۰ نفر

افزایش فقر و مهاجرت، چالش پساکرونا برای شهرها

۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۴:۵۰
کد خبر: 436767
افزایش فقر و مهاجرت، چالش پساکرونا برای شهرها

هنوز همه در گرماگرم بحران هستند، هنوز به گذران روز و اینکه هفته‌ دیگر کجا تعطیل است و کجا برقرار، می‌گذرد. پیش‌بینی می‌شود بیماری کووید ۱۹ تا ماه‌ها و شاید یکی دو سال زندگی مردم در همه‌ کشورها را فرا بگیرد و ما باید با زندگی با آگاهی نسبت به وجود ویروس کرونا در جامعه‌ انسانی سازگار شویم.

از این رو هم برنامه‌ریزان و سیاستگذاران و هم شهروندان  باید به سناریوهای آینده بپردازند. آن‌ تفاوتی که پیش از همه روشن است، رونق بیشتر خرید و فروش برخط و اینترنتی است. بازاندیشی درباره‌ رویدادهایی که در گذشته با حضور جمعیت فشرده و پرشمار برگزار می‌شدند و زنجیره کسب و کارهای مرتبط با آنها موجب شده از فناوری ارتباطات بهره گرفته و رویداد برای جمعیت زیاد به شکل برخط برگزار شود. نمونه دیگری از تغییر در شیوه‌های کسب و کار برای بقا را می‌توان تعریف فروش آنلاین یا تلفنی خوراک‌ها به صورت نیمه‌آماده برشمرد که برخی ساندویچ‌فروشی‌ها و آشپزخانه‌های خوراک‌های فوری به آن روی آوردند. این تغییرها کم کم بیشتر دیده می‌شوند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، در این وضعیت آنهایی که چابک‌تر و منعطف‌تر بتوانند تغییر متناسب با شرایط در شیوه و ابزارهای خود پدید بیاورند، باقی می‌مانند و بسیاری بی‌کار می‌شوند. جامعه‌شناسان و کارشناسان شهری معتقدند پس از کرونا، شهرها با تغییرات جدی مواجه خواهند شد.

هراس از فقیر شدن

دکتر نصر اصفهانی

جامعه‌شناس

پیوند خوردن اثرات اقتصادی کرونا، رکود و تعطیلی کسب‌وکارها با پیامدهای تحریم‌های بین‌المللی و کاهش قیمت نفت و درنتیجه کاهش منابع دولت سبب شده چشم‌انداز روشنی در سال جاری در برابر ما قرار نداشته باشد.

بر اساس نظرسنجی اخیر ما در دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران که با همکاری ایسپا انجام شده، تنها 27 درصد شهروندان تهرانی نگران کاهش درآمد خانوارشان به سبب کرونا در سال جاری نیستند و 58 درصد از این بابت بسیار نگران‌اند. این هراس از فقیر شدن خصوصاً در میان حقوق‌بگیران بخش خصوصی و کارکنان مستقل بالاتر است. مشکل اینجاست که با کاهش صادرات نفت به سبب تحریم، مالیات از کسب ‌و کارها و مصرف‌کنندگان مهم‌ترین منبع درآمد سال جاری برای دولت در نظر گرفته شده بود که با رکود کنونی بسیاری از این درآمدها محقق نخواهد نشد. درنتیجه دولت منابع محدودی برای جبران این زیان اقتصادی خانوارها و نجات فرودستان از فقر مطلق خواهد داشت. پیامدهای اجتماعی این وضعیت در مناطق محروم  کشور و محلات فقیرنشین شهری طبعاً بیشتر خواهد بود و با تداوم این شرایط بسیاری از این گروه‌ها در معرض خطر گرسنگی قرار خواهند گرفت. کما اینکه همین الان نیز کارگران روزمزد که اغلب فاقد پس‌انداز هستند از تأمین معاش روزانه بازمانده‌اند. در گروه‌هایی مانند مهاجران افغانستانی که از حمایت عمومی و یارانه هم برخوردار نیستند وضعیت به‌مراتب بغرنج‌تر است. عجیب نیست اگر امسال شاهد باشیم خانواده‌های بیشتری برای تأمین معاش، کودکان خود را برای کار به خیابان بفرستند یا به سبب عدم توان پرداخت اجاره‌بها، با موجی از بی‌خانمانی مواجه باشیم.

