تحریم نمی تواند مانع همکاری اقتصادی ایران، لبنان شود

او که سفر منطقهای خود را از روسیه آغاز کرده بود از مسکو به بیروت رفت و پس از دیدار با مقامهای لبنانی و طرح سخنانی درباره ضرورت تقویت روابط دو کشور در حوزههای مختلف صبح روز شنبه به دمشق رفت تا به ادامه سفر خود بپردازد.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد؛ امیرعبداللهیان در لبنان تاکید زیادی روی مسائل اقتصادی داشت و گفت که ما به کشور لبنان به منظور عبور از بحران کمک خواهیم کرد و آماده تاسیس دو نیروگاه برق هستیم و به ارسال فرآوردههای نفتی ادامه خواهیم داد و امیدواریم که این امر در آینده در چارچوب توافقات میان دو کشور باشد.
با این وجود اظهارات او با پاسخ مناسبی از طرف لبنانیها روبهرو نشد و به نوشته روزنامه الاخبار، طرف لبنانی اعلام کرده: «پیشنهادها وسوسهبرانگیز است اما باید صبر کرد زیرا کشور توان تحمل تحریمهای امریکا را ندارد». این روزنامه در گفتوگو با احمد دستمالچیان، سفیر سابق ایران در لبنان به بررسی این موضوع و روابط تهران، بیروت و دمشق پرداخته است. به باور دستمالچیان، آنچه در عمل اتفاق میافتد با موضعگیریهای سیاسی مسوولان لبنانی تفاوت دارد. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
وزیر خارجه ایران از مسکو عازم بیروت و بعد دمشق شد. اهمیت کشورهای لبنان و سوریه برای ایران در چیست که در ماههای اولیه کار، امیرعبداللهیان این کشورها را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کرده است؟
لبنان و سوریه دو کشوری هستند که اولا روابط بسیار خوبی با جمهوری اسلامی ایران داشتند و دارند. ثانیا ظرفیتهایی که در روابط میان ایران، لبنان و سوریه وجود دارد، به نحوی است که منافع هر سه کشور در تقویت و گسترش این روابط است و هم بیروت، هم دمشق و هم تهران با آگاهی نسبت به این مساله، در جستوجوی راههایی برای تقویت روابط و گسترش مبادلات هستند. از طرفی، وجه مشترک دیگری که میان سه کشور وجود دارد، مقاومت در برابر رژیم اشغالگر قدس و مقابله با سیاستهای این رژیم در منطقه است. این مقابله نیاز به هماهنگیهایی دارد و طبیعی است که مرتبا گفتوگوهایی میان مقامهای ایران و سوریه و لبنان در جریان باشد. مساله دیگر این است که دولت جدید از ابتدا وعده داده بود، اولویتش در سیاست خارجی تقویت روابط با همسایگان و کشورهای منطقه خواهد بود و طبیعی است که آقای امیرعبداللهیان زمانی که قصد سفر به کشورهای خارجی را دارند، بر اساس اولویت دولت سیزدهم، کشورهای منطقه خاورمیانه و همسایگان را انتخاب کنند. تقویت روابط دوجانبه با کشورهای منطقه، نیاز به گفتوگوهای مداوم دارد و ایران میخواهد تصویر جدیدی از روابط با همسایگان در این گفتوگوها ترسیم کند.
کدام عامل را مهمترین عامل در تمایل دولت سیزدهم به تقویت روابط با لبنان و سوریه میدانید؟
به هر حال مسائل مشترک زیادی میان سه کشور وجود دارد. مساله مقابله با رژیم صهیونیستی و تقویت محور مقاومت موضوع بسیار مهمی است که نباید آن را نادیده گرفت. همپوشانی سیاستها در مسائل استراتژیک که به یک نمونه از آن اشاره شد، مهمترین عامل است.
از نکات جالب توجه در طول این سفرها، تاکید بسیار زیاد مقامهای ایرانی روی موضوع تقویت روابط اقتصادی است. آیا تهران امید دارد که بخشی از انزوای اقتصادی ناشی از تحریم را در همکاری با این کشورها جبران کند؟
از همان ابتدای آغاز به کار دولت آقای رییسی، عنوان شد که تقویت دیپلماسی اقتصادی و بهرهگیری از توان دیپلماتیک کشور در گسترش روابط تجاری با کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای همسایه از اولویتهای دولت خواهد بود. اهمیت این مساله را میتوان در سفرهایی که دیگر مقامات از جمله معاون سیاسی وزارت خارجه داشت، مشاهده کرد. آقای باقری به قطر، پاکستان و ترکیه نیز سفر کرد و این در دستور کار وزارت خارجه است که نقش مهمتری در حوزه دیپلماسی اقتصادی ایفا کند. ایران میخواهد از بازارهای کشورهای منطقه سهم بیشتری را به خود اختصاص دهد و از همینروست که اینگونه سفرهای منطقهای را نظیر سفر وزیر امور خارجه به لبنان و سوریه شاهد هستیم.
