اقتصاد ایران از مرحله سخت عبور کرد
حسین مرعشی می گوید:«بیشترین موفقیت دولت آقای روحانی در کنترل تورم است.وقتی آقای روحانی دولت را تحویل گرفت،رکود تورمی سنگینی در کشور حاکم بود.»
تا پایان دولت یازدهم چهار ماه باقی است.اگرچه تکلیف دولت بعدی را مردم در 29 اردیبهشت ماه تعیین می کنند،اما تا زمان مراسم تحلیف رییس دولت دوازدهم که مرداد ماه است،همین فاصله باقی است.حسن روحانی در شرایطی دولت یازدهم را تحویل گرفت که رشد اقتصادی منفی 6.7 درصد و تورم بیش از 40 درصد بود.هرچند بهای نفت در ابتدای تشکیل دولت یازدهم هنوز رقم های مناسبی بود،اما به دلیل شدت تحریم ها تولید نفت به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسیده بود.پول های فروش نفت بلوکه شده و عملا نقل و انتقال پول متوقف بود.اقتصاد ایران گرفتار رکود تورمی بود.شرایط سخت آن روزها،البته با توافق برجام به لغو تحریم ها منجر شد.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبر آنلاین، تولید نفت به دوران پیش از تحریم ها بازگشت.رشد اقتصادی برای سه دوره پیاپی مثبت شد و نرخ تورم،برای اولین بار در دو دهه گذشته نرخ تک رقمی را به ثبت رساند.با حسین مرعشی فعال اقتصادی، نماینده دور پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی و معاون رییس جمهور در دولت اصلاحات درباره عملکرد اقتصادی دولت گفت وگو کرده ایم.حسین مرعشی معتقد است:« اگرچه موفقیت های دولت در حوزه اقتصادی بسیار است اما نقدهایی هم به دولت وارد است که از جمله می توان به نداشتن تیم اقتصادی جسور اشاره کرد.» گفت وگو با وی را بخوانید:
****
تا پایان دولت یازدهم زمان زیادی باقی نمانده است. عملکرداقتصادی دولت را چگونه ارزیابی می کنید؟
من دولت آقای روحانی از جهت اقتصادی در پاره ای از بخش ها موفق و در پاره ای از بخش ها ناموفق می دانم.بیشترین موفقیت دولت آقای روحانی در کنترل تورم است.وقتی آقای روحانی دولت را تحویل گرفت،رکود تورمی سنگینی در کشور حاکم بود. تورم بالای 40 درصد و رشد منفی 7 درصد اقتصادی در اقتصاد حاکم بود.شرایط بسیار سختی بود.دولت آقای روحانی با سلسله سیاست های اقتصادی و البته سیاست تعامل با دنیا به مقابله با این مشکلات رفتند.در نتیجه شاخص ها مثبت شد.یعنی دولت موفق شد تورم را تک رقمی که از نظر من این مقدار هم نیاز به اصرار نباید می کرد.تورم 15 درصد تورم خوبی برای اقتصاد ایران است.دولت بیش از اندازه برای تک رقمی کردن تورم مسئولیت پذیرفت. اگرچه بخش بزرگی از رشد اقتصادی 7 درصدی ناشی از نفت است،اما این رشد هم جز موفقیت های دولت است. به این دلیل که نتایج این افزایش تولید نفت،به دنبال خروج از تحریم ها صورت گرفت. تولید نفت به قبل از تحریم ها برگشت. البته سال 96 این رشد را نداریم.اما اقتصاد ایران با مشکلاتی مواجه است.
چه مشکلاتی؟
دونوع مشکل پیش روی اقتصاد ایران است؛رکود اقتصادی در دنیا و ادامه رکود در اقتصاد ایران.قطعا مشکلات اقتصادی دنیا را نمی توانیم تغییر بدهیم.این رکود جهانی عمدتا تحت تاثیر کاهش رشد اقتصادی چین است. وقتی رشد اقتصاد چین کاهش می یابد، بر روی اقتصاد دنیا تاثیر می گذارد.در شرایطی که رکود اقتصادی در جهان حاکم است، قیمت نفت هم کاهش یافته است.در نتیجه همه اقتصادی های نفتی در شرایط نامطلوبی قرار گرفته اند. برخی اقتصادهای نفتی در زمان افزایش قیمت نفت بالای 100 دلار ، درآمدهای نفی خود را ذخیره کردند؛ مثل عربستان و کویت. این کشورها امروز کمترین تنش را دارند. گرچه بخشی از ذخایر خود را مصرف کردند، اما اجازه نداده اند که اقتصادشان رو به رکود برود.کشورهایی که مطلقا ذخیره ای نداشتند و سیاست های اقتصادی غلطی داشتند- مثل ونزوئلا - به تورم های بالا رسیده و در مرحله بحران قرار گرفتند.بحران در این کشورها واقعی است.کشورهایی مثل ایران اگرچه ذخایر مناسبی نداشتند،اما با مدیریت مناسب از مرحله سخت عبور کردند.دچار بحران نشدیم، اما به اندازه ای هم که لازم بود به رونق نرسیدیم.
