۰ نفر

چرا ۳۵میلیون ایرانی باید منتظر کرونا باشند؟

۳۰ تیر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۹
کد خبر: 453942
چرا ۳۵میلیون ایرانی باید منتظر کرونا باشند؟

آمار 25میلیون مبتلا که 2روز قبل در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا و از زبان رئیس‌جمهوری اعلام شد، همچنان در کانون نقد و نظرهاست؛ آماری که پرسش‌های دوباره‌ای را درباره بازگشت ایده مصونیت جمعی در پی داشته است آن‌هم درحالی‌که شماری از اپیدمیولوژیست‌ها و متخصصان بیماری‌های عفونی می‌گویند ایده مصونیت جمعی یا همان سیاست‌ گله‌ای در مواجهه با کووید-19 نه‌تنها پرهزینه، بلکه شکست‌خورده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، حسن روحانی که در 5ماه گذشته، ستاد مقابله با کرونا را راهبری کرده و از دومین ‌ماه بهار بازگشایی تدریجی کسب‌و‌کارها را در دستور کار قرار داده، حالا در ابتدای موج دوم کرونا با انتقادات و در عین حال فشارهای زیادی روبه‌روست. مسئولان وزارت بهداشت اعلام کرده‎‌اند موج دوم از حدود یک‌ ماه قبل در کشور آغاز شده و حالا اوج گرفته است، درحالی‌که پیش از این انتظار می‌رفت ایران در نیمه‌دوم سال و از ابتدای پاییز با موج دوم کرونا مواجه شود.

منتقدان می‌گویند، شیوه بازگشایی مشاغل و بازگشت به‌کار جامعه با وجود مخاطره به‌درستی انجام نشد و در کنار آن سفرهای مردم در تعطیلات پرتکرار خرداد، ویروس را در کشور و مناطق مختلف جابه‌جا کرده و شیوع بیشتر آن را موجب شده است. در چنین شرایطی، اظهارات رئیس‌جمهوری مبنی بر ابتلای 25میلیون ایرانی به ویروس کرونا(بدون علائم‌ها) و پیش‌بینی ابتلای 35میلیون نفر دیگر آن هم در شرایطی که چنین آمارهایی پیش‌تر کمتر از ستاد ملی مقابله با کرونا به گوش می‌رسید، این پرسش را پیش کشیده که آیا رویه و رویکرد ستاد ملی مقابله با کرونا و مشخصا شخص رئیس‌جمهوری همچنان پیروی از ایده مصونیت جمعی است و این ایده وجود دارد و در حال اجراست، اما اعلام نمی‌شود؟