اینکه ایران میخواهد روابط خود را با کشورهای منطقه در حوزه اقتصادی تقویت کند درست است، اما آیا ظرفیت و امکان این تقویت روابط وجود دارد؟ لبنان در پاسخ به پیشنهاد کمک اقتصادی ایران اعلام کرد: «پیشنهادها جذاب است اما باید درنگ کرد، زیرا کشور لبنان تحمل تحریمهای امریکا را ندارد.»
ایران با اقدامی که در همکاری با سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان انجام داد و سوخت را از طریق سوریه به این کشور ارسال کرد، نشان داد که دوست واقعی مردم لبنان کیست و کدام کشور در عرصه عمل حاضر است هزینه همکاری با لبنان و کمک به این کشور را به جان بخرد. ایران ثابت کرد که در مواقع سختی و نیاز دست مردم کشورهای منطقه را میگیرد و این ماجرا روشن کرد، کدام احزاب درد مردم را دارند و کدام احزاب صرفا به منافع سیاسی خود فکر میکنند. کسانی که مخالف تقویت روابط اقتصادی ایران و لبنان هستند، از جمله آقای سعد حریری و سمیر جعجع نشان دادند که نمیخواهند مشکلات مردم لبنان حل شود و اظهاراتی که در این باره مطرح میکنند و وعدههایی که میدهند فریبی بیش نیست. در حقیقت آنچه در ماجرای ارسال سوخت به لبنان اتفاق افتاد، این بود که جمهوری اسلامی در پاسخ به درخواست آقای سید حسن نصرالله این کار را کرد تا نشان دهد میتوان تحریم را شکست و تحریم مانعی واقعی برای روابط اقتصادی دو کشور نیست. کسانی که در لبنان مخالفت میکنند و از تحریم میگویند، منافع کشورهای غربی را بر منافع مردم خودشان مقدم میدانند و به دنبال بهانهجویی هستند.
به هر روی دولت لبنان و شخص نخستوزیر با همکاری اقتصادی با ایران و تقویت روابط اقتصادی دو کشور مخالف است. آیا همکاری اقتصادی مستقل با حزبالله میتواند جایگزین همکاری با دولت لبنان باشد؟
باید این موضوع را در نظر داشته باشید که حزبالله لبنان هم بخشی از دولت این کشور را تشکیل میدهد و هم ائتلاف مقاومت، اکثریت پارلمان لبنان را در اختیار دارد. در نتیجه نمیتوان حزبالله را مجزا از دولت و حاکمیت لبنان در نظر گرفت و روابط با این گروه را مجزا تحلیل کرد. این رابطه تفکیکپذیر نیست و رابطهای میان دولت لبنان و دولت جمهوری اسلامی ایران است.
یعنی مساله مخالفت نجیب میقاتی را بیتاثیر میدانید؟
آقای میقاتی تازه روی کار آمده، میخواهد دولت خود را مستقر کند و اختیار امور را به دست بگیرد. او برای اینکه در این مسیر با مخالفت دولتهای غربی مواجه نشود و کارشکنیهای آنها مانع کار دولت نشود، برخی مواضع را میگیرد. در حقیقت دولت او همزمان در حال دریافت کمکهاست تا مردم راحتتر زندگی کنند و از سوی دیگر این مواضع را میگیرد که مشکلی برایش به وجود نیاید. به نظر من آقای میقاتی در محذورات این مواضع را گرفته است.
حرف نجیب میقاتی است. او اخیرا در یک موضعگیری عجیب قبله سیاسی خود را عربستان خوانده. با توجه به نزدیک بودن انتخابات لبنان، از نگاه شما اینگونه موضعگیریها چه فایده یا ضرری برای جریان سیاسی نزدیک به او خواهد داشت؟
نجیب میقاتی یک تکنوکرات است که در عرصه تجارت نیز فعالیتهایی جدی دارد. طبیعی است برای اینکه در ادامه کار دولت خود با مخالفت عربستان سعودی مواجه نشود، برخی مواضع را اتخاذ کند. اساسا در لبنان مرسوم است که سیاستمداران در هنگام موضعگیری یک مدل موضعگیری و در هنگام اجرا، طور دیگری عمل میکنند. علاوه بر این، در لبنان طوایف و گروههای مختلفی وجود دارند که هر کدام از آنها به یک قدرتی وابسته هستند. آقای میقاتی نیز اهل سنت است و آنها در لبنان بهطور سنتی منافع مشترک زیادی با عربستان سعودی دارند. اما به نظر من میقاتی باید توجه داشته باشد که اگر این موضعگیریها زیاد تکرار شود یا آنها بیش از اندازه به آغوش ریاض بغلتند، در آینده سیاسی خود و جلب اقبال مردمی در انتخابات با مشکل مواجه خواهد شد.
