شفافیت اقتصاد ایران پایین است
شفافیت لازمه تحول اقتصادی است. امروزه همه نهادهای بینالمللی بر نقش شفافیت اقتصادی در پیشبرد اهداف اقتصادی نظامهای اقتصادی تاکید و این مولفه را عاملی مهم در زمینهسازی هر چه بیشتر رشد اقتصادی سالم و پایدار معرفی میکنند.
توصیههای راهبردی صندوقهای بینالمللی برای دولتها، تقویت شفافیت توسط دولت است که برای افزایش رشد اقتصادی لازم است.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، وحید شقاقی شهری، اقتصاددان میگوید: «دولت اگر بخواهد فضای کسب و کار را سامان دهد و رقابت پذیری را بالا ببرد باید شفافسازی کند. شفافسازی ابعاد مختلفی مانند شفافیت گردش اطلاعات مالی- اقتصادی، شفافیت فضای رانتی- انحصاری دارد. دولت اگر خواستار رسیدن به اصلاح نظام درآمدی، درآمدهای پایدار مالیاتی، اقتصاد مقاوم و تبدیل شدن نفت به سرمایه باشد، باید هرچه سریعتر اقدام به شفافسازی اقتصاد کشور کند.»
موضوع شفافیت دادهها و اطلاعات اقتصادی از مهمترین و زیربناییترین موضوعات در اداره اقتصاد به شمار میرود و در غالب کشورهای دنیا بهویژه کشورهای توسعهیافته مساله شفافیت از اساسیترین الزامات اقتصادی است. با این اوصاف چرا نظام اقتصادی در کشور شفاف نیست؟ ریشه عدم شفافیت کجاست؟
یکی از عمدهترین مساله در اقتصاد کشور دولتی بودن آن است که ریشه این اقتصاد نفتی است. سابقه اقتصادی ایران نشان داده است که چندان به بخش خصوصی، بخشهای غیر دولتی و تعاونی اتکایی نداشته و وابسته به منابع نفتی بوده است. شفافیت، لازمه توسعه بخش خصوصی یا بخش غیر دولتی است. نسبت بودجه کل اقتصاد به تولید ناخالص داخلی حدود ۷۰تا۸۰ درصد است که دولت عملا سهم بسیار کلانی از آن دارد و اقتصاد کشور به دلیل عدم اتکا به بخشهای غیر دولتی نیازی به شفافیت سازی در اقتصاد نداشته که در نتیجه باعث شفافیت پایین اقتصاد کشور شده است. زمانی که اقتصاد به سمت جلو حرکت میکند نیازمند حضور بخش غیر دولتی میشود و در این زمان است که بخش خصوصی با موانعی مانند اقتصاد رانتی، فساد اقتصادی، عدم شفافیت و رقابت ناپذیری در حوزه اقتصاد و انحصار روبهرو میشود. بخش غیردولتی خواستار فضای شفاف از سوی دولت است. به عنوان مثال اینکه چه میزان ثروت در اختیار چه کسانی است و این ثروتها از کجا به دست آمدهاند، زیرا مشخص نبودن دارایی و ثروت افراد باعث میشود تا معاملات اقتصادی آنها ردیابی نشود و امکان گرفتن مالیات از بین برود. منظور از فضای شفاف اقتصادی این است که انحصار و رانت حداقل، فساد در سطح خیلی پایین و جریان مبادلات اقتصادی روشن و گردش اطلاعات مالی آزاد و شفاف باشد.
شفافیت اقتصادی در ماههای اخیر بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است و عدم شفافیت اقتصادی ممکن است به مسائلی مانند فرار مالیاتی و پولشویی بینجامد. چه اقداماتی باید برای جلوگیری از فساد اقتصادی انجام پذیرد؟ آیا ایجاد نظام مالیاتی با ثبات که تمامی فعالان اقتصادی را در بر بگیرد، میتواند شفافیت اقتصادی را رو به جلو حرکت دهد؟
هر زمان که دولت با مشکلات درآمدی و تامین منابع مالی خود مواجه شده و نتوانسته از منابع نفتی درآمدهای مورد نیاز خود را کسب کند مجبور به دست درازی به درآمدهای مالیاتی شده است. درآمدهای مالیاتی از خلاصهای از فعالیتهای اقتصادی، داراییهای مردم، مبادلات اقتصادی و فعالیتهای بازرگانی گرفته میشود. به دلیل عدم شفافیت اقتصاد ایران درآمدهای مالیاتی ناکافی بوده است. دولت یازدهم به سمت شفافسازی حرکت کرده است اما نتوانسته آن را به اجماع کلی برساند. دولت تا کنون نتوانسته مالیات بر مجموع ثروت-درآمد را از مردم بگیرد که یکی از پایههای مهم مالیات در دنیا محسوب میشود. حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد دارایی مردم ایران املاک و مستغلات است که همچنان این مالیات پرداخت نمیشود. بهطور کلی اقتصاد در ایران غیر شفاف است که همین موضوع موجب رقابت پذیری پایین و انحصاری و رانتی بودن اقتصاد شده است. دولت اگر بخواهد فضای کسب و کار را سامان دهد و رقابت پذیری را بالا ببرد باید شفافسازی کند. شفافسازی ابعاد مختلفی مانند شفافیت گردش اطلاعات مالی- اقتصادی و شفافیت فضای رانتی- انحصاری دارد. دولت اگر خواستار رسیدن به اصلاح نظام درآمدی، درآمدهای پایدار مالیاتی، اقتصاد مقاوم و تبدیل شدن نفت به سرمایه باشد، باید هرچه سریعتر اقدام به شفافسازی اقتصاد کشور کند. منافع شفافسازی در بلند مدت بسیار زیاد است، تا جایی که با وجود هزینهبر بودن شفافسازی، به خطر افتادن منافع برخی گروهها و خارج شدن برخی سرمایهگذارها، باید برای تحقق آن تلاش کرد.
بنا به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس هفت هزار خیریه صورتهای مالی خود را افشا نمیکنند. آیا شفافیت اقتصادی حتی درباره مواردی مثل خیریهها و موقوفهها الزامی و ضروری است؟
برای شفافسازی اقتصاد باید اولویت بندی شود. شفافسازی در حوزههای کلیدی مانند فضای رانتی، ثروتهای بادآورده از این فضای رانتی، فسادهای کلان در حوزه پولشویی و قاچاقهای سازمانیافته متوقف شده است، بنابراین پروژه شفافسازی باید اولویت بندی شود تا از حوزههای مهمتر شروع شود. یکی از موضوعاتی که باید شفاف شود موقوفهها و خیریههاست ولی نسبت به مواردی که گفته شد، جزو اولویتهای پایین محسوب میشود.
در حال حاضر خیلی از نهادهای فرادولتی از مصونیت مالی برخوردار هستند و اطلاع مالی درستی از گردش پول در این نهادها در دسترس نیست. راه مقابله با وضع غیر شفاف این نهادها چیست؟
بر اساس آخرین اطلاعاتی که وجود دارد، نهادهای مختلف داخل حاکمیت اعلام همکاری با دولت کردند، زیرا همه نهادهای اقتصادی در درون یک حاکمیت باید از یک میزان شفافیت برخوردار باشد تا دولت بتواند یک درآمد پایدار مالیاتی داشته باشد، زیرا به نظر من همچنان ۵۰ درصد فعالان اقتصادی ایران به عنوانهای مختلف مالیات پرداخت نمیکنند و تا زمانی که کشور نتواند اقتصاد را بر اساس درآمدهای مالیاتی اداره کند، اقتصاد مقاومی نخواهد داشت.