گردشگران حرفهای چهطور رفتار میکنند؟
99درصد مکانهای مختلف دنیا از نظر عرفی، پوشش و سبک رفتار خاص دارند که گردشگران هم از نظر اخلاقی و اجتماعی خود را موظف به رعایت آن میدانند. رعایت سبک پوشش و سبک رفتاری مردم یک منطقه توسط مسافران جزء وجدانیات و اخلاقیات اولیه گردشگری است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، کارشناسان گردشگری میگویند که آداب سفر رفتن در کشور ما نیاز به آموزشهای زیادی دارد. از آموزش برای حفظ محیط زیست گرفته تا رعایت پوشش و سبک رفتاری مردم منطقه و احترام به حریم شخصی محل زندگی آنها. موضوعی که در ایران چون بسیار کم به آن پرداخته شده این روزها باعث گلایه مردم بسیاری از شهرهای کشور به خصوص شهرهای ساحلی شده است.
عرفان فکری؛ گردشگر 40ساله، یک روز در 22سالگی کارش را رها کرد و تصمیم گرفت باقی عمرش یک جهانگرد باشد. اما به قول خودش نه توریست و مهمان یک هفتهای بلکه یک جهانگرد حرفهای که هم دنیا را میگردد و هم علم گردشگری را آموزش میدهد. بعد از 250 سفر به 65 کشور دنیا عرفان فکری میگوید که اگر نظری در حوزه گردشگری دارد حاصل تجربه و مشاهده مستقیم و زندگی با فرهنگ و آداب و رسوم آن ملت است نه مطالعه و دیدن فیلم یا صرفا شنیدن.
در گزارش پیش رو عرفان فکری از قوانین اخلاقی و اجتماعی گردشگری برای ما میگوید. قانونی که میگوید مسافران در سرتاسر دنیا موظف هستند در کشور مقصد قوانین عرفی مردم بومی منطقه را رعایت کنند.
احترام به مردم محلی از اصول گردشگری است
در دنیا رعایت حقوق و سبک زندگی مردم بومی یک منطقه آنقدر پذیرفته شده است که نیازی به اجرای قانون انتظامی ندارد. گردشگرها میدانند که باید به عقاید مردم محلی احترام بگذارند. در واقع یکی از اصلیترین و اولیهترین اصول گردشگری پایدار احترام به جوامع محلی و عقاید مردم آنجاست.
برای اینکه ماجرا بهتر جا بیفتد چند مثال میزنم. این مثالها هم از فرهنگ جامعه ما دور است تا جهان شمول بودن این ماجرا بهتر درک بشود. در کشورهایی که دین بودایی دارند، برای ورد به معابد راهبان حتی در حیاط و محوطه بیرونی معبد نمیشود با کفش تردد کرد. معابد بوتان، تایلند و بخشهایی از کشور مالزی این روش را اجرا میکنند.
یا مثلا قبائل «ماسایی» در آفریقا رسم و رسوم خاص خود را دارند که قبل از ورود به حریم قبیله تمام این رسم و رسوم برای گردشگران توضیح داده میشود. مساجد در سرتاسر دنیا وضعیت مشابهی دارند. مسجد معروفی در کامپالا؛ پایتخت اوگاندا هست که رسم آن دقیقا مطابق معبد بودایی «دندان مقدس» در سریلانکاست. اطراف این مسجد و معبد مغازههایی برای فروش پارچه احداث شده که به منبع درآمد مردم محلی هم تبدیل شده است. اگر گردشگری لباسی مثل شلوارک یا دامن کوتاه پوشیده باشد، باید از این پارچهها خریداری کرده و خود را با آنها بپوشاند.
رعایت نکردن رسوم، زندان هم به دنبال دارد
بعضیها میگویند پوشش ما در هرجایی که به آن سفر میکنیم یکسان است و اگر قرار است یکجا بنابر عقیده مردم بومی منطقه پوشش حداکثری داشته باشیم پس در سفر به قبائل بدوی در آفریقا هم باید مثل آنها برهنه بشویم. باید گفت که یک پای این استدلال میلنگد و مثال زدن از قبائل بدوی که پوشش کمی دارند فقط یک استثناست. در واقع یک مثال نقض کل چیزی را که ما به آن «رعایت سبک زندگی مردمان بومی» میگوییم زیر سوال نمیبرد.