فاصله زیادی تا انتخابات باقی نمانده؛ آیا تا آن زمان میقاتی میتواند کار خاصی از پیش ببرد؟
مشکل اصلی لبنان که بارها روی آن تاکید کردهام، ساختار طائفی و تبعیضآمیزی است که میراث استعمار فرانسه است. به هیچوجه این ساختار فعلی با موقعیت امروزی لبنان همخوانی ندارد. راهحل تغییر ساختار موجود و ایجاد یک ساختار کارآمد گفتوگوهای لبنانی - لبنانی است که طی آن سران طوایف و گروهها دور هم بنشینند و بدون دخالت خارجی بر سر یک ساختار جدید به توافق برسند. این تنها راهی است که مشکلات ناشی از یک ساختار معیوب تاریخی برای همیشه به پایان برسد. به دلیل وجود این مشکلات ساختاری معتقدم آقای میقاتی نمیتواند کاری اساسی را انجام دهد و احتمالا ماموریتش هم این است که شرایط را برای برگزاری انتخابات جدید مهیا کند.
در مورد همکاری با سوریه هم سوالهای زیادی وجود دارد. آقای امیرعبداللهیان روز شنبه در دمشق گفتند که «برنامه توسعه پایدار اقتصادی را حتی با فرض تداوم تحریم ادامه میدهیم.» آیا امکان توسعه روابط اقتصادی دو کشور در شرایط فعلی وجود دارد؟
ظرفیتهای اقتصادی زیادی در روابط تهران و دمشق وجود دارد که هنوز از آنها بهرهبرداری نشده است. مشارکت در بازسازی سوریه و توسعه زیرساختها در این کشور نظیر ساخت نیروگاه، پالایشگاه، خودروسازی و ساخت مسکن از جمله مواردی است که جمهوری اسلامی میتواند خدمات زیادی به سوریه ارایه داده و در ازای این خدمات به پیشرفت اقتصادی خود نیز کمک کند. به خصوص اینکه دولت سوریه هم مشتاق است که این همکاریها گسترش یابد.
با این وجود در عمل، سوریه در مسیر همکاریهای اقتصادی با کشورهای عربی منطقه نظیر امارات و اردن گام برداشته و روابط بسیار گستردهای با امارات متحده عربی دارد. آیا این همکاریها روی همکاریهای دمشق و تهران اثر نخواهد گذاشت؟
تاثیر خاصی روی ایران نخواهد داشت. کشورهای عربی به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در گذشته نیز روابط گستردهای با سوریه داشتند و هنگامی که این کشور دچار بحران شد با یک اشاره عربستان سعودی از سوریه خارج شدند. آنها زمانی که پس از تلاش بسیار با برخی واقعیتهای منطقه روبهرو شدند و نتوانستند به مقاصد و اهداف از پیش تعیین شده دست پیدا کنند، دوباره به نقطه آغازین بازگشتند و در پی از سرگیری و تقویت روابط در همه حوزهها با سوریه هستند. به نظر من آنها باید از گذشته عبرت بگیرند و در مسیر منافع ملتها کار کنند. سوریها هم دوست و دشمن واقعی و دوست زمان سختی خود را شناختهاند و در همکاریها این موضوع را در نظر میگیرند.
شما به درستی به رابطه سیاسی ایران و سوریه اشاره میکنید اما به نظر شما تحریم نمیتواند باعث شود این همکاری سیاسی در عرصه اقتصادی به درستی شکل نگیرد؟
اصلا این طور نیست. سوریه و جمهوری اسلامی ایران در سختترین شرایط ممکن در منطقه روابط خود را در سطح بسیار بالایی حفظ کردهاند و نگذاشتهاند دیگران درباره این روابط تصمیم بگیرند. در دوره جنگ تحمیلی 8 ساله علیه ملت ایران، سوریه و حافظ اسد به دلیل اینکه منافع مشترکی با ایران داشت و با دولت غاصب صدام مخالف بود، فشارهای زیادی را به جان خرید و پای قول و قرار خود ایستاد. در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز به این کشور در مسیر مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی کمک کرد. هیچگاه این روابط نمیتواند خدشهدار شود، چراکه همپوشانی زیادی در مسائل استراتژیک میان دو طرف وجود دارد و هم تهران و هم دمشق از اراده مستحکمی برای ادامه و تقویت روابط و همکاریهای دوجانبه برخوردارند.
عدهای معتقدند روسیه مایل نیست نفوذ ایران در سوریه ادامه یابد و اقدامات مسکو را عاملی در راستای کاهش نفوذ ایران میدانند. از نظر شما ایران در بازی روسیه در سوریه چه نقشی دارد؟
اینها تصوراتی است که برخی جریانهای ضد روسی و ضدایرانی القا میکنند. روسیه کاملا در مورد حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه، موضع مشخصی دارد. آنها هم به این حضور واقفند و هم خواستار این حضور هستند. مسکو میداند که بدون کمک ایران نه میتوانست در سوریه مستقر باشد و نه میتوانست اقداماتی را که در دوره بحران سوریه انجام داد به سرانجام برساند.
روسیه و ایران منافع مشترک زیادی دارند و همکاری و پیوند دو کشور در این منطقه گسستهشدنی نیست. اینگونه مسائل منفی القائاتی است که نیروهای طرفدار امریکا در منطقه مطرح میکنند اما در واقعیت روابط ایران و روسیه روابطی استراتژیک و با ظرفیت بالاست.