این موضوع محل نقد بسیاری از کارشناسان هم هست؛با این حال دولت وعده رونق در سال جاری می دهد.ارزیابی شما چیست؟
البته می شد که با مدیریت بر درآمدهای نفتی،از رکود هم عبور کرد.
حتی با کاهش شدید درآمدهای نفتی که اقتصادی مثل ایران وابسته به این درآمدهاست؟
بله با مدیریت درآمدهای نفتی می شد این کار را انجام داد.زمانی که حساب ذخیره ارزی درست شد،تکلیف معلوم بود .قرار بودکه درآمدهای نفت در سالهای افزایش قیمت ذخیره شود و در سالهایی که درآمد نفت کاهش می یابد از آن ذخیره استفاده شود. یعنی شرایط باثبات همواره در اقتصاد حاکم باشد.نوسان قیمت نفت اقتصاد را دچار نوسان نکند.اما زمانی که حساب ذخیره تبدیل به صندوق توسعه ملی شد،فلسفه صندوق اساسا عوض شد.گفته شد از نفت ذخیره کنیم و این ذخیره را برای سرمایه گذاری های ملی استفاده کنیم .در واقع در بازتعریف صندوق توسعه ملی،استفاده از منابع برای جلوگیری از تاثیر نوسانات قیمت نفت فراموش شد. این به نظر من اشکال داشت. فکر می کنم از اشتباهات دولت این بود که نباید در زمانی که قیمت نفت افزایش می یافت، اجازه می داد که پول به صندوق توسعه ملی واریز شود.
اما این جز تکالیف صندوق توسعه ملی است و قانون است.
با اصلاح قانون می شد،این بخش از تعریفی که برای حساب ذخیره ارزی کاربری داشت،به تکالیف صندوق توسعه ملی اضافه کرد. هرچند که صندوق توسعه ملی پشتوانه خوبی برای کشور است،اما به قول اقتصاددانان اگر خرس اقتصاد به خواب برود بیدارکردن آن کار سختی است و باید کل زمستان خواب باشد. یعنی اصلا نباید اجازه داد اقتصاد به رکود برود.چون پروسه خروج از رکود به سادگی امکان پذیر نیست. رکود به اقتصاد فشار می آورد. از سویی باید در نظر داشت که در سالی که تازه آغاز شده، شرایط رکودی جهان بر اقتصاد ما تحمیل می شود، لذا با مدیریت خوب اقتصاد دچار بحران نمی شود.اتفاقی که در سالهای اخیر افتاد. اما نباید در این سالها پول ذخیره می کردیم و نباید می گذاشتیم اقتصاد به خواب برود.
اقتصاد ایران دچار مشکلات بزرگی است که مهمترین آن بودجه است.کسری بودجه روند افزایشی دارد.این کسری بودجه بسیار برای آینده زحمت درست می کند. گفته می شود از بودجه 370 هزار میلیارد تومانی سال 96 حدود 100 هزار میلیارد تومان آن از نفت و 100 هزار میلیاردتومان ازمحل مالیات تامین می شود و مابقی از فروش اوراق و دارایی های دولت تامین می شود.این شرایط مطلوبی نیست. معضل دیگر یارانه است. در شرایطی که دولت دارد،پرداخت 42 هزار میلیارد تومان به همه، از اشتباهات بزرگی است که در اقتصاد ایران اتفاق افتاده است.مشکل دیگر صندوق های بازنشستگی است که از دولت کمک می گیرند و این هم به بار سنگینی تبدیل شده است. مشکل بزرگ دیگر جمعیت متولدین دهه شصت است.هرجا وارد شدند،آن بخش را دچار بحران کردند.اول وارد دبستان ها شدند، دبستان ها سه شیفت شد. به هرمقطع تحصیلی که وارد شدند،هزینه برای کشور ایجاد کردند. برای دانشگاهها ظرفیت سازی زیادی شد،الان که این جمعیت به بازار کار وارد شده اند، دانشگاهها دچار بحران شده اند.بیش از 50 درصد صندلی های پیام نور و 30 درصد صندلی های دانشگاه آزاد خالی است.تمام دانشگاه های علمی کاربردی بخش خصوصی در حال تعطیل شدن هستند. این بهمن هم اکنون به بازار کار رسیده، سالی یک میلیون و 200 هزار نفر سالانه وارد بازار کار می شوند. اقتصاد ایران ظرفیت ایجاد بیش از 700 هزار شغل را ندارد.این مشکلات باعث شده که مجلس در برنامه ششم عدد نجومی سالی 650 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری را پیش بینی کند ، حال آنکه چنین منابعی وجود ندارد.در واقع آنچه مصوب شده، آرمانهایی است که محقق نخواهد شد.
