اقتصاد ایران در گذار از بحران (قسمت یازدهم)/ بازار متشکل انرژی جایگزین یارانه ظالمانه
یازدهمین برنامه اقتصاد ایران در گذار از بحران چهارشنبه هفته گذشته برگزار شد. در این برنامه صادق الحسینی و علی مروی ضمن مرور برنامه قبل که به بررسی وضعیت حاملهای انرژی در ایران اختصاص داشت، به تشریح راهکار پیشنهادی خود برای رفع چالشهای موجود در این حوزه یعنی بازار متشکل انرژی پرداختند.
اقتصادآنلاین-محمدباقر طغیانی؛ چهارشنبه هفته گذشته یازدهمین برنامه اقتصاد ایران در گذار از بحران با موضوع راهکارهای پیشنهادی برای بهبود نظام یارانههای انرژی کشور برگزار شد. صادق الحسینی و علی مروی در این برنامه که ساعت ۲۰روزهای چهارشنبه هر هفته از شبکههای اجتماعی اقتصادآنلاین پخش میشود، ضمن بررسی مشکلات اقتصادی ایران، راهکارهای پیشنهادی خود برای گذار اقتصاد ایران از بحران را ارائه میدهند. در ادامه گزارش برنامه هفته گذشته تشریح میشود:
مرور قسمت قبل(یارانه ها)
ایران با اختصاص حدود۲۰۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه به حاملهای انرژی در سال که برابر با۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی و چهار برابر بودجه عمومیدولت است، بالاترین میزان تخصیص یارانه به سوختهای فصیلی در جهان را به نام خود کردهاست. با یک حساب سر انگشتی وتقسیم این مبلغ به جمعیت کشور، به عدد۲۵ میلیون تومان به ازای هر نفر در سال میرسیم.یعنی در هر سال دولت به ازای هر نفر۲۵ میلیون تومان یارانه برای حاملهای انرژی پرداخت میکند. اما بررسیهای آماری نشان میدهد که تنها ۷۰۰ هزار تومان از این مبلغ به ازای هر نفر به پایینترین دهک درآمدی میرسد و مابقی آن به جیب دهک های بالا ریخته میشود. این اعداد گویای توزیع ناعادلانه یارانهها در بین دهکهای مختلف جامعه و بیمعنا شدن فلسفه وجودی یارانهها یعنی بهبود رفاه طبقه ضعیف جامعه است.
تخصیص بیش از حد و نامناسب یارانهها تبعات منفی فراوانی برای کشور دارد که مهمترین آن افتادن در چرخه باطل یارانه و تورم است به این معنا که برای کاهش فشار به فقرا یارانه داده میشود که باعث شکل گیری تورم در جامعه و فشار بیشتر به همین گروه میشود و دوباره برای برداشتن فشار از دوش آنها یارانه داده میشود و دوباره باعث تورم میشود به نحوی که با شکل گیری این چرخه نه تنها به قشر ضعیف جامعه کمکی نمیشود بلکه باعث تقویت بیشتر دهکهای بالا و بزرگتر شدن شکاف بین دهکها میشود.
از طرف دیگر قاچاق گسترده، ایجاد فساد، از بین رفتن صنایع نوآور و انگیزه مردم برای صرفهجویی در مصرف انرژی و در نهایت از بین رفتن هرگونه امکان ریشه کنی فقر از اثرات تخصیص بی رویه و ناکارای یارانههاست.
دغدغه مردم برای حجم یارانه و تناسب آن با درآمد آنها
علی رغم اینکه ایران ارزانترین قیمت انرژی را به نسبت سرانه درآمدی در جهان دارد، عدم اعتماد مردم به سیاست گذاران باعث شده تا نگران فشار هزینههای کاهش یا حذف یارانههای انرژی باشند. طرحی که در ادامه برای این کار ارائه میشود، هر چند ممکن است در کوتاه مدت موجب ایجاد فشار بر روی اقشار مختلف جامعه شود اما در میان مدت علاوه بر ایجاد خالص رفاهی بیشتر برای دهکهای پایینتر و خارج شدن از این تله تورمی یارانهها، تغییرات را با شیب ملایمی به اجرا در میآورد.