 در این شرایط تنها راه جستجوی شیوه‌های دیگر تأمین منابع برای دولت جهت افزایش حمایت‌های اجتماعی است. مالیات بر ثروت مهم‌ترین ابزار دولت برای جبران بی‌عدالتی و عبور از این شرایط سخت است که البته اجرای آن همیشه با موانع جدی از سوی فرادستان مواجه بوده است. اعانه دادن ثروتمندان راه‌حل نیست، مداخله مؤثر دولت برای کاهش فاصله طبقاتی می‌تواند از تبعات ناگوار شرایط امروز کم کند.

برنامه‌ریزی شهری متکی بر امکانات مجازی

سید یعقوب موسوی

جامعه‌شناس شهری

دامنه تأثیرات کرونا بر شبکه فعالیت‌های عمومی، اقتصادی، نظام برنامه‌ریزی و خدمات  را باید  به صورت بلند مدت و کوتاه مدت در نظر گرفت. ما در گذشته کم و بیش با مسأله ناتاب‌آوری  یا فقدان آمادگی کلانشهرها درمواجهه با مخاطرات زیستی روبه‌رو بوده‌ایم. اما اگر بخواهیم  به طور ویژه تأثیر کرونا بر حیات شهری را بویژه درکلانشهری مثل تهران بررسی کنیم، باید به نبود زیرساخت‌های کافی به عنوان یکی از معضلات جدی اشاره کنیم. دراین مدت، اقتصاد شهر نیز از این مشکلات و معضلات بی تأثیر نماند و البته گروه‌های کم درآمد و ضعیف  بیش از سایرین تحت تأثیر این شرایط قرار گرفتند.  اما متأسفانه  نظام برنامه‌ریزی شهری، توان لازم برای جبران این خسارات را ندارد و در برابر این مسائل سرگردان است. البته طبیعت این نوع عارضه‌های عمومی همین است، اما مسأله مهم، کنترل فرصت‌ها و مقابله با فرصت طلبی است. متأسفانه دراین مدت در کنار توسعه و تشدید بیماری کرونا، نه تنها قیمت کالاها و ارزاق عمومی مورد نیاز مردم کاهش نیافت که ما با نوعی تورم پلکانی هم در بخشی از کالاها بویژه در هفته‌های اول روبرو بودیم. به طوریکه کالاهای بهداشتی دچار کمبود شد و بازار رانت فرصت‌طلبانه شکل گرفت.  یکی ازعوارض مدیریت ناکارآمد خدمات بیمه‌ای در شهر این است که طبقات محروم در مواجهه با چنین بحرانی نیازمند کمک و حمایت برای جبران  خسارات ایجاد شده هستند، فاصله بین مطالبات این افراد با کمک‌هایی که به آنها می‌شود، باید کاهش یابد. ازطرفی سطح پرداخت بسته‌های حمایتی و خدمات رفاهی بسیار محدود و قابل نقد است، عوارض این نوع مشکلات اقتصادی البته در درازمدت خود را نشان می‌دهد، به طوری که از منظر جامعه‌شناسی تحلیل شهری، در آینده شهر ما با اشکال پیش‌بینی شده و نشده‌ای از آسیب‌های اجتماعی در سطوح مختلف مواجه خواهد شد.

بی شک دامنه بحران اقتصادی ناشی از کرونا در کلانشهری مثل  تهران به افزایش فقر شهری، شکاف طبقاتی، گسترش ناهنجاری‌های اجتماعی، می‌انجامد، به علاوه اینکه باید منتظر پیامدهای  روحی و روانی و به خطر افتادن بهداشت زیستی ساکنان شهری هم بود، ما امیدوارم این ویروس هر چه زودتر کنترل و مهار شود، اما درصورت ادامه این روند، ایجاد ترکیبات فیزیکی و کالبدی جدید برای کلانشهرها  دور از انتظار نیست، از این پس برنامه‌ریزی شهری باید متکی بر زیرساخت‌ها و امکانات مجازی و بویژه تأکید بر شهرالکترونیکی باشد، اگرچه ما با حد مطلوبی از توسعه و تأمین سازوکار الکترونیک در شهرها فاصله زیادی داریم، اما این مسأله موجب می‌شود تا مدیریت شهری برای استفاده از خدمات و امکانات الکترونیکی در شهر برنامه‌ریزی بلندمدتی داشته باشد.

