دود وعدههای پوپولیستی در چشم مردم
علی سرزعیم، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که همه در ایران به نوعی پوپولیست هستند، از سیاستمداران که به قیمت رضایت کوتاه مدت رأیدهندگان از اتخاذ تصمیمات سخت خودداری میکنند تا احزاب و فعالان سیاسی که با تکیه بر شعارهای پوپولیستی، سعی در جلب آرای مردم دارند.
بنابراین مطابق دیدگاه سرزعیم، در ایران هم از پوپولیسم نفع میبرند، هم سیاستمداران و مدیران و هم احزاب و حاکمیت و البته در نهایت هم خود مردم، که به قیمت بهره مندی ارزان تر و بیشتر از مواهب زندگی، رضایت دادهاند که منابع متعلق به نسل آینده، امروز مصرف شود.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، سرزعیم، نویسنده کتاب «پوپولیسم ایرانی» است، کتابی که در آن او برای نخستین بار در ایران، سیاستهای پوپولیستی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری سالهای 84 تا 92 را بررسی کرده است، سیاستهایی که همواره بر منابع به گمان او لایزال تکیه داشت و هیچ اصلاح ساختاری برای اقتصاد و حکمرانی در کشور به دنبال نداشت. میپرسید کدام اصلاح ساختاری؟ سرزعیم، یکی از این اصلاحات را این طور توضیح میدهد: «قیمت حاملهای انرژی را واقعی کنیم و پول آن را به صورت مساوی به همه بدهیم. در این صورت اگر کسی هر هفته میخواهد به شمال برود، پول واقعی بنزین مصرفی خود را پرداخت میکند. اکنون چه کسانی هر هفته به شمال میروند و جوجه کباب مصرف میکنند؟ چرا باید به مرغ یارانه بدهیم، درحالی که تنها قشری از جامعه بیشترین مصرف را دارد؟ میتوان قیمت مرغ را واقعی کرد و بقیه پول را به مردم نیازمندی داد که پول خرید مرغ ندارد.»
گفتوگو با این اقتصاددان درباره چیستی و ماهیت سیاستهای پوپولیستی و سیاستمداران پوپولیست، در نخستین شماره «ایران ماه» منتشر شد. او در توضیح بیشتر چیستی پوپولیسم میگوید: «یک اصطلاح ساده در اقتصاد میگوید «ناهار مجانی وجود ندارد.» یعنی خدماتی که مردم از دولت میگیرند، حتماً کسی پول آن را پرداخت کرده است و اگر این هزینه به چشم نمی آید، قطعاً دولت پول آن را پرداخت میکند و دولت هم جیبی جدای از جامعه ندارد. در ظاهر برخی خوشحالند که این هزینه را از جیب دولت کندند، اما اگر دولت بی پول شود، دود آن به چشم خود مردم میرود.»
آن طور که این استاد دانشگاه توضیح میدهد، پوپولیسم در همه بخشها و ساختارهای ما ریشه دوانده است، مانند احزاب یا مجلس، به این ترتیب: «جریانها و نهادهایی که باید دموکراسی را در کشور تقویت کنند، پشتیبان پوپولیسم میشوند. پارلمان باید جایی باشد که کشور را به سمت دموکراسی سوق دهد، اما به جایی تبدیل شده که قوانینی را به نفع ایدههای پوپولیستی تصویب میکند، یا احزاب باید مردم را برای کارها و تصمیمهای سخت منسجم کنند تا اقتصاد جامعه رشد کند اما آنان برای دادن وعدههای پوپولیستی بیشتر با هم رقابت میکنند تا رأی بیشتری کسب کنند.»
اما واقعیت اینجا است که به دلیل رویکردهای پوپولیستی ادوار گذشته، امروز منابع طبیعی یا زیرساختی کشور رو به پایان است، منابعی که متعلق به نسل بعد هم هست و به گفته سرزعیم، «بخشی از معنای حکمرانی، این است که در مقابل نسل فعلی، منافع نسل بعدی را نمایندگی بکنید.»
