بهاندازه درآمدهای نفتی «فرار و معافیت مالیاتی» وجود دارد
افزایش درآمدهای مالیاتی و جبران کسری بودجه ناشی از کاهش صادرات نفت از این راه اکنون در دستور کار دولت قرار گرفته و سازمان امور مالیاتی مسئول مستقیم اجرای این سیاست به حساب میآید.
با این حال برخی از فعالان اقتصادی نسبت به افزایش تعرفههای مالیاتی ابراز نگرانی میکنند و معتقدند در شرایط کنونی افزایش این نرخها هزینه جدیدی روی دوش بنگاههای تولیدی میگذارد و ممکن است آنها را به مرز ورشکستگی برساند. اما توجهی به صحبتهای مسئولان ذیربط نشان میدهد که خبری از افزایش تعرفهها نیست و دولت صرفا درصدد ایجاد پایههای مالیاتی جدید نظیر مالیات بر مجموع درآمد یا مالیات بر عایدی سرمایه است تا گستره مالیاتی را افزایش دهد. روز گذشته نیز امیدعلی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی، با بیان اینکه حداکثر تا پایان شهریور لایحه مالیات بر مجموع درآمد به مجلس ارسال میشود، گفت: ارسال این لایحه با طرح مالیات بر عایدی مسکن نمایندگان، مغایرتی ندارد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه گفتوگویی با مهدی پازوکی، اقتصاددان، انجام داده است که در ادامه میخوانید.
با تشدید تحریمهای ظالمانه آمریکا علیه ایران دولت به دنبال ایجاد درآمدهای جدیدی میگردد. در این زمینه افزایش درآمدهای مالیاتی میتواند بهعنوان یکی از جایگزینها شناخته شود که به کمک شفافیت اقتصادی کشور بیاید. آیا اکنون نیازی به افزایش تعرفهها احساس میشود یا صرفا ایجاد پایههای جدید مالیاتی نظیر مالیات بر عایدی درآمد کافی است؟
در شرایط فعلی بهشخصه با افزایش نرخ مالیات کاملا مخالف هستم. زیرا در شرایطی که اقتصاد ایران در رکود تورمی به سر میبرد افزایش تعرفه مالیات به معنای جریمه خوشحسابهاست و این امر اثر منفی بر ساختار تولید میگذارد. بنابراین دولت هم به این موضوع واقف است و برنامهای در این رابطه ندارد. اما برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی هر چه زودتر باید پایههای جدید مالیاتی تعریف شود و گستره مالیاتی کشور بسط یابد. برای تحقق این امر هم باید از شعارزدگی رها شویم و سرانجام اقدامی عملی را به نمایش بگذاریم؛ یعنی با طراحی سیستم کارا و مدرن مالیاتی، استفاده از دستاوردهای بشری و نگاهی به تجارب کشورهای توسعهیافته صنعتی در حوزه تکنولوژیک به این شعارها جامه عمل بپوشانیم. متاسفانه باید اعتراف کنیم که در حال حاضر فرار مالیاتی در اقتصاد ایران بسیار بالاست؛ بهعنوان مثال اکنون حداقل دو میلیون و 500 هزار خانه خالی در ایران وجود دارد که گذشته از مباحث تخصصی آن، صاحبان آن هیچ مالیاتی نمیپردازند. در صورتی که اگر دولت مالیاتهای سنگین به این نوع رفتارهای سودجویانه اعمال میکرد، صاحبان مسکن اقدام به احتکار و سوداگری نمیکردند. در واقع این مالیاتها باید بهنوعی باشند که رفتارهای سودجویانه را به حداقل برساند. متاسفانه دولت از فعالیتهایی مالیات میستاند که یا زیرمجموعه تولید هستند و یا بهعنوان کارمند و کارگر دولت شناخته میشوند. همچنین قرار است دولت از کسانی که در طرح پیشفروش سکه اقدام به خرید کردند، مالیات بگیرد، در حالی که در قرارداد اولیه خبری از مالیات نبود. چنین رفتاری هم اعتماد عمومی را نسبت به دولت از بین میبرد. همه این رفتارها تنبیه افرادی که فعالیتی شفاف و مولد دارند.
