۰ نفر

هنر دروغ

تحلیل اکونومیست از سیاست‌های پسا-حقیقت

۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۹:۱۷
کد خبر: 144841
تحلیل اکونومیست از سیاست‌های پسا-حقیقت

هفته‌نامه اکونومیست، سرمقاله جدیدترین شماره خود را (که نسخه چاپی آن فردا منتشر می‌شود) به دروغ‌گویی سیاست‌مداران اختصاص داد و نوشت: سیاست‌مداران همیشه دروغ می‌گویند ولی آیا نادیده گرفتن حقیقت به طور کامل اشکالی دارد؟

به گزارش اکونومیست، دونالد ترامپ تا حد زیادی با واقعیت بیگانه است. او ساکن قلمرو خیالی‌ای است که در آن گواهی تولد باراک اوباما جعلی است، رئیس‌جمهور کشورش داعش را تاسیس کرده، کلینتون‌ها قاتل بوده و پدر رقیبش قبل از شلیک به جان اف کندی با لی هاروی اسوالد بوده است.

آقای ترامپ یک نماینده برجسته از سیاست «پسا-حقیقت» است، سیاستی که بر اظهاراتی تکیه می‌کند که واقعی احساس می‌شود اما هیچ پایه و اساسی در واقعیت ندارند. گستاخی و بی پروایی ترامپ مورد مجازات قرار نمی‌گیرد اما این موضوع به عنوان نشانه‌ای از تمایل او برای ایستادن در برابر نخبگان در نظر گرفته می‌شود.

ترامپ در این مسیر او تنها نیست. اعضای دولت لهستان ادعا می‌کنند که رئیس جمهور قبلی این کشور که در سانحه هوایی کشته شد، توسط روسیه ترور شده است.

سیاست‌مداران ترک مدعی‌اند عاملان کودتای ناکام اخیر این کشور دستورات صادر شده توسط CIA را اجرا می‌کردند. کمپین موفقیت آمیز برای خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا هشدار داد که انبوهی از مهاجران نتیجه دسترسی قریب‌الوقوع ترکیه به اتحادیه اروپا بوده است. اگر شما هم معتقدید که سیاست باید بر مبنای شواهد باشد، این اتفاقات بسیار نگران کننده خواهد بود. دموکراسی‌های قوی می‌توانند در برابر «پسا حقیقت» مقاومت کنند ولی کشورهای استبدادی در برابر این سیاست بسیار آسیب‌پذیرتر خواهند بود.

ارباب دروغ‌ها

تلاش برای دروغ‌گفتن سیاست‌مداران همواره حالت خبری ندارد: برای مثال به دروغ رونالد ریگان مبنی بر این که دولت او با ایران سلاح معامله نمی‌کند به منظور تضمین آزادی گروگان‌هاییش شکل گرفت. دیکتاتورها و دموکرات‌ها به دنبال منحرف کردن سرزنش بقیه برای بی‌کفایتیشان هستند و به همین دلیل همواره حقیقت را دستکاری می‌کنند و بازندگان همواره دیگران را به دروغگویی متهم می‌کنند.

 اما سیاست‌های «پسا حقیقت» چیزی بیشتر از ساختن نخبه‌های غرغرویی خواهد بود که به مخالفان خود حمله می‌کنند. در واقع در سیاست‌های «پسا-حقیقت»، حقیقت تحریف نشده اما در درجه دوم اهمیت قرار می‌گیرد. گاهی اوقات، هدف دروغ‌های سیاسی ایجاد یک دیدگاه نادرست از جهان است. اما دروغهای افرادی چون ترامپ همانند این کار نمی‌کند. آنها نمی‌خواهند نخبگان را متقاعد کنند، بلکه می‌خواهند تعصبات را تقویت کنند.‌

احساسات، نه واقعیت‌ها، موضوع این دسته از رقابت‌هاست. بی‌اعتقادی مخالفان، طرز فکر ما-در برابر-آنها را تایید می‌کند. و اگر مخالفانتان در تلاش باشند تا به شما نشان دهند که حقایقشان اشتباه است، باید در برابر آن چیزی که شما انتخاب کردید مبارزه کنند. برای مثال، فعالان «ماندن» در اتحادیه اروپا، ادعای اغراق شده حامیان «خروج» از اتحادیه اروپا را  که عضویت در اتحادیه اروپا برای بریتانیا هفته‌ای 350 میلیون پوند ( 468 میلیون دلار) هزینه خواهد داشت، مورد حمله قرار دادند.