من به عنوان یک گردشگر حرفهای میگویم که 99درصد مکانهای مختلف دنیا از نظر عرفی، پوشش و سبک رفتار خاص دارند که گردشگران هم از نظر اخلاقی و اجتماعی خود را موظف به رعایت آن میدانند. رعایت سبک پوشش و سبک رفتاری مردم یک منطقه توسط مسافران جزء وجدانیات و اخلاقیات اولیه گردشگری است. درست است که قانون کلی در این زمینه وجود ندارد اما اگر گردشگری از فرهنگی دور به کشور مقصد بیاید و آداب و رسوم آنجا را بلد نباشد در گردشگری حرفهای حتما تحت آموزش قرار میگیرد. و البته رعایت نکردن آداب و رسوم جریمه انتظامی هم در پی دارد.
مثلا در تعدادی از کشورهای آسیای جنوب شرق، اگر آب دهان یا آدامس خود را به زمین بیاندازید، جریمه نقدی میشوید و اگر جریمه را نپردازید به زندان میروید. یا در کشور بوتان که در جنوب آسیاست کسی حق سیگار کشیدن ندارد. پادشاه این کشور معتقد است که کشور من سبز و پر از اکسیژن است. به همین خاطر کسی نباید با دخانیات هوای آن را آلوده کند. توریستهایی هم هستند که به سیگار اعتیاد دارند و در سفر به بوتان اذیت میشوند. اما یا مجبور به تحمل هستند یا باید قاچاقی سیگار بکشند!
آموزش و کارفرهنگی، نتیجهبخش است
مردم ما از لحاظ گردشگری نیاز به آموزشهای وسیعی دارند و به نظرمن این آموزش با قوانین سلبی، زیاد نتیجهبخش نخواهد بود. زمانی در کشور ما رانندهها الزام چندانی به بستن کمربند ایمنی نداشتند اما کار فرهنگی مناسب که کفه آن سنگینتر از قوانین سلبی و جریمه بود ما را به روزهایی رسانده که بستن کمربند ایمنی دستکم در صندلیهای جلو یک عمل پذیرفته شده از سمت مردم است.
انیمیشنهای «سیاساکتی» در دهه هشتاد یا طرح «همیار پلیس» برای کودکان هم از دیگر طرحهای موفق فرهنگی بود که رعایت قوانین راهنمایی رانندگی در کشور ما را تا حد زیادی بهبود بخشید.
به نظر من در زمینه گردشگری هم ما به همین اقدامات فرهنگی نیاز داریم. بخشی زیادی از این اقدام فرهنگی آموزش است که آموزش برای بچههای کوچک و در مدارس تاثیر مطلوبتری خواهد گذاشت. عقاید و رفتار یک فرد 40ساله خیلی سخت تغییر خواهد کرد اما یک کودک بسیار زودتر و راحتتر آموزش را میپذیرد.
از آنطرف برخورد سلبی، اغلب چرایی موضوع را تحت تاثیر قرار میدهد. شما اگر به هرفرد مسافر بگویید که آیا دوست دارد هر آخرهفته جلوی درب خانهاش عدهای با صدای بلند ضبط ماشین، ساعتها سروصدا کنند و درنهایت هم زبالههایشان را همانجا بگذارند و بروند؟ جواب او قطعا «نه» خواهد بود. خب این وضعیت بسیاری از شهروندان ما در شمال کشور است و اگر ما برای مسافر جابیاندازیم که علت مخالفت با نوع سفر کردن شما همین حسی است که خودت هم دوست نداری تجربه کنی، نتیجه بهتری میگیریم.
فرهنگ ایرانی به احترام میزبان تاکید دارد
برای ورود به اماکن خاص یا نوع پوشش برای تردد در شهرهای مختلف دنیا، قانونی که انتظامات آن را حمایت کند وجود ندارد. اما عرف آنقدر شدید است که گردشگران خود را موظف به رعایت آن میدانند. جایی هم مثل معابد و مساجدی که نام بردیم وجود دارد که به جز پوشش موردنظر اصلا اجازه نمیدهد از پوشش دیگری استفاده کنید. در واقع اجباری که وجود دارد این است که اگر میخواهید از این مکان بازدید کنید باید این پوشش مشخص را داشته باشید.
هر نقطهای از این کره خاکی انسانهایی با عقاید مختلف زندگی میکنند و ما حتی اگر انسانهایی معتقد به مسائل مذهبی نباشیم، از دید اجتماعی مهمان مردم منطقهای که به آنجا مسافرت کردهایم هستیم. فرهنگ ایرانی ما هم تاکید دارد که هرکجا میرویم باید به میزبان احترام بگذاریم.