ایمنی جمعی؛ ایده محبوب دست‌راستی‌ها

ایمنی‌جمعی به وضعیتی گفته می‌شود که اکثریت جمعیت کشور در برابر یک بیماری ایمنی پیدا کنند و در نتیجه آن بخش از جمعیتِ کشور هم که ایمنی ندارند، به‌طور غیرمستقیم از آلودگی در امان هستند. این مصونیت غیرمستقیم‌ را گاهی اصطلاحا‌ محافظتِ گله‌ای هم می‌گویند. مثلا اگر ۸۰ درصدِ جمعیتِ کشور در برابر ویروس کرونا ایمنی داشته باشند، 4نفر از هر 5نفری که با افرادِ آلوده تماس دارند، دچار بیماری کرونا نمی‌شوند. به این روش، گسترشِ بیماری‌های عفونی را می‌توان تحت کنترل نگه داشت و بسته به اینکه یک ویروس چقدر مسری باشد، معمولا ۵۰ تا ۹۰‌درصد جمعیت باید به این ایمنی برسند تا مصونیت جمعی حاصل شود اما رسیدن به این سطح از ایمنی، خصوصا در مورد بیماری کشنده‌ای مثل کووید-۱۹، ممکن است خطرات و هزینه‌های زیادی ایجاد کند؛ مهم‌ترین چالش در این زمینه بحث کشندگی بیماری است. این همان چالشی است که در بریتانیا، گریبانگیر بوریس جانسون شد. جانسون جزو نخستین سیاستمدارانی بود که ایده مصونیت جمعی را مطرح کرد؛ سیاستی که منجر به گسترش ناگهانی و سریع کرونا در این کشور شد و اعتراض و خشم شدید مردم بریتانیا را برانگیخت. در کنار انگلیس، دولت سوئد هم ترجیح داد ایده مصونیت‌جمعی را به شکل یک پویش مدنی اجرا کند. به این ترتیب که از مردم خواست به زندگی‌کردن با کرونا عادت کنند، فاصله اجتماعی و رعایت بهداشت فردی زنجیره انتقال را بشکنند اما تجمع‌ها ممنوع نشد و حتی دولت مرکزی مردم را به استفاده از ماسک هم توصیه نکرد. مورد دیگر آمریکا و دولت ترامپ است که تلاش کرده در ماه‌های گذشته با سناریوی خوش‌بینانه «ما کرونا را شکست می‌دهیم» به هر قیمتی که هست، زندگی روزمره، کسب‌و‌کارها و بازار را فعال نگه دارد؛ نتیجه سیاست ترامپ افزایش فراگیر کرونا در ایالت‌های مختلف آمریکاست. واقعیت این است که این رویکرد که در واقع مورد علاقه دولت‌های دست‌راستی بوده، اگرچه در ظاهر گفته نشده اما در عمل توسط آنها اجرا شده است. نتیجه این سیاست در همه کشورهایی که پیرو آن بودند، عملا به شکست انجامیده است؛ در انگلیس همان ابتدای کار نظام بهداشت و درمان کشور دولت را ملزم به تغییر رویه کرد. ایده‌پرداز طرح مصونیت‌جمعی در سوئد یعنی آندرس تگنل، رئیس بخش بیماری‌های همه‌گیر اداره سلامت عمومی این کشور که ابتدا سیاست‌های دولت کشورش برای منع قرنطینه را تقدیر می‌کرد، 2ماه بعد از اجرای این سیاست‌ها و با افزایش آمار ابتلا و مرگ‌ومیر در سوئد رسما عذرخواهی کرد و این سیاست‌ها را نادرست خواند و گفت که باید تغییرات اساسی در این رویکرد ایجاد شود.

در چنین شرایطی و با چنین پیشینه‌ای دیروز دکتر مسعود مردانی، عضو ستاد ملی مقابله با کرونا به ایسنا گفته است که ما در ایران(خواسته یا ناخواسته) به سمت ایمنی‌جمعی (همان مصونیت گله‌ای) پیش می‌رویم.

این عضو کمیته علمی ستاد مقابله با کرونا با استناد به آمار ابتلای ۲۵‌میلیون ایرانی به کرونا گفته است که چه سیاست کشور بر ایجاد ایمنی جمعی باشد و چه نباشد، ما در حال حرکت به سمت ایمنی جمعی هستیم. مردانی گفته که این روند را مثبت می‌بیند: «۸۰ تا ۸۵‌درصد موارد مبتلا به کووید-۱۹ بدون علامت هستند، ‌برهمین اساس هم این آمار ۲۵‌میلیونی جزو آمار روزانه‌ای که وزارت بهداشت اعلام می‌کند، نیست. ارائه آمارهایی مانند ابتلای ۲۵‌میلیون ایرانی به کرونا تاکنون با مطالعات سری‌ اپیدمی بر بیماری به‌دست می‌آید که نشانگر وسعت گسترش بیماری در کشور است.»

او گفته آمار 25میلیونی را باید به فال نیک گرفت و دلیل این خوش‌بینی را براساس همان سناریوی اولین ‌ماه‌های شیوع کرونا توضیح می‌دهد: «اگر این تعداد افراد به بیماری کرونا مبتلا شده باشند، به‌احتمال زیاد مجددا به بیماری مبتلا نمی‌شوند؛ چون آنتی‌بادی محافظت‌کننده در بدن‌شان به‌وجود آمده است و شاید اگر روزی تا ۷۰‌درصد جمعیت ایران مبتلا شوند، بتوان ماسک و دستکش را کنار گذاشت چون ابتلای مجدد به کرونا برای بار دوم بسیار نادر است، اما درصورتی که فردی مجددا مبتلا شود، امکان ابتلا به نوع شدید و خفیف در او یکسان است.»

