x
۰۷ / بهمن / ۱۴۰۰ ۱۱:۰۹

چرا کودکان گاهی اوقات حرف شنوی ندارند؟

چرا کودکان گاهی اوقات حرف شنوی ندارند؟

حرف گوش ندادن کودکان خردسال، داستان مشترک همه مادران است که با راهکارهای درمانی ارائه شده می توانید این مشکل را برطرف کنید.

کد خبر: ۶۰۴۳۵۴
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ اکثر والدین کودکان خردسال، شکایت مشابهی دارند؛ مانند فرزند من حرف گوش نکن است. آن‌ها با کلافگی تجربیات خود را از این که فرزندشان حرف گوش نکن هستند بیان می‌کنند. حتی خیلی از والدین تاکید می‌کنند که دیگر ناامید و خسته شده اند. نمی‌دانند چرا فرزندان آنها به حرفشان گوش نمی‌دهند. این داستان مشترک همه مادران است. بهتر است سخت نگیرید. اگر شما فیلم Finding Nemo را تماشا کرده باشید نکته‌های خوبی را متوجه می‌شوید.

صحنه‌هایی که در آن شیوه‌های فرزند پروری مارلین را نشان می‌دهد، شما از دیدن آن صحنه، شگفت زده می‌شوید. او بسیار مضطرب و به عنوان محافظ بسیار سخت گیر به تصویر کشیده شده است. اما اگر دفت کنید، متوجه می‌شوید که مارلین به شدت خودخواهانه و بی فکر عمل می‌کند. به علاوه، خواسته‌های زیاد او از نمو، فرصت کمی برایش باقی گذاشت تا متوجه شود که نمو چقدر به او توجه می‌کند. این مشکل بزرگی است که در بسیاری از مادران دیده می‌شود. والدین ناآگاهانه دستورات بسیار زیادی به بچه می‌دهند. این دستورات اجازه هیچ گونه پیگیری را نمی‌دهد و متوجه نمی‌شوند که فرزندانشان چه زمانی از آن‌ها پیروی می‌کنند. این گزارش به بررسی دلایل حرف گوش ندادن کودکان خواهد پرداخت.

دستور چیست؟

دستور به فرزند می‌گوید که چه کاری را انجام دهد یا چه کاری را انجام ندهد. در روش درمانی تعامل والد-کودک (PCIT) دستورات به صورت مستقیم یا غیر مستقیم طبقه بندی می‌شوند. دستورات مستقیم عباراتی هستند که انتظار یک پاسخ خاص را دارند. این که آیا پاسخ می‌تواند تکمیل شود یک داستان جداگانه است. “لطفاً اتاق خود را تمیز کنید” نمونه‌ای از دستور مستقیم است. دستورات غیرمستقیم دستورات یا جهت‌هایی هستند که می‌توان آن‌ها را اختیاری استنباط کرد.

با این حال، در عمل، زمانی که والدین از دستورات غیرمستقیم استفاده می‌کنند، معمولاً اختیاری نیستند، بلکه فرزندشان را در یک تله قرار می‌دهد. «آیا می‌توانید اسباب‌بازی‌هایتان را بردارید؟» یک فرمان غیرمستقیم است، زیرا این سؤال اختیاری به نظر می‌رسد. کودک می‌تواند در پاسخ به این سوال “نه” بگوید. این زمانی است که والدین معمولاً با “خوب این یک گزینه نیست” پاسخ می‌دهند. اگر یک گزینه نیست، پس سوال نکنید.

در «پیدا کردن نمو»، مارلین در دام‌های رایج والدینی گرفتار می‌شود که منجر به ادامه بدرفتاری در کودکان می‌شود. بزرگترین سقوط مارلین از چهار حوزه ناشی می‌شود: دستورات بیش از حد، تحریک رفتار منفی، جلوگیری از فرصت‌ها برای انطباق، و عدم تایید برای انطباق. این چهار دلیل اصلی را با هم مرور می‌کنیم.

۱. از دلایل حرف گوش ندادن کودکان؛ دستورات بیش از حد

در۵ دقیقه اول رفتار مارلین با نمو با استفاده از سیستم کدگذاری مشخص می‌شود که در ۵ دقیقه مارلین ۲۸ فرمان صادر می کند! تصور کنید رئیستان در عرض ۵ دقیقه ۲۸ فرمان به شما بدهد. تقریباً غیرممکن است که ۲۸ فرمان را دقیقاً در ۵ دقیقه دنبال کنید. علاوه بر این، پیگیری عواقب پس از ۲۸ دستور برای والدین دشوار است. هنگامی که رفتار شما با فرزندان تان مستقیم یا غیرمستقیم دستوری است. این رابطه می‌تواند با اطاعت و انتظار برای کار بعدی مشخص شود.

در عوض، این روابط می‌تواند با لحظات سرگرم کننده، کنجکاوی و پرورش خوب پر شود. یکی از اثرات خواسته‌های مکرر مارلین این است که او مدام حرف هایش را تکرار می‌کند. درخواست‌های متوالی مارلین از نمو نه تنها نمو را خسته می‌کند، بلکه او را نیز خسته می‌کند. وقتی خسته می‌شوید، دو حالت به وجود می‌آید. اول، افزایش ناامیدی که می‌تواند منجر به فریاد زدن، تهدید یا شیوه‌های فرزندپروری خشونت آمیز شود. دوم، تسلیم شدن است که منجر به مذاکره، اغماض یا انجام کار توسط والدین می‌شود؛ بنابراین یکی از سؤالاتی که والدین باید قبل از طرح مطالبات در نظر بگیرند، این است که از خود بپرسند آیا این خواسته ضروری است؟ یکی از راه‌های رسیدگی به رفتار کودکان استفاده از پیامد‌های طبیعی است. مثلا اگر فرزند شما بخواهد به جای شلوار برای مدرسه شلوارک بپوشد، اجازه دهید این کار را انجام دهد. چرا که نتیجه طبیعی این است که سردش می‌شود و شاید دفعه بعد تصمیم به پوشیدن شلوار بگیرد.

