آموزش و پرورش گران اداره میشود
با گذشت نزدیک به دو ماه از استعفای پر حرف و حدیث بطحایی وزیر سابق آموزش و پرورش رئیسجمهوری همان روزهای اول استعفای وزیرسابق، سکان هدایت وزارت آموزش و پرورش را به دست سیدجواد حسینی سپرد. همان فردی که در دوره کاریاش مدتی مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی بوده و زمانی هم مسئولیت فرمانداری مشهد را برعهده داشته است.
البته این انتخاب با حاشیههای بسیاری هم همراه شد، از همان روزهای اولی که نام حسینی بر سر زبانها افتاد موافقان و منتقدان درباره عملکردش اظهارنظر کردند. موافقان گفتند که یک مدیر خلاق وارد آموزش و پرورش شده است اما مخالفان او را متهم به سیاسیکاری کردند و گفتند که این چهره سیاسی نمیتواند اهداف وزارت آموزش و پرورش را پیش ببرد. خودش میگوید: «من سیاسی هستم اما سیاسیکاری نمیکنم. معتقدم نگاه یکجانبهگرایانه سیاسی سم است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، «حسینی این روزها وارد وزارتخانهای شده که بهعلت کمبود منابع مالی نارضایتیهای بسیاری را از سوی معلمان بهدنبال داشته است. شاید برای همین است که تلاش میکند رتبهبندی معلمان تا دو ماه دیگر اجرایی شود. او البته اولویتش را انتخاب شدن برای وزارت آموزش و پرورش نمیداند و معتقد است: «معرفی شدنم بهعنوان وزیر در اختیارات رئیسجمهوری است و این روزها اولویتم پرداخت مطالبات معلمان، اجرای رتبهبندی معلمان، آغاز پروژه مهر و ثبتنام آسان دانشآموزان است.»
شما از جمله اشخاصی هستید که در بدنه آموزش و پرورش بودید و بخوبی با چالشهای این وزارتخانه آشنایید. از زمان دولت یازدهم تاکنون هم سه وزیر وارد این وزارتخانه شدند و شما اگر رأی اعتماد بیاورید چهارمین وزیر این وزارتخانه هستید، افرادی که وارد این حوزه شدند هم صاحب فکر بودند اما بعد از گدشت چند وقت دو نفر از این وزرا استعفا کردند. شما میدانید که وارد حوزه پرچالشی شدید و مخالفان بسیاری هم دارید، فکر میکنید بتوانید راهکارهایی برای حل چالشهای این وزارتخانه داشته باشید؟
هرکسی مسئولیتی قبول میکند میخواهد مشکلات و مسائل را برطرف کند. اگر فردی حس کند کاری نمیتواند انجام دهد خلاف رویه انسانی و شرعی است که مسئولیتهای بزرگ را قبول کند. بنده یک توانی دارم و این توان را با تمام وجود در اختیار آموزش و پرورش گذاشتهام. به قول شما آموزش و پرورش با مشکلات بسیار زیادی روبهرواست و به تعبیر من آموزش و پرورش با دریایی از مشکلات مواجه است. اما اگر بگویم که ما همه این مشکلات را حل میکنیم اشتباه است چرا که خودمان در این مشکلات غرق خواهیم شد.
چه باید کرد؟
یکی از کارهای مهم ما اولویتبندی مسائل در حوزه مختلف است. باید مشکلات را شناسایی کنیم و انرژی خودمان را صرف این مسائل کنیم. مطمئنم با بسیج نیروهای درونسازمانی و برونسازمانی بتوانیم مشکلات را حل کنیم.