شما چه راهکاری را برای عبور از رکود سال جاری پیشنهاد می کنید؟
همانطور که اشاره کردم، شرایط اقتصاد دنیا و ایران رکودی است.برای عبور از این رکود نیاز به تیم اقتصادی جسور در دولت بعدی است.اگر این دولت تکرار شود باید تیم اقتصادی جسورتری انتخاب شود.من فکر می کنم برپایه این مشکلات موجود تیم اقتصادی باید بتوانند بن بست ها را بشکنند و به هر تدبیری که شده،منابع رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال را از محل منابع داخلی و خارجی تامین کند.
نقد جاری این است که بعد از توافق برجام نتایج آن برای اقتصاد ملموس نبود،نظرشما چیست؟
یک بخشی از این انتقادها ناشی از اختلاف های سیاسی است که موضوع غیرواقعی را به مردم القا می کنند. در شرایطی که همین منتقدان به نقل از مردم می گویند که وضع اقتصاد رضایتمند نیست،4 میلیون نفت تولید می شود که 2.5 میلیون بشکه آن صادر می شود.اگر شرایط گذشته ادامه می یافت، چطور می توانستید با کمتر از یک میلیون بشکه صادرات نفت کشور را اداره کنید.
اما مردم می گویند،آثار این افزایش تولید بر زندگی مردم دیده نمی شود.
آثار آن وجود دارد،همین الان هم ملموس است.دولت هرچه درآمد دارد،هزینه می کند.
البته دولت بدهی های بسیاری هم دارد که مانع تاثیر این هزینه هاست.
مهم نیست؛ مهم این است که دولت با همین بدهی ها کشور را اداره می کند.مشکلی که الان وجود دارد این است که نرخ سود بالاست.بدهی های دولت را نمی توان بانرخ سود 22 درصد چرخاند. اقتصادی مثل اقتصاد ایران تازه از شرایط بسیار سخت عبور کرده ،این اقتصاد خسته است.این خستگی با خوردن چند قرص رفع نمی شود.مثل بدنی است که دچار چند دوره شوک بوده است. باغی که به دلیل خشکسالی لطمه دیده، اگر آبیاری شود ، بلافاصله به شما محصول نمی دهد، نیاز به زمان دارد. به نظر من مشکل ما این اجماع سازی و ناهماهنگی سیاسی است.
برخی اقتصاددانان معتقدند، مشکل رکودی که باقی مانده، سیاست های پولی است. چون پول به بخش های تولید تزریق نشده است. آیا نیاز به ریل گذاری جدید در سیاست های پولی است؟ چیزی مثل رفرم در سیاست پولی؟
البته مجموعه سیاست های انقباضی دولت در مسایل پولی و مالی محل نقد است.ضمن اینکه برای عبور از بحران های قبلی، دولت یازدهم خوب عمل کرده است. ولی مجموعه ستاد اقتصدی مثل بانک مرکزی و سازمان برنامه دارای ظرفیت لازم برای عبور اقتصاد ایران از مشکلات،ندارند.
منظور ظرف وزارتخانه هاست یا مدیریت؟
نیاز است که متناسب با نیازهای امروز ایران تصمیم های مهم گرفته شود.بانکها با زیان های انباشته زیادی مواجه هستند.ما عملا بازار سرمایه راکدی داریم.برای این بخش باید تدبیر کرد.بانک مرکزی می تواند تمام بدهی های معوق بانکها را از بانکها بخرد واین بدهی ها را از صورت های مالی بانکها حذف کند .این کار سبب می شود تا نقدینگی که وجود ندارد ، کاهش یابد. این رشد نقدینگی واقعی نیست و عملیات حسابداری است.بانکها را باید از بدهی های معوق نجات داد. منابع خارجی بالاخره باید به کمک اقتصاد ایران بیاید. یکسال از توافق برجام گذشته و هنوز پول به اقتصاد ایران وارد نشده است. اقتصاد ایران ظرفیت سرمایه گذاری 100 میلیارد دلاری از خارج دارد.