مهاجرت وارونه به روستاها  با ادامه شرایط کرونایی

الهام فخاری

عضو شورای شهر تهران

بیکاری در کلانشهرها بویژه پایتخت مسأله‌ای جدی در بررسی‌های حاشیه‌نشینی و مسائل اجتماعی است. افزایش بی‌کاری و ازمیان رفتن زنجیره‌های سنتی کسب و کار برای شهر با حدود 10 میلیون نفر جمعیت، و فشردگی اجتماعی زنگ خطر جدی است. ازمیان رفتن کسب و کارها بر درآمدهای شهرداری‌ها و کیفیت خدمات شهری هم اثر خواهد گذاشت. هنوز مردم به سبک زندگی پیشاکرونایی زندگی می‌کنند و الگوی مصرف و سبک زندگی روزمره‌شان با این توقف‌ها و تکانه‌ها متناسب نشده است. ما در آینده نزدیک با چالش جدی در کسب و کارها و درآمدهای فردی و جمعی روبه‌رو می‌شویم و پیامدهای فشار تحریم‌های ظالمانه علیه کشورمان هم از پیش به زندگی مردم آسیب زده است. اگر شرایط کرونایی ادامه یابد، شهرسازی و الگوی زندگی شهری فشرده کنونی در تهران همراه با بحران کار می‌تواند به روند مهاجرت وارونه به روستاها بینجامد و زندگی با فاصله در محیط‌های گسترده باردیگر مورد توجه توانگران قرار بگیرد.

زندگی کرونایی نیازمند بازنگری در شیوه‌ها، ابزارها و الگوهای امنیت شهری و انتظامی، خدمات عمومی و بازتعریف خدمات اجتماعی است. ما با ترکیبی از رهاشدن زندانیان، تعطیلی برخی کسب و کارها و تعدیل نیرو در بسیاری کارگاه‌ها و شرکت‌ها، کاهش توان اقتصادی نهادهای عمومی به دلیل صرف هزینه و توان در فرآیند مبارزه با کرونا، و فشردگی جمعیت در تهران پرهزینه هستیم. هراس جمعی نسبت به کرونا و ابهام آینده تنش روانی شهروندان کلانشهرها را افزایش می‌دهد. به این فشار باید فشار روانی اجتماعی خانه‌نشینی طولانی را هم افزود. ما نیازمند ایده‌پردازی و تنظیم روندهای متناسب با شرایط جدید،  شبکه کردن گروه‌های مردمی و محلی دست‌اندرکار یاری‌رسانی اجتماعی و بازنگری در سبک زندگی‌‌مان هستیم. الگوهای زمان‌بندی برای بهره‌مندی از فضاهای عمومی، خدمت به گروه‌های با نیازهای ویژه، تأمین دارو و خدمات برای بیماران زمینه‌ای، بازنگری در آموزش و خدمات که جمعی و در مجامع پرشمار جریان داشته و اکنون ناممکن شده‌اند و بازنگری در خدمات حمل و نقل عمومی برخی از این موارد هستند. این خانه‌نشینی برای پیشگیری نباید فقط به تعلیق بگذرد. همه در سطوح فردی و اجتماعی باید به بازنگری در رویکرد، شیوه و ابزار و تغییر بسترهای کار و زندگی و تعامل‌های‌مان  فکر کنیم و از خانه‌نشینی برای هم‌اندیشی و ایده‌پردازی و ساختن راه و روش‌های عادلانه، اثرگذار و ایمن استفاده کنیم. این تکانه  تاریخی فرصت ارزشمندی برای بازاندیشی به چگونگی زندگی‌های‌مان، بازخوردمان به خود دیگران و زندگی یا مرگ، است. ما به معناهایی غیررقابتی، همدلانه و معنویت و زندگی اخلاقی بیش از همیشه نیاز داریم. کووید ۱۹ ما را روبه‌روی فلسفه زندگی مصرفی و پرشتاب‌مان که بسیاری از مردم را زیر چرخ‌های خاکستری له کرده، نشانده است.