۲. تحریک رفتار منفی

کودکان مشتاق توجه افراد مهم خانواده مثل پدر و مادر خود هستند. به علاوه، کودکان نمی‌توانند تفاوت بین توجه مثبت و منفی را تشخیص دهند. مثلا اکثر دستورات و اظهارات مارلین توجه نمو را به رفتار‌های منفی جلب می‌کرد. مارلین به سمت نمو می‌دوید و فریاد می‌زد «نمو! نه». او را به خاطر رفتاری که مرتکب نشده بود، مجازات می‌کرد. نمو حتی به این فکر نمی‌کرد که به قایق دست بزند تا این که مارلین سروصدا کرد و توجهش را به آن معطوف کرد. کلماتی مانند “نه”، “نباید” و “توقف” در روش درمانی PCIT به عنوان Negative Talk یا عبارات منفی طبقه بندی می‌شوند.

بنابراین از کاربرد عبارات منفی اجتناب کنید، زیرا فرزند تان به رفتار منفی توجه می‌کند. لحظه‌ای که می‌گویید «به آن دست نزن»، تمام چیزی که فرزندتان به آن فکر می‌کند، لمس کردن آن است. در عوض به دستورات مؤثر به طور مثبت فکر کنید. به این معنی که به کودک می‌گویید به جای این که چه کاری را انجام ندهد، چه کاری انجام دهد. اگر هدف توجه نکردن به رفتار‌های منفی است، گفتن این که این کار را انجام ندهد مؤثر نیست.

۳. از دلایل حرف گوش ندادن کودکان؛ دستورات مبهم

نشانه یک فرمان مؤثر، توانایی فرد مقابل، در اجرای آن است. رفتار‌های متعددی وجود دارد که والدین می‌توانند ناآگاهانه مرتکب شوند که اجرای دستورات را غیرممکن می‌کند. این رفتار‌ها شامل دستورات متوالی و دستورات بدون اندازه گیری انطباق و عملی است.

دستورات متوالی دستورات پشت سر هم هستند. کودکان خردسال در یک زمان و بدون ایجاد حواس پرتی یک دستور را بهتر گوش می‌دهند. آن‌ها نمی‌توانند چندین دستور را در عین زمان انجام دهند یا حتی به آن‌ها توجه کنند. مارلین در ۱۲ ثانیه به نمو ۶ دستور می‌دهد که به او بگوید از قایق دور بماند. در روش درمانی PCIT والدین را تشویق می‌کنند که ۵ثانیه (بی‌صدا) بدون گفتن چیزی پس از دادن دستور منتظر بمانند. این بازه زمانی به کودک این امکان را می‌دهد، فرمان را بشنود و بدون حواس پرتی تصمیم بگیرد که آن را اجرا کند.

وقتی والدین دستورات جدید یا عوامل حواس‌پرتی را معرفی می‌کنند، تبعیت کودک را از بین می‌برد. به علاوه این منجر به عدم توجه والدین به تبعیت در کودکان می‌شود. معرفی قانون ۵ ثانیه و انتظار برای تمکین نیز نیاز به تکرار مداوم والدین را کاهش می‌دهد. وقتی این انتظار را می‌گذاریم که کودک در اولین بار دستوری را اجرا کند، نیازی به تکرار نیست.

دستورات بدون معیار انطباق، یا دستورات مبهم شامل فریاد زدن نام کودک است، وقتی مارلین فریاد می‌زند “نمو! ” معلوم نیست مارلین از نمو چه می‌خواهد. او خواستار پاسخی است که آن را به یک فرمان تبدیل می‌کند. با این حال، پاسخ روشن نیست، بنابراین هیچ راهی واقعی برای نمو برای رعایت کردن وجود ندارد. کودکان وحتی بزرگسالان ذهن خوان نیستند. فقط فریاد زدن نام کودک نشان نمی‌دهد که چه رفتاری از کودک خود می‌خواهید. مشخص بودن خواسته‌ها بسیار مهم است.

۴. انطباق را تصدیق کنید

اگر به فیلم دقت کنید، آخرین اشتباه مارلین این بود که نمو حرف او را قبول نکرد. وقتی رفتار مثبت را ستایش نکنیم طبیعی است که موثریت آن کاهش می‌یابد. در صحنه‌ای از فیلم، وقتی نمو بعد از این که به او گفته شد، مسواک زد، اما مارلین می‌توانست با تمجید از مسواک زدن او، رفتار مثبت نمو را تایید کند. یا وقتی مارلین به نمو می‌گوید که در حین عبور از تقاطع نزدیک او بماند. او می‌تواند با تمجید از اطاعت‌پذیری‌اش، اطمینان حاصل کند که نمو به تبعیت خود ادامه می‌دهد. به یاد داشته باشید، هر رفتاری که به آن توجه می‌کنیم حتماً دوباره تکرار می‌شود؛ بنابراین توجه به رفتار‌های مناسب مثبت برای اطمینان از ادامه وقوع آن‌ها بسیار مهم است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x