سیاستگذاری ما دچار اعتیاد شدید در تخصیص یارانههاست و تغییر وضعیت موجود برای آن سخت است اما لازمه تحقق توسعه و بهبود شرایط اقتصادی در میان مدت و بلند مدت، تغییر این وضعیت است.
پیشنهاد ساماندهی یارانهها/بازار متشکل انرژی
طرح پیشنهادی ما برای خروج از این شرایط، حاصل ساعتها جلسه و بارش فکری تعداد زیادی از اقتصاددانان جوان است. اگر بخواهیم به طور خلاصه طرح پیشنهادی را در یک جمله بیان کنیم؛ میتوان گفت که بر اساس آن به هر خانواده ایرانی به میزان میانگین مصرف هر اروپایی انرژی رایگان داده میشود. هرچند بیشتر کشورهای اروپایی از سطح توسعه یافتگی و رفاه بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل مقدار انرژی بیشتری نسبت به کشورهای کمتر توسعه یافته استفاده میکنند و در برابر آن هم هزینه پرداخت میکنند با این حال ما در این طرح برای رفاه هرچه بیشتر مردم و شرایط نامناسب اقتصادی، به اندازه مقدار متوسط کشورهای اروپایی و به طور رایگان انرژی در اختیار مردم قرار میدهیم.
بازار متشکل انرژی چیست؟
همان طور که گفته شد در این بازار به میزان متوسط مصرف خانوار اروپایی که در حدود ۵۱۱۹ یورو در سال است به هر خانوار ایرانی انرژی رایگان داده میشود. این مقدار انرژی در حدود یک سوم انرژی تولیدی کشور است. یک سوم دیگر انرژی تولید شده هم برای اهداف سیاستی دولت مانند تعادل در عرضه و تقاضا و عدم ایجاد شوک قیمتی، بدون یارانه در بازار متشکل انرژی عرضه میشود. یک سوم آخر هم فقط به منظور تامین منابع برای واردات تکنولوژیهای پیشرفته به کشورهای دیگر صادرات میشود. نکته بسیار مهم در استفاده از درآمد حاصل از صادرات این منابع این است که چون ما در حال صادرات منابع بین نسلی هستیم باید تامین کننده منافع بین نسلی و توسعهای باشیم، بنابراین این منابع فقط باید در جهت واردات تکنولوژیهای پیشرفته مورد استفاده قرار گیرد.
مزایای بازار متشکل انرژی
پرداخت سهم مردم از نفت و برطرف شدن نگرانیها بابت اوضاع بد اقتصادی و عدم توانایی خانوار در تامین نیازشان از انرژی اولین فایده ایجاد این بازار است. دومین فایده آن تعیین قیمت در خود بازار و توسط فعالین آن و از بین رفتن اختلال قیمتی در نتیجه قیمت گذاری دولتی است که باعث سرکوب قیمتها و ایجاد اختلال در انگیزههای اقتصادی مردم و پدید آمدن قاچاق میشود. علاوه بر آن دست دولت از قیمت گذاری، یکبار برای همیشه کوتاه شده و هزینههای سیاستی آن کاهش مییابد. بازتوزیع منابع در صنایع مختلف بر اساس مزیتهای نسبی و رقابتی کشور صورت میگیرد و با جلوگیری از رشد کاریکاتوری صنایع، شاهراهی برای ورود بنگاهها به بازارهای جهانی را فراهم میکند.
از آنجا که هدف از تخصیص یارانهها حمایت از دهکهای درآمدی پایین و قشر ضعیف جامعه است بهتر است تاثیر این طرح را بر روی دهکهای مختلف درآمدی مورد بررسی قراردهیم. مقایسه خالص دریافتی دهکهای مختلف از انرژی، قبل و بعد از اجرا شدن طرح به خوبی گویای ترجیح آن به شرایط کنونی است. به عنوان نمونه میزان بهره مندی خانوارها در دهکهای مختلف از یارانه بنزین را در شکل زیر مشاهده میکنیم.
