گرانفروشی اوراق صکوک به بنگاههای اقتصادی
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، یکی از مسیرهای متعارف تأمین مالی بنگاهها، انتشار اوراق مالی است، اما در ایران سهم این نوع تأمین مالی در مقایسه با سایر کشورها پایینتر است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس بر این باورند که روند فروش اوراق مشارکت و مداخله بانک مرکزی به نحوی است که هزینه تمامشده تأمین مالی از طریق انتشار صکوک برای بنگاه افزایش مییابد. کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس هشدار دادهاند که عدم تمایل مردم به خرید اوراق صکوک به دلیل قیمتگذاریهای بانک مرکزی سبب شده است که خرید این اوراق منحصر به چند شرکت تأمین شود و تعیین قیمت این اوراق در انحصار این شرکتها باشد. آنطور که علیرضا باغانی، کارشناس بازار سرمایه میگوید: درحالحاضر بین هشت تا 9 شرکت تأمین داریم که عمده این شرکتها وابسته به بانکهای خصوصی هستند. او تأکید میکند: اگر اوراق صکوک جذابیت کافی داشت، شرکتهای تأمین وارد چرخه خرید اوراق صکوک نمیشدند.مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی با عنوان «چالشهای تأمین مالی بنگاهها از طریق انتشار صکوک (اوراق مالی اسلامی)» به بررسی موانع و مشکلات تأمین منابع مالی بنگاههای اقتصادی پرداخته است. در این گزارش با اشاره به اینکه یکی از مسیرهای متعارف تأمین مالی بنگاهها، انتشار اوراق مالی است که البته سهم این نوع از تأمین مالی در ایران در مقایسه با سایر کشورها پایینتر است، به مهمترین موانع پیشروی توسعه تأمین مالی بنگاهها از طریق انتشار صکوک در بازار سرمایه پرداخته شده است.
مداخله بانک مرکزی شفافیت را کاهش میدهد
از نگاه کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، مداخله مستقیم بانک مرکزی در تعیین نرخهای اسمی، عدم التزام به رتبهبندی اوراق مالی و بانی آن و پیچیدگی ماهیت این اوراق، چالشهایی است که پیشروی بنگاهها قرار دارد. این چالشها منجر به افزایش هزینه تمامشده تأمین مالی، فقدان شفافیت در نحوه توزیع منافع مالی حاصل از انتشار اوراق و در نهایت طولانیشدن فرایند انتشار اوراق میشود. عدم مداخله مستقیم بانک مرکزی در تعیین نرخهای اسمی صکوک و الزام به رتبهبندی صکوک و بانی آن و انتشار صکوک بدون کوپن میتواند ضمن افزایش مشارکت سرمایهگذاران در تأمین مالی از طریق صکوک، هزینههای مالی و زمانی انتشار صکوک را کاهش دهد.
به اعتقاد کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس، یکی از مهمترین پیامدهای نرخگذاری دستوری ناسازگار با شرایط بازار، توزیع غیرشفاف منافع مالی حاصل از انتشار صکوک بنگاهها در بازار سرمایه است. این در شرایطی است که بازار سرمایه بهعنوان یکی از بازارهای مهم نظام مالی باید از شفافیت بالایی برخوردار باشد و از سوی دیگر سعی کند تا مشارکت حداکثری عامه مردم را فراهم آورد.
افزایش هزینههای بنگاهها در روند فروش اوراق صکوک
با توجه به بررسیهای انجامشده در این مرکز، نرخ صکوک منتشرشده توسط بنگاهها در سال گذشته حداکثر 16 درصد برای صکوک به ضمانت بانکی و 19 درصد برای صکوک با ضمانت غیربانکی بوده است. نتیجه آن است که سرمایهگذاران بازار سرمایه با درنظرگرفتن ریسک و بازده و با وجود داراییهای بدون ریسک با نرخ سود بالاتر (مثل اسناد خزانه که بازدهی حدود 22 درصد داشتهاند) عملا هیچ انگیزهای برای خرید این اوراق در بازار اولیه و به عبارت دیگر سرمایهگذاری مستقیم نداشتهاند. در این شرایط متعهد پذیرهنویس (شرکت تأمین سرمایه) باید منابع مورد نیاز بنگاه (ارزش صکوک منتشرشده) را به او بپردازد و به عبارت دیگر صکوک فروشنرفته را بخرد. متعهد پذیرهنویس از دو طریق به ایفای تعهدات خود اقدام میکند؛ نخست آنکه از صندوقهای سرمایهگذاری زیرمجموعه خود برداشت میکند و دیگر مذاکره مستقیم با سرمایهگذاران حقیقی یا حقوقی به منظور دریافت منابع مالی خریداری اوراق توسط آنها. فارغ از اینکه متعهد پذیرهنویس از کدام منبع برای ایفای تعهدات خود بهرهمند میشود، نرخی که هر یک از دو منبع فوق از تأمین سرمایه مطالبه میکند، متأثر از شرایط بازار و سیاستهای پولی بانک مرکزی است و مستقیما در هزینههای غیربهرهای انتشار صکوک نمود مییابد. چنانچه تأمین منابع مالی از صندوقهای سرمایهگذاری زیرمجموعه شرکت تأمین سرمایه صورت پذیرد، نرخ این تأمین مالی تقریبا برابر با نرخ بازدهی است که صندوقها به دارندگان واحدهای صندوق پرداخت میکنند که در سالهای اخیر همواره بالاتر از نرخ اسمی صکوک منتشرشده بوده است. چنانچه تأمین مالی ایفای تعهدات پذیرهنویسی اوراق توسط اشخاص حقیقی و حقوقی صورت پذیرد، سایر انتخابهای این اشخاص مثل سپردهگذاری در بانک و دریافت سود بانکی، ملاک نرخگذاری قرار میگیرد و با توجه به نرخهایی که بانکها عملا برای سپردههای کلان پرداخت میکنند، عملا همان نرخهای بازار مبنا قرار خواهد گرفت. متعهد پذیرهنویسی هم این مابهالتفاوت نرخ سود را عملا در قالب هزینه مربوطه از بنگاه متقاضی میگیرد و به این صورت است که در نهایت هزینه تمامشده تأمین مالی از طریق انتشار صکوک برای بنگاه افزایش مییابد.این فرایند چندین دلالت برای متولی و سیاستگذار بازار پول و سرمایه دارد: نخست آنکه هزینه تأمین مالی بنگاهها با این نرخگذاری کاهش نمییابد و چهبسا به دلیل انحصار و عدم شفافیت توسط متعهد پذیرهنویس (شرکت تأمین سرمایه)، افزایش نیز مییابد. دوم اینکه افراد کمتری تمایل به خرید اوراق با نرخ اسمی خواهند داشت و مشارکت عموم مردم در بازار اوراق کاهش مییابد.
