دولت نباید بهصورت دستوری بازار ارز را مدیریت کند
در هفتهای که پشت سر گذاشتیم دلار مرز روانی 30 هزار تومان را رد کرد. اتفاقی که پیشبینی نمیشد به این زودیها رخ بدهد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، کارشناسان در تبیین این موضوع تحریم 18 بانک ایرانی از سوی امریکا را مؤثر میدانند چرا که معتقدند بازار به این خبر واکنش نشان داده است. از سوی دیگر برخی دیگر نوسان در بازار ارز و دیگر بازارها را ناشی از کاهش نرخ سود سپرده بانکی میدانند. با این توضیح که با کاهش نرخ سپرده بانکی درابتدای سال و رشد یک باره بازار سهام، عده زیادی پولهای خود را از بانک خارج کردند و به سوی بورس بردند. با ریزش بازار سهام و با توجه به نبود جذابیت در بازار پول، این بار افراد به سوی بازار ارز و سکه روانه شدند و این بار نوسان شدیدی دامن این بازارها را گرفت. در چنین شرایطی نقش سیاستگذار و اجرای سیاستهای درست در زمان درست میتواند راه گشا باشد. همان موضوعی که از سید بهاءالدین حسینی هاشمی، کارشناس ارشد بانکی پرسیدیم و در پاسخ به سیاستهای ارزی و سیاستهای پولی نقدهای جدی وارد دانست و گفت: «نباید چند نرخ ارز داشته باشیم که دولت مجبور شود بهصورت دستوری بازار ارز را مدیریت کند.»
ارزیابی شما از جهش قیمت ارز و عبور دلار از مرز روانی 30 هزار تومان چیست؟
دلیل اصلی افزایش قیمت هر کالا تقاضای بیشتر از عرضه است.منابع ارزی کشور ما بهدلیل اعمال تحریمهای ظالمانه بلوکه شده است. در شرایط کنونی هم تقاضای واقعی در بازار وجود دارد و هم تقاضای هیجانی و کاذب که ناشی از نگرانی آینده است.خرید ارز در شرایط کنونی مانند آثار نرخ تورم بر کالاها است زیرا مردم نگران گران شدن بیشتر کالاها هستند که همین عامل موجب افزایش میزان خرید میشود. همین اتفاق هم درباره نرخ ارز و طلا رخ داده است. از طرفی با تهدیدهای خارجی نسبت به کشور و تورم لجام گسیخته هم مواجه هستیم. تورم یعنی کاهش شدید ارزش پول ملی که منجر به کاهش قدرت خرید مردم میشود. این موضوع چه بخواهیم و چه نخواهیم موجب افزایش نرخ ارز خواهد شد. از سوی دیگر در چنین شرایطی دولت هم نمیتواند اقدام مؤثری داشته باشد.علاوه برآن منابع ارزی زیادی هم در اختیار ندارد و نمیتواند بازار ارز را کنترل کند. همه این عوامل که شاید ناشی از فاکتورهای اقتصادی هم نباشد، موجب شده تا شاهد افزایش نرخ ارز در بازار باشیم. البته نکته دیگری وجود دارد که نباید از آن غافل ماند و آن رشد فزاینده نقدینگی در بازار است که به نوع خود میتواند نگران کننده باشد.در واقع ما سالانه بیش از 30 درصد رشد نقدینگی در کشور داریم. همچنین افزایش پایه پولی کشور بهدنبال اعمال سیاستهای بانک مرکزی که به بازار ارز و حتی به بخش صنعت پول تزریق کند یا اضافه برداشت بانکها موجب افزایش نقدینگی و بهدنبال آن رشد تورم شده است.در نهایت باید گفت مجموع این عوامل باعث جهش قیمت ارز و رسیدن آن به حد بحران شده است.
پیشبینی شما از میزان افزایش نرخ ارز تا پایان امسال چیست؟
بهنظر میرسد با کاهش ارزش پول ملی و افزایش تدریجی نرخ ارزها تا پایان سالجاری روبه رو باشیم و ممکن است این میزان افزایش نرخ ارز تا 13 آبان ماه که روز انتخابات امریکا است، تشدید شود اما پس از آن معلوم نیست چه اتفاقی رخ دهد. اگر ترامپ رأی نیاورد یک شوک کاهش نرخ ارز در کوتاه مدت خواهیم داشت و بازگشت امریکا به برجام رخ میدهد که در صورت وقوع این اتفاق مبادلات اقتصادی با دنیا برای ایران انجام خواهد شد و شاهد کاهش نرخ ارز خواهیم بود. اما در شرایطی که ترامپ رأی نیاورد با روند افزایشی نرخ ارز مواجه خواهیم بود که در این شرایط منابع ارزی ما خیلی رشد نمیکند. بنابراین همه چشمها به انتخابات 13 آبان در امریکا است.
چرا تا کنون اقدامات برای مدیریت بازار ارز اثربخشی پایدار نداشته است؟
علت اینکه نمیتوان بازار ارز را مدیریت کرد این است که این بازار بهصورت دستوری اداره میشود و فکر میکنم ایراد در دو مورد است. اول سیاست ارزی و دوم سیاست پولی.