به بیان سادهتر با استفاده از این طرح داریم یارانه اضافی را که به ثروتمندان و دهکهای بالاتر میدهیم را از آنها میگیریم و به دهکهای پایینتر میدهیم. در واقع هزینهای که از طبقههای بالایی گرفته میشود، هزینه میزان انرژی استفاده شده مازاد بر سهم آنها یا همان میانگین مصرف اروپایی است.
نحوه اجرا
اجرای این طرح بدون نیاز به زیر ساخت جدید و هزینه اضافی است. تخصیص انرژی رایگان به میزان متوسط مصرف خانوار اروپایی به هر خانوار ایرانی با قراردادن آن در کارت بانکی سرپرست خانوار انجام میشود و هر خانوار یک ماه فرصت استفاده از آن را دارد. در صورت عدم استفاده از آن میتواند آن را در بازار متشکل انرژی ایجاد شده به فروش برساند اما در اینجا سوالی پیش میآید مبنی بر این که ممکن است همه افراد دسترسی به این بازار برای فروش سهم انرژی خود نداشته باشند. جواب این سوال؛ فروش مقدار استفاده نشده انرژی این افراد در پایان ماه توسط دولت با قیمت روز و واریز عایدی آن به حساب خانوار است. از طرف دیگر خانوارهایی هم که بیشتر از انرژی رایگان دریافتی خود میخواهند مصرف کنند، مقدار مازاد را باید از بازار متشکل انرژی و به قیمت روز تهیه کنند.
بر خلاف وضعیت فعلی که خانوار با مصرف بیشتر انرژی یارانه بیشتری میگیرند، پس از ایجاد بازار متشکل انرژی علاوه بر این که خانوار سهم یکسانی از یارانه انرژی میبرند، میدانند در صورت صرفه جویی، مقدار بیشتری انرژی برای فروش در بازار دارند و عایدی نقدی بیشتری نصیب آنها میشود. بنابراین طرح حاضر میتواند بهترین مشوق برای صرفه جویی در انرژی باشد.
نظریات و طرحهای رقیب
اولین رقیب طرح پیشنهادی، همین وضع موجود است که با ادامه آن شاهد بزرگتر شدن شکاف طبقاتی با توزیع ظالمانه منابع و رشد فزاینده قاچاق، آلودگی محیط زیست، رشد کاریکاتوری صنایع انرژی بر، عدم وجود انگیزه برای صرفه جویی در مصرف و در نتیجه تمام این اتفاقات حرکت به سمت ونزوئلایی شدن اقتصاد هستیم. شرایط حال حاضر مانند بیماری است که با وجود خطر مرگ یا آسیب، آن را تحت عمل جراحی قرار میدهیم چون در صورت رهایی، مرگ حتمیدر انتظار اوست.
رقیب دیگر این طرح، طرح هدفمندی یارانهها در سال۸۹ است که قرار بود منابع حاصل از آن بین مردم، بخش مصرف و بخش تولید توزیع شود اما بخش قابل توجهی از این منابع در دستگاههایی دولتی و به صورت نادرست مصرف شد تا جایی که دولت برای پرداخت یارانه نقدی به مردم، مجبور به خلق نقدینگی و تشدید تورم موجود در کشور شد. ایراد دیگر آن تعدیل نشدن مبلغ یارانه نقدی با تورم سالانه و ثابت ماندن قیمت آن بود در حالی که اگر دولت و مجلس میخواستندآن را با تورم تعدیل کنند باید در حال حاضر چیزی حدود ۳۸۰هزار تومان یارانه نقدی به مردم پرداخت می شد.
