۰ نفر

اکونومیست بررسی کرد؛

​رقابت رهبری محافظه کاران و چالش رشد اقتصاد بریتانیا

۲ مرداد ۱۴۰۱، ۷:۳۲
کد خبر: 655451
​رقابت رهبری محافظه کاران و چالش رشد اقتصاد بریتانیا

اکنون دو نفر باقی مانده‌اند. روز بیستم جولای نمایندگان حزب محافظه کار ریشی سوناک رییس سابق خزانه داری و لیز تراس وزیر امور خارجه را برای رهبری جدید و نخست وزیر آینده بریتانیا انتخاب کردند. نامزدهایی که در هفته های آینده برای کسب آرای اعضای حزب محافظه کار مبارزه خواهند کرد حداقل در یک چیز توافق دارند: هر دو موافقند که بریتانیا به شدت نیازمند رشد اقتصادی است. دوره ۱۵ ساله بین سال های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۹ ضعیف ترین رشد تولید ناخالص داخلی را به ازای هر نفر از دوره بین سال های ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۴ رقم زده است – و البته باید در نظر داشت که این دوره زمانی پیش از شوک های اصلی برگزیت و کووید – ۱۹ بود.

اقتصادآنلاین – اکرم شعبانی؛ به گزارش اکونومیست، تقویت رشد ضعیف اقتصادی بریتانیا مستلزم یک ارزیابی صادقانه از اموری است که این کشور به خوبی انجام می‌دهد، نه فقط در بخش‌هایی که عقب مانده است. این مساله ممکن است به طرز عجیبی بدیهی به نظر برسد اما باز هم نیاز به گفتن دارد. حزب محافظه کار در انتخابات ۲۰۱۹ با وعده قطع ارتباط کامل با بزرگترین شریک تجاری بریتانیا پیروز شد. ایده بزرگ دولت بوریس جانسون در حال رشد بوده است، طرحی برای کاهش نابرابری منطقه‌ای که اغلب بیشتر شبیه بهانه‌ای برای تخریب موقعیت‌های موفق به نظر می‌رسد. صنعت خدمات مالی، یکی از بزرگترین دارایی‌های این کشور یک فکر بعدی در مذاکرات برگزیت بود. برگزیت واقعیتی است که فرصت‌هایی را به همراه خواهد داشت. برای ارتقای بهره‌وری شهرهای شمالی باید اقدامات بیشتری مدنظر قرار گیرد. اما اگر قرار است محافظه‌کاران دوباره به یک حزب قوی تبدیل شوند، باید بی امان با نقاط قوت بریتانیا بازی کنند.

هیچ نمونه بهتری از این نقاط قوت – که شامل برتری علمی، دانشگاه‌های خوب و فرهنگ استارتاپی سالم است – به اندازه صنعت علوم زیستی وجود ندارد. بریتانیا میزبان چهار دانشگاه از ده دانشگاه برتر جهان در علوم زیستی است که همه آنها در «مثلث طلایی» آکسفورد، کمبریج و لندن قرار دارند. کارآفرینی در حال شکوفایی است. شرکت‌های انگلیسی علوم زیستی در سال ۲۰۲۱ حدود ۴.۵ میلیارد پوند (۵.۴ میلیارد دلار) در مقایسه با ۲۶۱ میلیون پوند در سال ۲۰۱۲ جمع آوری کردند.

در سرویس بهداشت ملی NHS این صنعت یک دارایی عمده محسوب می‌شود: یک منبع بزرگ ز گهواره تا گور داده‌ها برای آزمایشات بالینی و کشف دارو. این اکوسیستم با چالش همه‌گیری مقابله کرد. واکسن آکسفورد – آسترازنکا جان‌های بیشتری را نجات داد – ۶.۳ میلیون نفر از آنها – در اولین سال تولید خود بیش از هر واکسن دیگری که تولید شده بود جان افراد را نجات داد. کارآزمایی ریکاوری، بزرگترین کارآزمایی جهان برای مبتلایان کووید بستری شده در بیمارستان‌ها، طی ۹ روز از اولین پروتکل به اولین بیمار تبدیل شد. موسسات بریتانیایی بیش از یک چهارم کل ژنوم‌های سارس – کوو – ۲ را در طول همه‌گیری توالی یابی کردند.

با این حال این صنعت هم با موانع زیادی مواجه است. در تئوری، سرویس بهداشت ملی باید بتواند به عنوان یک خریدار متمرکز دارو و محصولات جدید عمل کرده و بازار بزرگی به استارتاپ‌ها برای آزمایش نوآوری‌ها بدهد. اما اغلب در هزینه کردن تنبل و به ندرت منسجم است. بازار رقابتی مراقبت‌های بهداشتی آمریکا برای پذیرش فناوری‌های جدید سرعت بیشتری دارد. مدت زمان تایید یک دارو تا در دسترس قرار گرفتن آن در اختیار بیماران در آلمان ۱۲۰ روز و در انگلستان ۳۳۵ روز است. کمبود فضا یکی دیگر از محدودیت‌ها است، به ویژه در مثلث طلایی: کمبریج در سال ۲۰۲۱ فضای آزمایشگاهی در اختیار نداشت، اگرچه توسعه دهندگان املاک اکنون در حال اندیشیدن راه چاره‌ای برای این مساله هستند. کمبود نیروی کار هم یکی از نگرانی‌هاست: صنعت می‌گوید تا سال ۲۰۳۰ به ۱۳۳هزار کارمند جدید نیاز دارد.