افزایش هزینههای بازارگردانی
کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس بر این باورند که اگر مردم از بازار خرید اوراق صکوک خارج شوند، سرمایهگذاران مرتبط با متعهد پذیرهنویس به نرخهای ترجیحی دست پیدا میکنند و خریداران در عرضه عمومی اولی از آن محروم میشوند. در نتیجه اساسا بازار اوراق عمیق نمیشود و عدهای خاص، نرخهای تأمین مالی بازار پول و سرمایه را تحت تأثیر قرار میدهند. از سوی دیگر این مسئله منجر به افزایش هزینههای بازارگردانی نیز خواهد شد.
عدم جذابیت بازار صکوک برای مردم
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود نسبت به خروج مردم از بازار صکوک و ایجاد انحصار در تعیین قیمت این اوراق توسط چند شرکت پذیرهنویس هشدار داده است. علیرضا باغانی، کارشناس بازار سرمایه درباره دلایل خروج مردم از بازار صکوک با تأکید بر اینکه این گزارش را ندیده است، از تغییر شرایط بازار صکوک نسبت به سالهای 93 تا 95 خبر میدهد.او میگوید: اوراق صکوک در دستهبندی اوراق بازده بدون ریسک است. یک دورهای برای این اوراق 25 تا 28 درصد سود (اسناد خزانه سودشان به این عدد رسیده بود) در نظر میگرفتند اما درحالحاضر چون بورس بازدهی خیلی بالاتری دارد، اوراق برای مردم، شخصیتهای حقیقی و حقوقی جذاب نیست. وقتی در بورس ماهانه 20 درصد از خریدوفروش سهام میتوانید پول در بیاورید، چرا باید اوراق صکوک بخرید که سالانه 20 درصد سود میدهد. بازده بورس از ابتدای امسال 180 درصد بوده است به همین دلیل اوراق صکوک جذاب نیست و منطقی نیست که مردم پولشان را صرف خرید صکوک کنند که ماهانه دو درصد سود میدهد.او درباره شرکتهای پذیرهنویس و مشارکت آنها در خرید اوراق عنوان میکند: شرکتهای پذیرهنویس مجبورند که وقتی یک اوراق منتشر میشود، آن اوراق را خریداری کنند. اگر کسی این اوراق را نخرید، پذیرهنویس یا شرکتهای وابسته به این مجموعه، صکوک را خریداری میکنند. شرکتهایی که اوراق را منتشر میکنند، معمولا شرکتهای تأمین سرمایه هستند. متعهدهای پذیرهنویسی، شرکتهای تأمین سرمایه نهادهای مالی متفاوت شامل صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و... هستند. در واقع متعهد پذیرهنویس یکی از ارکان اوراق است. اوراق برای تأمین مالی پروژه منتشر میشود. متعهد پذیرهنویس این اوراق را میفروشد، زیرا نمیتوان اگر کسی اوراق را نخرید، اجرای پروژه را متوقف کرد.به گفته باغانی در ایران هشت تا 9 شرکت تأمین سرمایه داریم که بیشتر آنها وابسته به بانکهای خصوصی هستند. این شرکتها باید حداقل 500 میلیارد تومان سرمایه داشته باشند و افراد حقیقی نمیتوانند این مسئولیت را بر عهده بگیرند.او که گزارشهای مرکز پژوهشها درباره بازار سرمایه را چندان دقیق نمیداند، کاهش نرخ سود را دلیل عدم تمایل مردم برای خرید اوراق صکوک میداند و یادآور میشود: زمانی که اختلاف سود اوراق صکوک با نرخ سود بانکی شش درصد بود، خودم هم اوراق صکوک میخریدم اما درحالحاضر این کار را نمیکنم.این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: مرکز پژوهشها باید بررسی کند اساسا بازار اوراق جذاب هست که در انحصار مجموعه خاصی باشد یا خیر. این اوراق کالایی نیست که صف تقاضا برای آن گذاشته باشند و تمام افراد نتوانند از آن خرید کنند. به نظر من باید روی این مسئله کار شود. مرکز پژوهشها باید موشکافی کند که چرا مردم اوراق صکوک نمیخرند. وقتی یک پروژهای مثل جاده تهران-قم آغاز میشود و اوراق آن توسط مردم خریداری نمیشود، یک نهاد مالی باید برای به خرید این اوراق اقدام کند.