روش دیگر هم افزایش تدریجی قیمت انرژی است که علاوه بر داشتن ایرادات طرح هدفمندی یارانهها باعث نارضایتی مردم میشود مانند افزایش قیمت بنزین در سال۹۸ که اعتراضات گسترده مردم را در پی داشت.
از بررسی مجموع نقاط ضعف طرحهای پیشین میفهمیم راهحلی مناسب است که هم دست دخالت دولت و مجلس را از یارانهها کوتاه کند تا از تخصیص نامناسب آن جلوگیری کند که لازمه آن ایجاد مکانیزم بازار است و هم اینکه برای همراهی مردم، خود آنها از جمله ذینفعان آن باشند. بازار متشکل انرژی در بر دارنده این خصوصیات است.
چرا این طرح اجرا نمیشود؟
پشت پرده هر توزیع ناعادلانه، افرادی هستند که از آن سود میبرند و در برابر هر گونه تغییر مقاومت میکنند. تخصیص کنونی یارانهها نیز متشکل از ذینفعانی منسجم و دارای قدرت است که از این توزیع ناعادلانه یارانهها نفع میبرند بنابراین تمام توان و پول خود را در جهت فشار به مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس برای عدم تغییر وضع موجود به کار میگیرند. از سوی دیگر تبلیغات این ذینفعان در کنار سخنان غیر تخصصی برخی کارشناسان باعث ایجاد ذهنیتی در مردم شده که هر گونه افزایش در قیمت انرژی را تورمزا و به ضرر خود میدانند. اقناع افکار عمومیدر رابطه با طرح پیشنهادی و فشار مردم به مسئولین، لازمه اجرای هرگونه طرح اصلاحی در زمینه یارانهها،از جمله طرح حاضر است.
آیا این افزایش قیمتها باعث افزایش تورم نمیشود؟
یکی از دلایل اصلی و شاید مهمترین عامل ایجاد تورم در ایران خلق پول برای جبران کسری بودجه دولت است. از طرف دیگر هم عامل اصلی ایجاد کسری بودجه، تخصیص نامناسب یارانههاست. بنابراین با اصلاح این رویه و اجرای طرح بازار متشکل انرژی باعث کاهش کسری بودجه دولت و درپی آن کاهش خلق پول به عنوان عامل اول ایجاد تورم در ایران میشود. به بیان دیگر برخلاف تصور عموم علاوه بر تورمزا نبودن، این طرح اثر ضد تورمینیز دارد. بررسی نمودار تورم ماهانه در بازه یک سال قبل و بعد از ۱۲ مورد افزایش قیمت بنزین در سالهای گذشته نشان دهنده درستی این ادعاست.
در نمودار بالا تورم ماهانه در بازه یک سال قبل و بعد از ۱۲ مورد افزایش قیمت بنزین در سالهای گذشته نشان داده شده که محل تلاقی همه نمودارها نشان دهنده زمان افزایش قیمت بنزین است. در صورت تورمزا بودن افزایش قیمت بنزین، باید نمودارها بعد از این افزایش قیمت، روند صعودی در پیش میگرفتند اما بسیاری از نمودارها روند نزولی را نشان میدهند.
علاوه بر این، افزایش قیمت حاملهای انرژی میتواند باعث کاهش قیمت کالاهای مکمل آنها نیز بشود به عنوان نمونه با افزایش قیمت بنزین قیمت خودروها به خصوص خودروهای پرمصرف کاهش مییابد یا مثلا افزایش قیمت برق منجر به کاهش قیمت کولر گازی میشود.
سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که؛ مبنا قراردادن میزان متوسط مصرف بنزین در کشورهای اروپایی برای ایران مقایسه دقیقی نیست زیرا مصرف خودروهای ما بیشتر از متوسط مصرف اروپاست. اما با مقایسه متوسط مصرف خودروها در اروپا با ایران، اختلاف ۱.۲ لیتر بر کیلومتر را بدست میآوریم که حتی این اختلاف نیز در قالب یک ضریب برای طرح جدید در نظر گرفته شده است.