«عرب مد» بلندپروازی بزرگ هند / جایگاه ایران در جنگ کریدوری منطقه کجاست؟

هند کوشیده تا حضور خود در بندر یونانی پیرائوس را گسترش دهد. دهلینو همزمان در امارات نیز فعال بوده است. پیامد نهایی این همکاری راهاندازی کریدور عرب مد از هند تا یونان، از راه امارات و اسرائیل است.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ آرش رئیسینژاد، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل بینالملل در رشته توییتی که برگرفته از کتاب خود تحت عنوان « ایران و راه ابریشم نوین» است، به تشریح داستان «عرب مد» پرداخته است:
حیفا بزرگترین بندر اسرائیل است.؛ جایی که تلآویو بندرگاه آن را به شرکت هندی Adani به ارزش ۱.۲ میلیارد دلار واگذار کرده است. این شرکت متعلق به گواتام آدانی، دومین ثروتمند آسیا و متحد نزدیک ناراندرا مودی، نخستوزیر هند است. اما این همه داستان نیست.
هند همچنین کوشیده تا حضور خود در بندر یونانی پیرائوس را گسترش دهد؛ بندری که توسط کمپانی چینی COSCO، سومین شرکت حملونقل دریایی جهان، اداره میشود.
دهلینو همزمان در امارات نیز فعال بوده است. پیامد نهایی این همکاری راهاندازی کریدور عرب مد از هند تا یونان، از راه امارات و اسرائیل است. هند با عرب مد میتواند کالاهای خود را از مومبای در ده روز (۴۰ درصد صرفهجویی زمانی) به پیرائوس برساند.
راهاندازی راهآهن در دست ساخت در کرانه جنوبی خلیج فارس به طول ۲۱۷۷ کیلومتر و سرمایهگذاری کلان (بین ۱۰۰ تا ۲۵۰ میلیارد دلار) امارات و عربستان، بنیان شکلگیری این کریدور خواهد بود.
بنیان عرب مد اما بر شبکه نوینی از طریق کنترل زنجیره غذایی در میانه تغییرات ویرانگر اقلیمی در خاورمیانه استوار است. هند برای تثبیت جایگاه خود بعنوان بزرگترین تولیدکننده کشاورزی و تامینکننده اصلی سبد غذایی منطقه ۷ میلیارد دلار برای ایجاد اَبَرفروشگاههای غذایی سرمایهگذاری کرده است.
دهلی اما نیازمند پول و تکنولوژی برای پیشبرد اقتصاد سبز، زنجیره ارزش تجاری و کنترل امنیت غذایی از طریق این کریدور دریایی-زمینی است؛ اسرائیل تکنولوژی پیشرفته در حوزه کشاورزی را فراهم میکند و امارات سرمایهگذاری هنگفت از طریق ساخت بنادر نوین هندی در کرانه دریای عرب انجام میدهد.
عرب مد بخشی از کلاناستراتژی مائوسام است که دهلی برای مهار دریایی چین و اختلال در مسیر دریایی BRI راهاندازی کرده است. مسیر اولیه مائوسام دسترسی به آسیای میانه از طریق جاده کتان و چابهار بود. اما تحریم ایران و سقوط کابل این مسیر را برهمزد. عرب مد ریشه در این چرخش ژئوپلتیکی داشت.
هدف اولیه هند از راهاندازی عرب مد ایجاد شبکه اقتصادی-تجاری بود تا شراکت سیاسی-نظامی. اما دینامیک رقابت قدرتهای بزرگ در غرب آسیا سویه ژئوپلتیکی آن را پررنگتر ساخته است. جای شگفتی نیست که کریدورها در این منطقه به تنشهای امنیتی میانجامد: از زنگزور تا عرب مد، از سیپک تا جاده کتان!
آمریکا سودای برپایی کواد۲ از دل این کریدور را دارد. اگر کواد حضور چین در ایندوپاسیفیک را از طریق شراکت با هند، استرالیا و ژاپن برهممیزند، شراکت با هند، امارات و اسرائیل نیز میتواند چین را در نیمه غربی اقیانوس هند مهار کند. آمریکا خواهان تبدیل عرب مد به پیمان امنیتی I2U2 است.
علیرغم رویگردانی آمریکا از خاورمیانه به ایندوپاسیفیک و شرق اروپا، حضور همزمان هند و چین در این منطقه ثابت میکند که از ارزش ژئواستراتژیک آن در رقابت جهانی کاسته نشده است.
در این وضعیت، تبدیل بندر چابهار به دروازه تجاری غرب آسیا میتواند بر توان اقتصادی و کنشگری سیاسی کشور بیفزاید.
رئیسینژاد در آخر اضافه کرده است: « همه این نکات را در کتاب خود به تفصیل اشاره کردم. کتاب در کمتر از ۱.۵ سال به چاپ چهارم رسیده ولی سیاستهای کلان کشور در این حوزه تغییر نکرده. در میانه جنگ کریدوری در منطقه، چه فایده از این همه هشدار و زنهار بدون کاستن از تهدیدات علیه ایران!»