آیا افزایش نرخ بهره بین بانکی ربطی به سقوط بورس دارد؟/ این گزارهها به بورس بیشتر لطمه میزند
محمدصادق الحسینی نوشت: این روزها چند تن از فعالان بورس گزاره نادرستی را تکرار می کنند که علت سقوط بورس افزایش بهره بین بانکی بوده است. این گزاره از اساس غلط و فاقد مبانی علمی و تجربی است.
به گزارش اقتصادآنلاین، سیدمحمد صادق الحسینی کارشناس اقتصادی در صفحه شخصی خود نوشت: این روزها چند تن از فعالان بورس گزاره نادرستی را تکرار می کنند که علت سقوط بورس افزایش بهره بین بانکی بوده است. این گزاره از اساس غلط و فاقد مبانی علمی و تجربی است.
بازار بین بانکی اسمش روی خودش است. بازار بین بانکهاست و از همدیگه وام گرفته و وام میدهند. پس افزایش نرخ در این بازار حاصل وضعیت بازار پول و اقتصاد واقعی است. هنگامی که بانکها منابع مازاد داشته باشند حاضرند با نرخ پایین تری به یکدیگر وام دهند و نرخ بین بانکی پایین می آید و برعکس. اوایل سال بدلیل کرونا منابع مازاد بانکها زیاد شد و نرخ پایین آمد و دوباره در حال برگشتن به جای قبلی است. بانک مرکزی نقش جدی در این بازار ندارد و نقشش بعنوان وام دهنده نهایی است که اگر این بازار دچار خشکی شد بانک مرکزی ورود میکند ولی بیش از هرچیز دیگر، بانک مرکزی مسئول کلهای پولی و رشد ترازنامه بانکهاست.
اما چرا نرخهای بین بانکی در حال افزایش است؟
چون تورم انتظاری بدلیل چشم انداز پولی سازی کسری بودجه بالا رفته و مطابق فرمول فیشر نرخ بهره اسمی باید بالا بررود تا نرخ بهره حقیقی به حدود صفر برسد.
حالا از قضا برعکس چیزی که دوستان بورس میگویند بانک مرکزی (با اقدام غلط) جلوی افزایش نرخ سود (بهره اسمی) را گرفته که سبب منفی شدن نرخ بهره شده که دو حالت بیشتر ندارد: یا کل نظام پولی کشور و در نتیجه کل بازارهای مالی و واقعی کشور با ورشکستگی گسترده روبرو میشوند یا نرخ بهره اسمی بدون توجه به دستور بانک مرکزی افزایش پیدا میکند. یعنی همان اتفاقی که همیشه در نظام بانکی کشور افتاده است! سرکوب نرخ رسمی و بالا رفتن نرخهای غیر رسمی نظام بانکی!
بازارها باهوشند! الان در حال پیشخور کردن افزایش نرخ بهره اسمی (رسمی یا غیررسمی بانکی) یا ورشکستگی محتوم هستند چه بخواهیم و چه نخواهیم.
حالا دوستان بورسی که تقاضای عدم افزایش نرخ بهره را دارند در حال زدن سرنا از سر گشادش هستند. هر عدم تغییر یا حتی کاهشی در نرخ بهره به معنای تورمهای بسیار بزرگتر در اقتصاد است که دوباره باعث میشود نرخ سود غیررسمی بانکی بالاتر بره (یا ورشکستگی کلی اقتصاد سریعتر اتفاق بیفته) که باز برای بورس بد است و باعث ریزش بیشتر می شود.
موضوع وقتی عجیب تر میشود که بدانیم نرخ بهره غیررسمی غیر بانکی (همان چیزی که اسمش را می گذاریم نزول) در بازار تهران به حدود 75% درصد رسیده است!
این حرفهای دوستان بورسی بدون اینکه بخواهند دوستی خاله خرسه با بورس است. یعنی به ضرر بازار تمام می شود چرا که بجای نشانه گرفتن دلایل اصلی سقوط و برداشتن محدودیت ها در قیمت کالاهای نهایی و نیز عدم سرکوب نرخ ارز و البته برداشتن محدودیت های خود بازار (نظیر دامنه نوسان) روی موضوعی واهی تمرکز می کنند. تمرکزی که در نهایت هم به ضرر بورس و هم به ضرر کل اقتصاد است.
این گزارههای غلط رایج در میان دوستان بورسی بدلیل نگاه خرد آنها به بازار و عدم درک صحیح نسبت به کلیت اقتصاد و علم اقتصاد کلان است.