نفت آماده یک خیز دیگر
آنتونی راستان، یکی از مهندسان قدیمی صنعت نفت است که فعالیت خود را درسال ١٩٨٦ میلادی در شرکت شلمبرژه آغاز کرد و اکنون نیز مدیرعامل شرکت خدمات مشاوره شلمبرژه نیز است.
او علاوه بر صنعت نفت و گاز مدتی در شرکتهای خدمات فناوری نیز فعال بوده است. درهمین راستا یادداشتی از او در نشریه Arabian oil& gas journal به چاپ رسیده که در آن روی اهمیت توجه به فناوری در دوره رکود نفت تأکید کرده و معتقد است؛ دوره نفت ارزان برخلاف گذشته چندان هم ماندگار نخواهد بود او در این یادداشت مینویسد: کاهش قیمت نفت سبب شده برخی ناظران این بازار آنچه در بازار اتفاق میافتد را با دوره رکود در سالهای ١٩٨٦ تا ٢٠٠٠ میلادی مقایسه کنند. با این وجود به عقیده برخی دیگر تمایزی بزرگ میان این دوبازه زمانی وجود دارد. هنگامی که به دورههای نفت گرانقیمت درسال ١٩٧٨ نگاه میکنیم، متوجه میشویم به دلیل کاهش ذخایر و افزایش تقاضا، قیمتها ناگهان رشد کرد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، این امر به سرمایهگذاری در فناوریهای جدید آن دوره مانند حفاری در آبهای عمیق منجر شد و در نتیجه عملیات اکتشاف و استخراج در مناطقی مانند دریای شمال افزایش یافت. حدود ٨سال بعد، افزایش ذخایر همراه کاهش تقاضا سبب شد قیمتهای درخشان نفت درسال ١٩٨٦ با شیبی نزولی روبهرو شوند. در این نقطه زمانی، یک ظرفیت مازاد در بازار وجود داشت. این ظرفیت در بازار وجود داشت اما استفاده نمیشد و شامل روزانه ١٠میلیون بشکه در روز بود. این رقم حدود ٢٥درصد تولید نفت در آن زمان به حساب میآمد، حتی اگر اوپک تولید خود را کاهش میداد، مدت زمان زیادی طول میکشید تا این ظرفیت اضافی جذب شود. این روند بهطور کامل دلیل رکود نفت در سالهای ١٩٨٦ تا ٢٠٠٠ را توضیح میدهد.
سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨ میلادی درحقیقت رنسانسی برای صنعت نفت به حساب میآمدند. قیمت نفت بهطور ناگهانی از ٣٠دلار به ١٤٠دلار رسید و به این ترتیب افزایش درآمدها به رشد صنعت و مناطق نفتخیز کمک کرد. درچنین بستری کاهش ناگهانی قیمتها وجود اقدامات سریع و قدرتمند را لازم داشت. همچنین برای درک وضع موجود و گام برداشتن برای آینده، نگاهی به تجربیات گذشته نیز کمک حال است. با این وجود در این میان برخی تمایزهای بنیادین میان وضع کنونی و گذشته وجود دارد که سبب میشود تحلیلگران پیشبینی کنند نفت ارزان در میانمدت یا بلندمدت ماندگار نخواهد بود. درحال حاضر ظرفیت مازاد بازار بسیار پایینتر از رقم تخمینی ٢میلیون بشکه در روز است. این رقم حدود ٥درصد کل تولید را تشکیل میدهد، حال آنکه ظرفیت مازاد درسال ١٩٨٦ میلادی ٢٥درصد بود.
بنابراین نمیتوان بازار را بهطورکلی اشباع دانست. با این وجود تلاطم در بازار همراه با قیمتهای کم سبب شده فعالیتهای سرمایهگذاری درصنعت نفت طی ١٨ماه گذشته به شدت کاهش یابد. به همین دلیل تولید نفت آمریکا در کوتاهمدت و بقیه جهان درمیان و بلندمدت کاهش مییابد. اکنون سوالی که در ذهن همه وجود دارد، آن است که صنعت شیل با چه سرعتی در آمریکا رشد خواهد کرد و درصورتی که تقاضا رشد کند تا چه میزان از بازار را به خود اختصاص خواهد داد. در این میان فقط عده اندکی معتقدند، تولید نفت و گاز شیل در آمریکا میتواند تقاضای جهانی را پاسخگو باشد، اما به هرحال نباید آن را نادیده گرفت. با وجود نفت ارزان سرمایهگذاری در شیل مشکلتر خواهد بود. این درحالی است که تاکنون برای تولید سوخت شل حدود ١,٦هزارمیلیارد بدهی در آمریکا به وجود آمده است.
چنین روندی سبب شده چند شرکت آمریکایی ورشکسته شوند. بنابراین موج بعدی استخراج شیل هزینه بسیار بیشتری خواهد داشت. بنابراین تمایل بانکها به وامدهی نیز کمتر خواهد شد. علاوه بر این موارد شرکتهای خدمات نفتی تاکنون به شدت از بودجه مربوط به پروژههای مهم خود کاستهاند تا وقتی تقاضا افزایش یابد، آنها بتوانند قبل از افزایش ظرفیت، کاهش رشد تولید و افزایش هزینههای تولید نفت شیل، از چنین روندی سود ببرند.
یک تفاوت مهم دیگر میان چرخه کنونی کاهش قیمت نفت با دوره قبل در آن است که هماکنون شاهد آن هستیم که تقاضا درحال افزایش است؛ بنابراین یک رکود بلندمدت در بازار وجود ندارد. هند یکی از انگیزشهای کلیدی برای افزایش تقاضای جهانی نفت را فراهم میکند؛ بهطوری که رشد تقاضای آن از چین هم بیشتر است. درسال ٢٠١٥ میلادی تقاضای نفت هند بیش از ٣٠٠هزار بشکه در روز افزوده شد. همزمان استانداردهای زندگی بهبود یافته و افراد بیشتری خودرو خریدند. بهطوری که مصرف سوخت کشور نسبت به دهه قبل دوبرابر شد و در ٢٠١٥ میلادی به ٤میلیون بشکه نفت رسید.
آنچه به بهبود قیمت نفت در میان و بلندمدت منجر میشود، افزایش تقاضای جهانی و کاهش ذخایر آن هم به دلیل کاهش سرمایهگذاری در سالهال اخیر است. همزمان با افزایش تقاضا در بازار نوعی تنش ایجاد خواهد شد و همین امر تلاطم در بازار را بیشتر میکند. به هرحال احتمال دارد قیمتهای نفت در میانمدت افزایش یابد. خب حال تمام آنچه گفته شد، برای کشورهای نفتخیز خاورمیانه چه معنایی دارد؟ بسیاری از کارشناسان معتقدند باید با استفاده از روشهای مدرن مدیریتی، مشابه روشهایی که تولیدکنندگان شیل به کار میبرند، از هزینهها کاست. در گذشته صنعت خودروسازی نیز با استفاده از همین تکنیکها توانست سرپا بماند. در آن تولیدکنندگان با تأمینکنندگان همکاری کردند تا نوآوری در بازار گسترش یابد. با افزایش چنین همکاریهایی در صنعت نفت و گاز میتوان ٣٠ تا ٣٥درصد هزینهها را کاست. همزمان این شرکتها باید برای حفظ ظرفیت موجود تلاش کنند، زیرا هنگام افزایش قیمتها این ظرفیت مازاد اهمیت زیادی خواهد یافت.