سیاست‌های پسا-حقیقت منابع زیادی دارد که برخی از آنها جدید هستند. پرسش نهادها و دریافت پاسخ یک فضیلت دموکراتیک است. عدم شک‌وتردید در احترام میان رهبران اولین قدم برای اصلاح است. فروپاشی کمونیسم به این دلیل شتاب گرفت که افراد شجاع آماده به چالش کشیدن تبلیغات و پروپاگاندای رسمی بودند. اما نیروهای فاسد نیز در این بازی نقش ایفا می‌کنند. بسیاری از رای‌دهندگان احساس می‌کنند که کنار گذاشته شده‌اند، در حالی که نخبگان مسئول در مسیر پیشرفت قرار گرفته‌اند. آنها متکبر از تکنوکرات‌هایی هستند که اعلام می‌کنند اروپا باید شرایط زندگی خود را بهبود ببخشد و صدام حسین سلاح‌های کشتارجمعی در اختیار دارد. اعتماد عمومی در نظر کارشناسان و نهادهای موجود در سراسر دموکراسی‌های غربی کاهش یافته است.

پسا حقیقت همچنین به وسیله تحول رسانه‌ها تقویت شده است. تکه‌تکه شدن منابع خبری یک جهان اتمیزه ایجاد کرده است در آن دروغ‌ها و شایعات با سرعت هشداردهنده‌ای در حال گسترش است. دروغ‌هایی که درون شبکه‌های اجتماعی آنلاین به اشتراک گذاشته می‌شود، جایی که اعضای آن به همدیگر بیشتر از یک منبع جریان اصلی رسانه‌ای اعتماد دارند، می‌توانند به سرعت می‌تواند ظاهر حقیقت را نشان دهد.  بر اساس شواهدی که برخلاف باور قلبی است، مردم تمایل دارند تا اولین نفری باشند که واقعیتی را به اشتراک می‌گذرند. اعمال ژورنالیستی خیرخواهانه نیز مورد سرزنش قرار می‌گیرد. دنبال‌کردن «انصاف» در گزارش دادن اغلب یک تعادل ساختگی ایجاد می‌کند. دانشمندان ناسا می‌گویند که مریخ احتمالا قابل سکونت نیست، پروفسور اسنوکس معتقد است که در این سیاره بیگانگان حضور دارند. در واقع این تفاوت ناشی از اختلاف نظر است نه دروغ.

زمانی که سیاست همانند یک مسابقه کشتی حرفه ایست، جامعه هزینه آنرا پرداخت می‌کند. اصرار ترامپ بر این که آقای اوباما داعش را ایجاد کرده مانع از مناظره جدی در مورد چگونگی برخورد با افراط‌گرایی می‌شود. بدترین بخش سیاست‌های پساحقیقت در واقع این است که به این خود اصلاحی نمی‌توان تکیه کرد. زمانی که دروغ سیستم سیاسی را ناکارا می‌کند، نتایج ضعیف آن باعث از خودبیگانگی و عدم اعتماد در نهادها می‌شود.

ایستادگی حقیقت‌جویان

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد، برای مقابله با این موضوع، سیاست‌مداران جریان اصلی نیاز دارند تا زبان تکذیب را در پیش بگیرند. فروتنی و اذعان به گستاخی گذشته می‌تواند کمک کند. حقیقت، نیروهای قدرتمندی در کنار خود دارد. هر سیاست‌مداری که وعده‌های متناقض به شنوندگان مختلف بدهد به زودی در فیسبوک و یوتیوب در معرض دید همه قرار می‌گیرند. اگر سیاست‌مداری یک دروغ رسمی در خصوص حضور در یک جلسه خاصی یا یافتن کمک‌مالی برای انتخابات بگوید، یک سری  از ایمیل‌ها می‌تواند او را رسوا کند. دموکراسی‌ها دارای نهادهایی برای کمک هستند. سیستم‌های قانونی مستقل دارای مکانیزم‌هایی برای ایجاد حقیقت هستند. بنابراین در این مسیر نهادهای مستقلی برای اطلاع‌رسانی سیاسی ایجاد شدند.

اگر آقای ترامپ در انتخابات ماه نوامبر شکست بخورد، از شومی سیاست پسا-حقیقت کاسته خواهد شد،‌ هر چند این سیاست تا به حال نیز بسیار موفق عمل کرده است. نگرانی بیشتری برای کشورهایی نظیر روسیه و ترکیه وجود دارد، جایی که حاکمان خودکامه با استفاده از تکنیک‌های پسا-حقیقت برای ساکت‌کردن مخالفان خود استفاده می‌کنند. شناور در اقیانوسی از دروغ، مردم چیزی را ندارند که به آن تکیه کنند. برای آنها تازگی پسا-حقیقت می‌تواند منجر به بازگشت به ظلم و ستمی شود که مدت‌هاست از مد افتاده بود.