جامعه ایرانی و تحولاتی پساکرونا

حسین ایمانی جاجرمی

دانشیارمطالعات توسعه دانشگاه تهران

سیاست ایجاد فاصله یا محدودیت در تعاملات در بعد اجتماعی و در بعد فردی برای کنترل و محدودیت گسترش ویروس کرونا دقیقاً موضعی است که در آن شاهد تلاقی یک مسأله درمانی با امری اجتماعی هستیم. به عبارت دیگر در حال حاضر مؤثرترین راهکار برای مقابله با گسترش ویروس، کند کردن چرخ‌های زندگی اجتماعی است تا از بار بیماری کاسته و نظام بهداشت و درمان با خطر فروپاشی مواجه نشود. اما اجرای راهبرد فاصله‌گذاری اجتماعی به معنای تعطیلی چرخ‌های زندگی اجتماعی و فرو رفتن در غارهای تنهایی نیست. باید راهبرد انسجام اجتماعی  همزمان در کنار فاصله‌گیری اجتماعی اجرا شود. تحقیقات جامعه‌شناختی در حوزه بحران‌ها مانند کتاب اخیر اریک کلایننبرگ استاد جامعه‌شناسی دانشگاه نیویورک  به نام «کاخ‌هایی برای مردم» که در اواخر سال 2018 منتشر شد، بخوبی نشان می‌دهد آنچه جان آدمیان را در شرایط بحران حفظ می‌کند، پیوستگی اجتماعی آنهاست نه فاصله آنها از یکدیگر. کلایننبرگ در جریان پژوهش طولانی مدتی که روی بحران موج گرمای شهر شیکاگو و مرگ و میر گسترده ناشی از آن انجام داد، به اهمیت زیرساخت‌های اجتماعی و روابط اجتماعی برخاسته از آنها در کاهش تلفات ناشی از بحران پی برد. او با بررسی همین موضوع در سایر بحران‌ها مانند طوفان کاترینا و فضاهای شهری مسأله‌دار متوجه شد که زیرساخت اجتماعی حتی می‌تواند نقش مهم‌تری از اقدامات دولتی و زیرساخت‌های فیزیکی در کنترل تلفات ناشی از بحران داشته باشند. از این رو حتی در شرایط شیوع ویروس کرونا و در عین توصیه به فاصله‌گیری فیزیکی افراد از همدیگر نباید اجازه گسیخته شدن تعاملات اجتماعی را داد و افراد جامعه را تشویق به مراقبت از یکدیگر کرد. اعمال سیاست‌هایی چون فاصله‌گذاری اجتماعی و تعطیلی مراکز تجمع و تعامل افراد مانند پارک‌ها، کافه‌ها، زیارتگاه‌ها، مدارس، دانشگاه‌ها، باشگاه‌ها و مانند آنها پیامدهای اجتماعی خاصی را به دنبال خواهد داشت که تأثیر آن بر گروه‌های اجتماعی ـ اقتصادی متفاوت خواهد بود. برای مثال بسیاری از کسب و کارهای وابسته به رونق زندگی اجتماعی مانند غذافروشی‌ها، فعالیت‌های ورزشی، آرایشگاه‌ها و کافی شاپ‌ها کساد شده و چه بسا ورشکست شوند. یا حضور طولانی مدت در منزل در جامعه‌ای با الگوی زندگی مردسالار فشار انجام وظایف خانگی را برای زنان بیشتر خواهد کرد. همچنین تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها موجب جدا شدن میلیون‌ها کودک، نوجوان و جوان از فعالیت‌های آموزشی و اجتماعی برای مدتی طولانی خواهد بود که بعداً ممکن است جبران آن به آسانی ممکن نباشد. از سوی دیگر تداوم وضعیت بحران و محدودیت و خود انزوایی تحمیلی یا خودخواسته، تأثیرات مخربی بر گروه‌هایی از پیش آسیب‌پذیری چون افراد مبتلا به افسردگی و اضطراب، خواهد داشت. از همین رو لازم است تا پیامدهای اجتماعی و روانی بحران کرونا از هم اکنون مورد مطالعه قرار گرفته و مدل‌های تسکین، تعدیل، جبران و ترمیم در آن دسته از حوزه‌های اجتماعی مورد صدمه تهیه و اجرا شود.

در عرصه‌های فردی شاهد هستیم برخی متخصصان در شرایط حاضر توصیه به رعایت فرهنگ زندگی کسانی می‌کنند که شرایط جغرافیایی کشورهایشان آنها را مجبور به انزوا و خانه‌نشینی طولانی مدت کرده است. دانمارکی‌ها و نروژی از این دسته هستند که برای انطباق خود با این شرایط سبکی از زندگی راحت و ساده‌ای را دنبال می‌کنند که «هوگه» نام دارد و تأکیدش بر لذت بردن از خانه‌نشینی، گفت‌وگو با اعضای خانواده و دوستان در فضایی دنج و ساده زیستی است. این سبک زندگی در این کشورها جواب داده و اکنون بسیاری در جهان مانند کانادایی‌ها در شرایط قرنطینه اجباری کرونایی دنبال اصول و رموز آن می‌گردند.  شاید لازم باشد ما هم کند و کاوی در تاریخ اجتماعی خود کرده و ببنیم کدام نوع زیستن در شرایط سختی ما را نجات داده است.