اقیانوس اطلس را با شدت بیشتری ادغام کند.  

در همین حال، اروپا باید از اقتصاد خود در برابر فشار انرژی محافظت کند. طرح‌هایی که به درستی هدفشان یارانه دادن به مصرف‌کنندگان و بنگاه‌ها برای نیازهای اولیه انرژی آنهاست، باید با اعمال قیمت‌های بالاتر در حاشیه،(margin) مانند آلمان، تقاضا را کاهش دهند. اروپا برای کاهش قمیت بلندمدت انرژی باید انقلاب انرژی‌های تجدیدپذیر را سرعت بخشد و در عین حال بازارهای انرژی را به روی رقابت باز نگه دارد. همچنین باید با واقعیت امنیتی جدیدی سازگار شود. این بدان معناست که باید برای دفاع بیشتر هزینه شود به‌طوری‌که بتواند مسئولیتی را که آمریکا نگاهش را به سمت آسیا تغییر می‌دهد، بر عهده بگیرد.

علاوه بر تحسین و هشدار، احساس دیگر حاکم بر روابط آن‌سوی اقیانوس اطلس، ناامیدی است. آمریکا از رکود اقتصادی اروپا و شکست آن در دفاع از خود برآشفته است. اروپا از پوپولیسم اقتصادی آمریکا خشمگین است. اما همانطور که اروپا نباید توسط جنگ تکه تکه و نامتحد شود، بسیار حیاتی است که قدرتمند‌ترین هم‌پیمان دموکراتیک در تاریخ سازگار شود و دوام بیاورد.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x