هزینههای دولت باید به طور جدی کاهش یابد/ رهایی از تورم دورقمی با جدایی بودجه ارزی از ریالی
یک اقتصاددان گفت: دعوا بر سر میزان درآمدهای نفتی انحرافی است و دولت باید ارزهای نفتی خود را از بودجه جدا کرده و هزینهها را هم به شدت کاهش دهد.
به گزارش اقتصادآنلاین، علی مروی در صفحه شخصی خود نوشت: متاسفانه هزینههای دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹ حدود ۶۰درصد رشد کرده و به ۶۳۷هزارمیلیاردتومان رسیده است. در حالی که درآمدهای دولت کمتر از ۳۱۸هزارمیلیاردتومان پیش بینی شده؛ یعنی بیش از ۳۱۹هزارمیلیاردتومان کسری تراز عملیاتی.
با توجه به قطعی بودن هزینهها و امکان عدم تحقق بخشی از درآمدها، بسیار محتمل است که این میزان کسری تراز عملیاتی بیشتر هم شود. برای فهم بهتر میزان وخامت اوضاع، کافی است روند کسری تراز عملیاتی را در نظر بگیریم. کسری تراز عملیاتی قوانین بودجه ۹۸ و ۹۹ به ترتیب حدود ۱۱۳ و ۱۴۷ هزار میلیاردتومان بوده است.
چرا کسری تراز عملیاتی مهم است؟
دولت وقتی درآمد نفتی دارد، این کسری را با فروش ارزهای نفتی به بانک مرکزی پوشش میدهد. بانک مرکزی اگر این ارزها را در بازار بفروشد و پول آن را به دولت بدهد، عملا سرکوب ارزی محقق شده و کانال بیماری هلندی فعال میشود که نابودی تولید و صنعت را به همراه دارد.
اگر بانک مرکزی ارزهای مذکور را نفروشد و به داراییهای خارجی خود اضافه کند، پایه پولی رشد میکند که منجر به وقوع تورم دوره بعد میشود. اگر صرفا بخشی از آن را در بازار بفروشد، هر دو عارضه بیماری هلندی و تورم با شدت کمتری رخ میدهد. پس فروش ارزهای نفتی به بانک مرکزی عامل تورم یا بیماری هلندی است.
اگر دولت درآمد نفتی کافی نداشته باشد یا دسترسی به ارزهای نفتی نداشته باشد (مثلا به دلیل تحریم)، این کسری تراز عملیاتی را به هر حال با خلق پول بانک مرکزی باید پر کند که منجر به افزایش پایه پولی و متعاقبا تورم میشود.
با این توضیحات مشخص میشود رهایی از شر تورمهای دو رقمی و دیرینه در اقتصاد کشور به جز با تفکیک ارزهای نفتی از بودجه دولت امکان ندارد، چه دولت درآمد نفتی کافی داشته باشه و چه نداشته باشد. درآمدهای نفتی باید صرف منافع بین نسلی (توسعه زیرساختها و انتقال تکنولوژیهای پیشرفته) بشود.
به همین خاطر دعوا بر سر میزان درآمدهای نفتی یک بحث انحرافی است. تحریمهای ظالمانه اگر چه فشارهای سنگین معیشتی خصوصا بر دهکهای فقیر وارد کرده اما ناخودآگاه سهم نفت در تامین بودجه دولت را هم خیلی کم کرده است. متاسفانه لایحه بودجه ۱۴۰۰ این دستاورد ناخواسته را هم به باد میدهد.
بنابراین، لازم است که مجلس نه تنها اشتهای خود برای افزایش هزینهها را کنترل کند، بلکه باید هزینهها در لایحه بودجه ۱۴۰۰ را هم به طور جدی تعدیل کند که بعدا به آن خواهم پرداخت.
بخشی از این کسری تراز عملیاتی را دولت میتواند با واگذاری داراییها یا فروش اوراق بدهی کاهش بدهد اما با توجه به عمق پایین بازار بدهی کشور از یک طرف و عملکرد واگذاریها از طرف دیگر، نباید از این دو ردیف انتظار زیادی حداقل برای بودجه ۱۴۰۰ داشته باشیم.