بسیاری از وزیرانی که وارد این وزارتخانه شدند خیلی پرشور آمدند و برنامههای مختلفی هم داشتند. آنها از معیشت معلمان تا بازسازی بدنه آموزش و پرورش گفتند اما وقتی پشت صندلی وزارت مینشینند متوجه میشوند که کار در این وزارتخانه بهدلیل نگاه سنتی که در اینجا وجود دارد بسیار سخت است. شما میدانید معلمان مطالباتشان را میخواهند و دانشآموزان هم مطالباتی دارند اما با این وضعیت بودجه میتوانید این مسائل را حل کنید؟
یکی از اولویتهای جدی، وضع معیشتی و منزلتی معلمان است، دربحث منزلت معلمان ما مشکلی نداریم. در بعد معیشت مشکلاتی وجود دارد. هماکنون دولت بهخاطر تحریمها در شرایط مالی مناسبی نیست اما همین دولت به آموزش و پرورش و معلمان نگاه ویژهای داشته است. بودجه 15 هزار میلیاردی آموزش و پرورش را بیش از 50 هزار میلیارد تومان افزایش داده است، سهم بودجه آموزش و پرورش را از 9 درصد به بالای 13 درصد افزایش داده است. اما این کفاف نمیدهد هم معلمان و البته خود دولت از این موضوع راضی نیستند و باید در این زمینه تلاشهای بسیاری انجام دهیم. مهمترین کاری که میشود انجام داد این است که آموزش و پرورشهای استاندارد جهانی آموزش و پرورشهایی هستند که سهم بودجه آنها از بودجه ملی به 20 تا 25 درصد افزایش پیدا کند. ما باید تلاش کنیم در برنامههای هفتم و هشتم این سهم استاندارد جهانی را برای کیفیسازی آموزش و پرورش همچنان ادامه دهیم.ما همین الان بیش از 92 درصد پوشش تحصیلی داریم، این بودجه موجود برای 61 درصد پوشش تحصیلی استاندارد است و باید تلاش کنیم از طریق ظرفیتهای مجلس و دولت این سهم را افزایش دهیم. اما موضوع بسیار مهم دیگر توسعه مشارکتها است. هیچ آموزش و پرورشی نمیتواند منابع کیفیتساز خودش را با صرف اتکا به بودجه دولتی تأمین کند. دوستانی را مأمور کردم که یک لایحه نظامنامه تعامل دستگاههای دولتی و عمومی با وزارت آموزش و پرورش تنظیم کنند که در قالب این تعاملات بخشی از موضوعاتی را که آموزش و پرورش نیاز دارد فراهم کند. سیاست دیگر ما مدیریت بر منابع و مصارف است، ما باید بپذیریم با این شکل اداره آموزش و پرورش گران اداره میشود و براحتی نمیتوانیم به ارتقای کیفیت برسیم. در نظام جهانی دانشآموزان ابتدایی تا سال دوازدهم 8 هزار ساعت از سال را در کلاس درس هستند، اما در ایران دانشآموزانمان 12 هزار ساعت درس میخوانند؛ این ساعتها اضافی هستند. این ساعتهای اضافی بودجه آموزش و پرورش را میبلعد و آثار یادگیری را ضعیف میکند. بحث دیگر آزادسازی ظرفیتهای انبوه درونی آموزش و پرورش است، معتقدم آموزش و پرورش یک لشکر اقتصادی اما خفته است. ما هیچ وزارتخانهای را نداریم که به اندازه آموزش و پرورش امکانات داشته باشد. انبوهی از ظرفیتها در آموزش و پرورش داریم که از این ظرفیتها استفاده نشده است.یکی از برنامههای جدی من این است که یک تیم اقتصادی قوی را بگذاریم تا ظرفیتها را شناسایی کند.
شما در صحبتهایتان بارها اشاره کردید که دولت از وزارت آموزش و پرورش حمایت ویژهای کرده است اما بدنه معلمها میگویند که توقع داریم این حمایت بیشتر شود، البته آنها بر این باورند افرادی که بهعنوان وزیر در این سمت قرار میگیرند قدرت چانهزنی با دولت را ندارند. شما به این دغدغه معلمان چه پاسخی میدهید؟
معلمان باید به دو موضوع توجه کنند؛ اول اینکه دولت بیتوجه به آموزش و پرورش نیست، ما در همین دولت نظام رتبهبندی را اجرایی کردیم. برای اولین بار در طول تاریخ آموزش و پرورش 4هزار و 700 میلیارد تومان خارج از بودجه سنواتی در دولت برای مرحله مقدماتی رتبهبندی تخصیص پیدا کرد. معلمها باید بدانند که بودجه آموزش و پرورش در همین دولت چند برابر شد.