مردانی درباره تخمین موارد ابتلای تا ۳۵‌میلیون ایرانی به بیماری در ماه‌های آینده، گفته است: «اسفند‌ماه پیش‌بینی کرده بودم حداقل تا یک سال آینده ۳۰ تا ۷۰‌درصد افراد به کرونا مبتلا خواهند شد، آن زمان این موضوع باعث ناراحتی مردم شد، اما اکنون می‌بینیم که آن پیش‌بینی‌ها درست بوده ‌و قدم اول ایمنی جمعی محقق شده است.»

در مقابل مردانی، متخصصان دیگری هستند که نگرانند مبادا ایده مصونیت‌جمعی که دست‌کم حالا اما و اگرهای زیادی در آن وجود دارد، اگرنه به‌صورت رسمی اما به‌طور غیررسمی در کشور اجرا شود. به گفته آنها، این نگرانی از این‌روست که این شیوه موجب گسترش فراگیر کرونا و افزایش آمار کشته‌ها خواهد شد.

از نگاه مینو محرز، متخصص بیماری‌های عفونی، تجربه جهانی روشن کرده که طرح همه‌گیری و مصونیت جمعی فایده‌ای ندارد. او می‌گوید که هم‌اکنون ثابت شده‌است که اساسا همه‌گیری کرونا مصونیت‌جمعی ایجاد نمی‌کند چرا‌که در سرتاسر دنیا گزارش‌هایی به‌دست آمده که تعدادی از افراد به‌رغم اینکه در گذشته مبتلا شده‌بودند، دوباره مبتلا شده‌اند؛ یعنی آنتی‌بادی بعد از مدتی در بدن افراد از بین می‌رود.

محرز می‌گوید که اکثریت اعضای ستاد مقابله با کرونا به ایده ایمنی‌جمعی اعتقادی ندارند و وزارت بهداشت هم هیچ‌وقت بر مبنای این ایده برنامه‌ریزی و حرکت نکرده ‌و تنها راهکار، پیشگیری و شکستن زنجیره انتقال است.

افزون بر این، دکتر محمدرضا محبوب‌فر، عضو انجمن علمی بهداشت محیط ایران هم می‌گوید: تحقیقات و پژوهش‌هایی که در دنیا انجام شده تأییدی دال بر ایمنی و مصونیت جمعی درخصوص ابتلای به کرونا نشان نداده است.

او گفت: صحبت‌هایی که درخصوص ایمنی دسته‌جمعی درخصوص کرونا انجام می‌شود، نادرست است. امروزه در کشور ما در حالی این صحبت‌ها مطرح می‌شود که چندین کشور اروپایی که این بحث را مطرح کرده بودند، حالا صحبت‌های خود را پس گرفته‌اند و اعلام کرده‌اند که ایمنی‌جمعی درخصوص کرونا وجود ندارد.

موضوع دیگر مسئله بحث ابتلای مجدد به این ویروس است. به گفته محبوب‌فر، ایمنی ایجاد‌شده برای مبتلایان به این ویروس نهایتا تا 2‌ماه است.

افرادی که یک‌بار به این بیماری مبتلا و عنوان می‌کنند که دوباره به این ویروس مبتلا شده‌اند، این ابتلای مجدد بیماری صرفا به‌دلیل طولانی‌بودن روند بیماری و درمان‌نشدن درست آن است که طول درمان برای این افراد 60روز است و این افراد بعد از ایمنی اولیه تصور می‌کنند که بهبود کامل پیدا کرده‌اند درحالی‌که این بیماران علائم را همراه خود داشته‌اند و به‌عنوان حاملان خاموش بیماری و بدون علامت بوده‌اند و دوباره ویروس عود کرده است و این به‌معنای ابتلای مجدد به بیماری نیست. به همین علت افرادی که در اسفند و فروردین و اردیبهشت‌ماه به این بیماری مبتلا شده و بهبود یافته‌اند، بعد از 2ماه و درصورت رعایت‌نکردن نکات بهداشتی و ایمنی، احتمال ابتلای مجدد آنها وجود دارد و این همان بحث مهمی است که مسئله مصونیت جمعی را به کلی زیر سؤال برده و این ایده در واقع شکست‌خورده است.