مهمتر از همه، سرمایه رشد داخلی کافی برای علوم زندگی و سایر شرکت‌های فناوری وجود ندارد. سرمایه‌گذاران اغلب شرکت‌ها را به سمت بازارهای دیگر هدایت می‌کنند، به ویژه آمریکا که شرکت‌های بزرگ بیشتری در آن فعالیت دارند و می‌توانند استارتاپ‌های امیدوارکننده‌ای خریداری کنند. بازارهای عمومی در آمریکا نیز مهمان‌نوازتر هستند. بورس لندن کمتر از ۱درصد از سرمایه جذب شده در عرضه‌های اولیه عمومی جهانی تاکنون در سال جاری را به خود اختصاص داده است. بزرگترین فهرست کردن آن در یک دهه – جداشدن دستفروشی خمیردندان از گلاکسو اسمیت‌کلاین یکی از دو شرکت بزرگ داروسازی با دفتر مرکزی مستقر در بریتانیا بود که هجدهم ماه جاری برگزار شد و بسیار آموزنده است. با این وجود هیچ سرمایه جدیدی جمع آوری نشد و فناوری جدیدی را حمایت نکرد.

برای چنین مشکلاتی، پاسخ‌های تکنوکراتیک وجود دارد. اگر صندوق‌های بازنشستگی و بیمه‌گران بتوانند پول بیشتری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری ریسک‌پذیر سرمایه‌گذاری کنند، شکاف در رشد سرمایه کاهش می‌یابد. کمتر از یک درصد از این دارایی‌ها در حال حاضر در سهام غیربورسی سرمایه‌گذاری شده است. دولت در هفته جاری پیشنهادهایی را برای هموارسازی فهرست‌های عمومی تایید کرد. سال گذشته، شغل تکنسین آزمایشگاه را به «لیست کمبود مشاغل» خود اضافه و دریافت ویزای کار بریتانیا را برای خارجی‌هایی که تجربه مناسبی دارند، آسان‌تر کرد.

تغییر واقعی نیازمند اراده سیاسی است. رشد سریع‌تر صنعت علوم زیستی و اقتصاد به عنوان یک کل، دولت جدید را ملزم می‌کند تا با برخی از حقایق سخت روبرو شود. اولین مورد مربوط به برگزیت است. خروج از اتحادیه اروپا فرصت‌هایی را برای آزادسازی ایجاد می‌کند: به عنوان مثال، آقای سوناک می‌خواهد فرآیند تایید آزمایش‌های بالینی را ساده‌تر کند. با این حال، برگزیت نیز چوب زیادی در چرخ‌دنده‌ها گذاشته است. تنظیم‌گر دارویی بریتانیا داروهای جدید کمتری را نسبت به همتایان خود در اتحادیه اروپا تایید می‌کند، تا حدی به این دلیل که شرکت‌ها ابتدا به سمت بازارهای بزرگتر حرکت می‌کنند. لایحه‌ای برای نادیده گرفتن بخشی از توافق خروج اتحادیه اروپا در مورد ایرلند شمالی، مشارکت بریتانیا را در تامین مالی بزرگترین برنامه علمی چندملیتی جهان تهدید می‌کند. تا زمانی که محافظه‌کاران برگزیت را به عنوان آزمونی برای خلوص ایدئولوژیک تلقی می‌کنند، هزینه‌های اقتصادی آن تنها افزایشی خواهد بود.

جغرافیا حوزه دیگری است که تفکر محافظه‌کارانه و منطق اقتصادی در آن با یکدیگر تلاقی می‌کنند. در سال ۲۰۲۱، دولت طرحی را با نام «قوس آکسفورد – کمبریج» برای اتصالات توربوشارژ بین دو شهر منتشر کرد. این طرح اساسا عاقلانه بود – سریع‌ترین راه برای رفت و آمد بین شهرها از طریق راه‌آهنی که اکنون از لندن می‌گذرد. اما این طرح بی سر و صدا کنار گذاشته شد، تا حدی به این دلیل که تصور می‌شد تعارضات در این طرح رو به افزایش است و دولت از ساختن هر آنچه که بر رای آتی مردم تاثیرگذار باشد، اجتناب می‌کند. منطقی است که در چنین شرایطی نگران انتخاب طرح‌ها و برندگان آن از سوی دولت باشیم. تنها در بریتانیا سیاست تظاهر به نبود برندگان رایج بوده است.

بحث رهبری محافظه‌کاران درباره رشد تاکنون بر کاهش مالیات متمرکز بوده است. در این راستا لیز تراس فکر می‌کند که هدایای تامین مالی نشده باعث تقویت اقتصاد می‌شود. آقای سوناک به درستی استدلال می‌کند که این امر باعث افزایش تورم می‌شود. در طرح این استدلال‌ها، هر دو ادعای ردای مارگارت تاچر را داشتند. اما تاچر بیش از هر چیز با شخصیتش تعریف می‌شد و نه سیاست‌هایش. در آن زمان خروج اقتصاد بریتانیا از این شیار عمیق، نیاز به یک صبر فولادین داشت و اکنون هم چنین ویژگی‌هایی باز هم مورد نیاز است. صحبت کردن در مورد نیاز به رشد به اندازه کافی ساده است، اما پذیرفتن پیامدهای آن دشوارتر است: سازش‌های دشوار با اتحادیه اروپا، پول بیشتر برای مناطقی که از پیش ثروتمند بوده و تصمیمات برنامه‌ریزی نامحبوبی که به دلیل مخالفت‌های محلی گرفته شده است. اما نکته مطلوب این است که بریتانیا دارای نقاط قوتی در سطح جهانی است که باید برای بازپس‌گیری آنها تلاش کند.