اما معلمهای ما فیش حقوقیشان را میبینند.
بله اما معلمها باید این مباحث را بدانند و دولت هم بداند که معلمها فیش حقوقیشان را نگاه میکنند. ما نباید به معلمها بهعنوان کارمند نگاه کنیم، دیدگاه من این است معلم، مربی است. مربی یعنی عنصر تربیتی خلاق و پویا که مرتب باید شایستگی خودش را برای تعلیم و تربیت بالا ببرد. رتبهبندی هم در کمیسیون اجتماعی مطرح است که تلاش میکنیم اول مهر این طرح را اجرایی کنیم، رتبهبندی کامل را در ادامه انجام میدهیم.
موضوع استقلال آموزش و پرورش را بارها مطرح کردید عوامل مختلفی باعث شده که این استقلال برهم بخورد، یکی از این عوامل دخالتهای افراد و سازمانها برای انتصاب مدیران آموزش و پرورش است.
کسی نمیخواهد که آموزش و پرورش وابسته داشته باشد، آموزش و پرورش مستقل بر مبنای سند تحول حرکت میکند و مستقل پیش میرود. برای این موضوع ما میتوانیم با اجزا و ارکان نظام، نهادهای دولتی، عمومی و مجلس سه مدل ارتباط را برقرار کنیم؛ یکی از این مدلها تعارضی است ما اهل تعارض نیستیم ما میخواهیم همه دستگاههای دولتی، عمومی، مردمی و مجلس به کمک نمایندگان بیایند. ما تضاد و تعارض نمیخواهیم با دستگاهی داشته باشیم، بلکه میخواهیم همه را به مشارکت دعوت کنیم و از مقاومت دور کنیم. مدل دیگر هم تابعی است و ما بهعنوان مسئول یک جا بنشینیم تا دیگر دستگاهها برای ما تعیین تکلیف کنند. این فلسفه وجودی آموزش و پرورش را زیر سؤال میبرد. مدل دیگر هم تعاملی است، آموزش و پرورش اهدافی دارد و بر اساس آن اهداف مدیران ما با سازمان ارتباط برقرار میکنند.
تشکلهای اصولگرا بیانیهای را امضا و چند انتقاد به شما وارد کردند آنها شما را متهم به سیاسی کاری، وابسته به نامزدهای انتخابات سال 88 و حمایت از سند 2030 کردند. منتقدان میگویند که دولت یک چهره سیاسی برای وزارتخانه در نظر گرفته است که در زمینه آموزش و پرورش کاملاً بیاطلاع است. شما چه پاسخی به منتقدانتان دارید؟
من سیاسی هستم چون معتقدم اگر کسی بعد از 40 سال از انقلاب اسلامی میگذرد سیاسی نباشد معلوم میشود هیچ تعهدی به انقلاب اسلامی ندارد. همانطور که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) سیاسی بود و رهبر معظم انقلاب هم سیاسی است همه ما سیاسی هستیم، سیاسی که در مسیر اهداف انقلاب اسلامی حرکت میکنیم. منتقدان سیاسیکاری مدنظرشان است، نگاه یکجانبهگرایانه سیاسی سم است. من سیاسیکاری نمیکنم اما این را در مسئولیتهایم داشتم، بنده مدیرکل آموزش و پرورش خراسان بودم شما بررسی کنید و ببینید در آنجا سیاسیکاری داشتم. دورهای که بنده بودم همه فعالیتها تعلیم و تربیتی بود و از همه نیروها استفاده میکردم. در آن دوره بنده 120 طرح نو در راستای سند تحول بنیادین به اجرا گذاشتم که در هیچ کجای کشور اجرا نشده بود. در همان دوره رتبه اول فرهنگ ترویج ایثار و شهادت را نه در بین مدیران آموزش و پرورش بلکه در بین کل دستگاههای کشور به دست آوردم. در همان دوره طرح شهیدپژوهی را طراحی کردم و 62هزار اثر شهیدپژوهی تولید شد. اگر قرار بود سیاسی باشم میتوانستم این کارها را انجام دهم چون بنده اهل سیاسیکاری نیستم، منتقدان میگویند سیاسی است. اما اگر با سیاستهای ما همخوان باشد دیگر سیاسی نیست!