ایراد سیاست ارزی این است که ما چند نرخ ارز داریم و تقاضای کاذب در بازار فراوان است و همیشه درخواستهای واقعی برای بازار ارز کم است. بسیاری از افراد ارز نیمایی را از دولت میگیرند اما کالاهای وارداتی به کشور را با ارز آزاد میفروشند. صادرکنندگان بهدلیل چند نرخی بودن ارز حاصل از صادرات را برنمی گردانند و باید ارز صادراتی را به نرخ نیمایی در بازار بفروشند که انگیزه انجام این کار را ندارند.بنابراین سیاست ارزی ما سال هاست که این مشکل را دارد.
مشکل دیگر سیاست پولی ماست.وقتی در شرایط تورم شدید هستیم دولت با چه قانونی و چه استدلالی نرخ بهره بانکی را دستوری کاهش داد. بهانه دولت در زمان آغاز شیوع ویروس کرونا رکود بازار بود تا بازار از رکود خارج شود در حالی که مبنا تورم و تقاضا برای پول در بازار است و اگر نرخ بهره بانکی افزایش پیدا نکند هجوم سرمایه به بازار ارز و طلا و مسکن و بورس بیشتر خواهد شد که نتیجه آن ایجاد تورم در اقتصاد کشور است. تدوین سیاستهای پولی نامناسب موجب شده است تا شاهد شوک به بازار پول و افزایش نرخ ارز و تورم در کشور باشیم.
تأثیر افزایش قیمت ارز بر بازارهای موازی اقتصادی همچون خودرو و بورس چیست؟
بازار بورس حباب دارد و نسبت به قیمت سهام بازدهی ندارد. دولت، بانکها و شرکتها را مجبور به بازار گردانی کرده است و من فکر میکنم بتدریج برخی از سهامداران حقیقی از بازار بورس خارج شوند. حقیقیها و حقوقیهایی که از بازار بورس خارج میشوند به بازارهایی با اطمینان بیشتر همچون بازار طلا، سکه، مسکن و حتی خودرو میروند. در رابطه با بازار سرمایه هم باید این نکته را اضافه کنم که حمایت دولت از بورس معنی ندارد. بورس اگر محل افزایش سرمایه باشد میتواند به تولید کمک کند. توصیه من این است که دولت اجازه دهد که در شرایط کنونی سهامداران بین خودشان معامله کنند و بورس به روال عادی کار کند زیرا اگر دولت مجبور به دخالت باشد باید به آن پول تزریق کند که موجب افزایش پایه پولی و رشد نقدینگی و تورم در بازار می شود.
بانک مرکزی تصمیم گرفته برای مدیریت بازار ارز روزانه 50 میلیون دلار به بازار ارز تزریق کند.این اقدام را چگونه ارزیابی میکنید؟
تزریق روزانه 50 میلیون دلار ارز به بازار نمیتواند تأثیر چندانی داشته باشد. از طرفی با آغاز سال نو میلادی و شروع ترم جدید تحصیلی، خارج کشور مسافرتهای زیادی داریم و تقاضا برای خرید ارز در بازار بالا میرود و سال جدید و نوروز هم نزدیک است و تقاضای بیشتری برای خرید ارز داریم. به هر حال روند افزایشی نرخ ارز وجود خواهد داشت اما شدت آن بستگی به نتایج انتخابات امریکا دارد.این روزها بازار ارز هجوم مردم را تجربه میکند و هر چقدر دولت ارز به این بازار تزریق کند بیشتر خزانه را خالی کرده است. در کوتاه مدت شاید تزریق 50 میلیون دلار روزانه موجب رشد کمتر ارز شود که به نظرم این کار دولت تا 13 آبان و برگزاری انتخابات امریکا است تا شاهد افزایش لجام گسیخته نرخ ارز در بازار نباشیم.
شما مناسبترین سیاست ارزی را برای شرایط امروز اقتصاد کشور چه میدانید؟
باید به مکانیسم اصولی و منطقی که کنترل قیمت ها دستوری نباشد، برگردیم و بازیگران بازار نرخ ارز را تعیین کنند نه دولت. نباید چند نرخ ارز داشته باشیم که در این شرایط مداخله دولت میتواند تأثیرگذار باشد به شرطی که نرخگذاری دستوری در کار نباشد و دولت فقط عرضه کننده نباشد و بخش خصوصی هم فقط خریدار نباشد. بخش خصوصی هم باید بتواند ارز خود را در بازار به بالاترین قیمت بفروشد.
در پایان، اثرسفر اخیر رئیس کل بانک مرکزی به عراق را بر بازار چگونه ارزیابی میکنید؟
تا حدودی در کوتاه مدت تأثیرمثبت دارد. بانک مرکزی خودش منابع ارزی ندارد اما مطالبات ارزی از کشورعراق دارد. میتوانیم با وصول مطالبات ارزی بدهیهای ارزی کشور را در نقاط مختلف دنیا تسویه کنیم اما در بازارهای داخلی بعید میدانم این سفر خیلی تأثیر مثبتی بر قیمت ارز داشته باشد.