او نیم نگاهی به حوزه سیاست هم دارد، حوزهای که شعارهای پوپولیستی پیامدهای درازمدت و ناگواری برای کشور به همراه داشته است. سرزعیم یکی از این پیامدها را این طور تشریح میکند: «اساساً همه انرژی و توان دولتهای یازدهم و دوازدهم صرف رفع تحریمهایی شد که آقای احمدینژاد برای کشور به ارمغان آورد. ما باید 2 دهه اخیر را «دهههای از دست رفته» بدانیم. دهه 80 به عنوان دهه رشد درآمدهای زیاد نفتی، فرصت طلایی رشد اقتصادی بود که از دست دادیم و دیگر چنین فرصتی نخواهیم داشت. بنابراین، ما نه تنها این فرصت طلایی رشد اقتصادی ایران را از دست دادیم، بلکه دهه 90 ما هم صرف برجام و رفع تحریمها شد، بنابراین دو دهه از فرصتهای تاریخی ما از دست رفت.»
پوپولیستها راه حلهای فوری برای مسائل پیچیده دارند، اما این راه حلهای فوری اغلب مسائل را بغرنجتر و مشکلات را پیچیدهتر میکنند. سرزعیم در این باره میگوید: «منظور من از اینکه دیگر امیرکبیری نخواهد آمد، این بود که در یک دوره تاریخی، هیچ زیرساختی در کشور وجود نداشت، امیرکبیر آمد و مدرسه دارالفنون را ساخت. بنابراین مسائل ما در گذشته بیشتر ماهیت سخت افزاری داشت که طبعاً کار به نسبت راحتی بود. اما اکنون مسائل ایران ماهیت نرم افزاری دارد، از جمله اینکه چطور بازار برق ایران را مدیریت کنم؟ یا چطور قوانین بیمهای را تنظیم کنیم تا مردم بی دلیل به پزشک مراجعه نکنند و پزشک هم بی جهت دارو ننویسد؟ این مشکلات ساختاری ماهیت نرمافزاری دارد و پاسخ آن به نحوه سیاستگذاری مربوط است،. در این شرایط دیگر سیاستمداری نخواهیم داشت یا نخواهد توانست که بگوید مانند امیرکبیر، یک تنه 5 تصمیم میگیرم تا کشور ناگهان دگرگون شود. امروز یک سیاستمدار باید 40-30 کارشناس خبره و همراه داشته باشد تا ریلهای کشور را درست کند، اما ما هیچ کدام از این تخصصها را در حوزههای مختلف حکمرانی نداریم.»
او براین اساس معتقد است که «ایران تا اطلاع ثانوی مستعد ظهور پوپولیسم است، به خاطر اینکه مشکلات زیاد است و ذهنیت مردم هنوز در دهه 80 مانده است. مردم فکر میکنند حالت طبیعی کشور، وضعیت سالهایی است که درآمدهای نفتی سرشار بود، درصورتی که آن شرایط، غیرعادی بود که یک بار قیمت نفت اینقدر بالا رفت. وضع واقعی اقتصاد ما و واقعیت کشور ما همین است که امروز است.»
اما غایت و انتهای مسیر پوپولیسم چیست؟ بویژه امروز که دیگر از درآمدهای سرشار نفتی خبری نیست. سرزعیم میگوید: «در فقدان درآمدهای نفتی، پوپولیستها میتوانند پول چاپ کنند. اما مسأله اینجاست که با چاپ پول، ایران به ونزوئلا تبدیل میشود زیرا وقتی پول واقعی نباشد، به ناچار باید پول غیرواقعی چاپ کرد تا هم وعدهها عملیاتی شود و هم ضعفهای دولت پوشانده شود. وقتی این کار انجام شد، ناگهان تورم افزایش مییابد. به همین دلیل وظیفه ما این است نگذاریم مردم فریب بخورند یا تصمیم اشتباه بگیرند. باید به مردم بگوییم که انتهای شعارها و رویکردهای پوپولیستی، ونزوئلایی شدن است.»