همانطور که میدانید موضوع آسیبهای اجتماعی در مدارس بسیار جدی است، در طول سال تحصیلی اخبار تلخی از مدارس میشنویم اتفاقاتی مثل مدرسه معین، اعتیاد دانشآموزی، کودکآزاری در مدارس یا ناهنجاریهای اخلاقی در بین دختران دانشآموز. البته در کنار آسیبها ناامیدی هم در بین دانشآموزان افزایش پیدا کرده است، شما دفتری بهنام آسیبهای اجتماعی دارید اما این دفتر پاسخگوی خبرنگاران نیست و تنها کاری که میکند بروشور تبلیغاتی ارائه میدهد. ابتدا به من بگوید که این اعتقاد را دارید که اعتیاد دانشآموزی روزبهروز بیشتر میشود و شما چه برنامهای برای این حوزه دارید؟
باید بگویم این موضوع در جامعه هم وجود دارد. همه قبول دارند که روند آسیبهای اجتماعی در کشور روند رو به رشدی داشته است. هماکنون در آموزش و پرورش دفاتری بهنام مراقبتهای اجتماعی، مشاوره و راهنمایی و دفتر انجمن اولیا و مربیان وجود دارد. معتقدم کل اجزای آموزش و پرورش کارشان در جهت کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی است، اما این سه دفتری که نام بردم بهطور ویژه روی آسیبهای اجتماعی دانشآموزان کار میکنند. البته در زمان آقای بطحایی ساختار عوض شد، دفتر مشاوره و مراقبتهای اجتماعی با هم ادغام شد که از نظرم اقدام بدی نبود. طرح مراقبتهای اجتماعی دانشآموزان در حال اجراست بنابراین قبول ندارم که هیچ کاری در زمینه آسیبهای اجتماعی دانشآموزان انجام نمیشود. در این زمینه بهترین اقدامات در حال اجرا شدن است این کارها را هم من نکردم، آقای بطحایی و آقای فانی انجام دادند. اما باز هم میگویم که این اقدامات کافی نیست. طرح نماد بهترین کار است اما این اقدام کفایت نمیکند ما معتقدیم مدرسه جعبهسیاه جامعه است، یعنی اگر در مدرسه کار خوبی انجام شود، جامعه خوب میشود و اگر در مدرسه کار خوب انجام نشود ناهنجاری بیشتر در جامعه به وجود میآید.
یکی از مشکلات مهم وزارت آموزش و پرورش مدارس غیرانتفاعی خاص است. مدارس لاکچری که اسم و رسمی دارند و مدیرانش با رانت مدارس را اداره میکنند، اردوهای خارجی دارند و خدمات خاصی ارائه میدهند؛ مدارسی که به نوعی عدالت آموزشی را زیر سؤال بردهاند. دانشآموز مناطق محروم یا هر منطقهای نمیتواند با این دانشآموزان رقابت کند.
برخلاف آنچه در ذهن شماست، مدارس غیردولتی گامی در جهت عدالت آموزشی است. بخشی از مردم میتوانند هزینه مدرسه فرزندانشان را پرداخت کنند، اگر ما بتوانیم این مدارس را گسترش دهیم اعتبارات خودمان را ذخیرهسازی میکنیم تا صرف مدارسی کنیم که خانوادهها نمیتوانند هزینهای برای تحصیل فرزندانشان پرداخت کنند. بنابراین از نگاه من اگر این مدارس خوب مدیریت شوند عدالت آموزشی بیشتر میشود. حدود 11 درصد مدارس کشورمان در بخش غیردولتی فعال هستند. سیاست ما گسترش مدارس خواهد بود و البته شعار ما هم در این حوزه حمایت، هدایت، کفایت و نظارت خواهد بود. با این رویکرد تعلیم و تربیت در هیچ کشوری به دست بخش خصوصی سپرده نمیشود.