همه تردیدها درباره تست‌های سرولوژی

آمار 25میلیونی که موافقان ایده مصونیت‌جمعی به آن استناد می‎کنند، در واقع عددی است که براساس نتایج تست‌های سرولوژی یا همان آنتی‌بادی و طبق تخمین به‌دست آمده است. موافقان می‌گویند اگر این آمار در مدت زمان کوتاه به حدود 50میلیون نفر برسد، آن‌وقت می‌توان انتظار داشت که تا مدتی اکثریت افراد جامعه در برابر ابتلا به کرونا مصون باشند. جدا از منتقدان گروه اول که می‌گویند‌ ابتلای دوباره بیمارانی که در موج اول کرونا گرفته‌اند به این بیماری عملا بحث مصونیت و پادتن را برای بلندمدت نقض می‌کند، گروه دیگری از منتقدان هم هستند که درباره این آمار 25میلیونی و اینکه ملاک تصمیم‌گیری باشد یا نه، تردیدهایی دارند. پس از اینکه رئیس‌جمهوری عدد 25میلیون مبتلا را اعلام کرد و از احتمال ابتلای 35میلیون ایرانی دیگر به کرونا در آینده نه‌چندان دور خبر داد، این پرسش مطرح شد که منبع این عدد بزرگی که روحانی به آن استناد کرده چیست و چطور محاسبه شده است. به‌ویژه آنکه این عدد به گفته شماری از اپیدمیولوژیست‌ها با آمار روزانه‌ای که وزارت بهداشت درباره ابتلا و مرگ‌ومیر ناشی از کرونا اعلام می‌کند، ناسازگاری‌هایی دارد. در نهایت مسئولان وزارت بهداشت، دیروز به‌طور رسمی اعلام کردند عددی که مبنای محاسبات بوده، نتایجی است که از آزمایش‌های سرولوژی در کشور به‌دست آمده است اما آیا می‌توان به این تست‌ها اعتماد کرد؟ پس چرا گفته می‌شود‌ تست‌های سرولوژی کم‌اعتبارترین تست‌ها هستند؟

آنطور که دکتر مصطفی قانعی می‌گوید، نتایج تست‌های سرولوژی از نظر سنجش میزان گسترش و شیوع بیماری می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد.

او توضیح می‌دهد: تست‌های تشخیصی کرونا به دو دسته مولکولی و سرولوژی تقسیم می‌شوند. انجام تست‌های آنتی‌بادی یا سرولوژی (الایزا) ارزش تشخیصی ندارند و فقط مواجهه افراد با این ویروس را در گذشته نشان می‌دهند، بنابراین قطعی‌ترین راه تشخیص این ویروس در زمان بیماری، تست مولکولی از گلو و بینی است.

به گفته او، تست سرولوژی الایزا به‌تنهایی ارزشی ندارد و در کنار تست مولکولی ارزش پیدا می‌کند. تست سرولوژی برای مطالعه اپیدمیولوژی به‌کار می‌رود؛ به این صورت که از افراد بعد از انجام تست مولکولی، برای تست سرولوژی نیز نمونه می‌گیرند تا مشخص شود که چند درصد افراد جامعه با این ویروس مواجه شده‌اند.

رئیس کمیته علمی ستاد مقابله با ویروس کرونا گفت: برخی از افراد به‌دلیل داشتن برخی از علائم که با ویروس کرونا مشترک است، اقدام به انجام آزمایش می‌‌کنند اما باید بدانند که انجام آزمایش (PCR) برای تشخیص این ویروس در زمان بیماری ضروری است و درصورت مراجعه به آزمایشگاه باید این آزمایش را بدهند.