در حوزه مسکن عدهای اعتقاد دارند که این بخش جزو بازارهای مولد به حساب میآید و در شرایط کنونی بهتر است که مالیاتی به آن اعمال نشود. نظر شما در این باره چیست؟
تفکیک فعالیتهای مولد با اقدامات سفتهبازانه کار چندان سختی نیست. در بخش مسکن طبیعتا عدهای بهعنوان تولیدکننده و انبوهساز فعالیت دارند و عدهای دیگر نقش دلال را میآفرینند که سالهاست در این بازار فعالیتی سودجویانه دارند. وقتی کسی خانهای را احتکار میکند چه نقشی در تولید مسکن دارد؟ این افراد حتی اگر تولیدی انجام دهند قصد دارند رسالت سودجویی خود را کامل کنند و بازار را بر هم بزنند. پس دولت باید سعی کند جلوی عرضه و تقاضای سفتهبازانه را بگیرد. متاسفانه فرار مالیاتی تیشه به ریشه اقتصاد ایران زده است و دیگر کمتر صنفی را میتوان یافت که راهی برای فرار مالیاتی طراحی نکرده باشد. بهعنوان مثال بسیاری از پزشکانی که درآمد هنگفتی هم دارند در مطب خود از دستگاه پوز استفاده نمیکنند. با اینکه اخیرا طرحی را تصویب کردهاند که پزشکان را موظف به استفاده از کارتخوان میکند، اما در سیستم سنتی و فشل نظام مالیاتی حتی اگر پزشکان دستگاه کارتخوان هم استفاده کنند، راهی را برای دورزدن قانون و فرار از مالیات پیدا میکنند. در آمریکا که نظام سرمایهداری حاکم است، بین فعالان اقتصادی یک ضربالمثل وجود دارد و آن، این است که «از مرگ میتوان فرار کرد، اما از مالیات نه!» این نشان میدهد که نظام مالیاتی در این کشور تا چه حد مدرنسازی شده است که کسی فکر فرار از مالیات هم به سرش نمیزند. بنابراین ما هم باید با شناخت تکنولوژی و دانش مالیاتی کشورهای توسعهیافته به مدرنسازی سیستم مالیاتی خود بپردازیم. رئیس سابق سازمان مالیاتی بارها اشاره کرد که فرار مالیاتی در ایران بیش از 15 درصد تولید ناخالص داخلی اتفاق میافتد که این عدد جای تاسف بسیار دارد. اکنون نسبت مالیات به شاخص تولید ناخالص داخلی در ایران حدود 5/7 درصد است، در حالی که این شاخص در کشور کنار دست ما یعنی ترکیه به بیش از 20 درصد میرسد. حال مقایسهای با کشورهای اسکاندیناوی انجام نمیدهیم که این شاخص در آنها بالای 50 درصد است.
راهکار نهایی شما برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی چیست؟
برای پاسخ به این پرسش به این نکته اشاره میکنم که در سیستمهای اطلاعاتی اقتصاد ایران هیچ اتصالی وجود ندارد. بهعنوان مثال سازمان امور مالیاتی به سامانه اطلاعاتی گمرک دسترسی ندارد. یا بانکها اطلاعات خودشان را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار نمیدهند. در حالی که اگر چنین ارتباطی وجود داشت افرادی نظیر بابک زنجانی ظهور نمیکردند. این نشاندهنده جریان سنتی مالیاتستانی در ایران است. بهراحتی میتوان این سیستمها را به یکدیگر متصل کرد. به همین دلیل است که ما خواهان اتصال به FATF هستیم، اگر هم این اتفاق رخ نمیدهد، حداقل چنین سیستمی را در داخل خود کشور راهاندازی کنند. عدهای به نام بنگاه خیریه بیشترین سود را به جیب میزنند، ولی از پرداخت مالیات معاف هستند. در حالی که اگر همینها مالیات بپردازند خود دولت توان ساخت مدرسه و بیمارستان را دارد. به جرأت میتوان گفت که اکنون به اندازه درآمدهای نفتی فرار و معافیت مالیاتی به چشم میخورد.