۰ نفر

در نشست چرایی تاسیس کشورهای مستقل مشترک‌المنافع مطرح شد

راه‌های استفاده از ظرفیت آسیای میانه

۲۸ آذر ۱۳۹۵، ۸:۲۱
کد خبر: 164924
راه‌های استفاده از ظرفیت آسیای میانه

آسیای میانه همواره برای ایران مهم است. آنها می‌توانند یکی از مهم‌ترین شرکای اقتصادی ایران باشند.

 به همین خاطر در آستانه بیست و پنجمین سال ظهور کشورهای مستقل به جا مانده از اتحاد شوروی سابق نشست یک‌روزه‌یی با عنوان «تاسیس کشورهای مستقل مشترک‌المنافع از دیدگاه نمایندگان ایران در این کشورها» در مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری برگزار شد. در این نشست دلایل سراشیبی تند بخش‌های مختلف در اتحاد شوروی شناسایی و نیروهای پیشران در روند واگرایی واحدهای سیاسی و قومی برای جدا شدن از شوروی تبیین شد. در پایان نشست همچنین برای سیاست‌گذاری مطلوب برای روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز پیشنهاداتی ارائه شد. مدیریت این نشست بر عهده عباس ملکی معاون سابق وزارت امور خارجه بود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، در این نشست که با حضور حسام‌الدین آشنا، سرپرست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری، غلامرضا باقری، سفیر سابق ایران در قرقیزستان، علیرضا بیگدلی، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان، محسن پاک‌آیین، سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان، عبدالله حسینی، سفیر سابق ایران در روسیه سفید، محمد رییسی، سفیر سابق ایران در ارمنستان، محمدرضا سجادی، سفیر سابق ایران در مسکو، مرتضی سرمدی، قائم‌مقام وزارت امور خارجه و علیرضا شیخ‌عطار، رییس ستاد کشورهای به جامانده از فروپاشی شوروی در وزارت امور خارجه در دهه 1370 برگزار شد، حسام‌الدین آشنا سرپرست مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری دلیل اصلی برگزاری چنین نشست‌هایی را مرور و بازنگری تجربیات گذشته برای رسیدن به تصویری برای آینده دانست و تاکید کرد که برگزاری این نشست در خارج از وزارت امور خارجه را باید به فال نیک گرفت؛ زیرا اکنون پس از ربع قرن، می‌توان نگاهی از بیرون داشت و به گذشته اندیشید و از آن درس‌هایی آموخت.

در این نشست گفته شد که انقلاب ایران مهم‌ترین تحول در نیمه دوم قرن بیستم در جهان تحت‌سلطه به شمار می‌آید و از طرف دیگر، فروپاشی شوروی مهم‌ترین تحول در نظام سلطه بود که به دگرگونی نظم جهانی انجامید؛ به عبارت دیگر یک رویداد بزرگ در ایران و دیگری در همسایگی ایران اتفاق افتاد. به اعتقاد سخنرانان و حاضران در این نشست ایران نسبت به استقلال کشورهای اتحاد شوروی دیرهنگام واکنش نشان داد و پس از اینکه استقلال آنها رسما اعلام شد، آن را پذیرفت. از جمله دلایل این مساله این بود که آقای هاشمی رفسنجانی در سال 1368 به مسکو سفر کرده بود و ما روابط عمیقی را که بسیار متفاوت با روابط ما با شوروی در دوران جنگ بود، آغاز کرده بودیم، لذا هنگام استقلال این کشورها، نگران تیرگی دوباره رابطه خود با روسیه بودیم؛ دیگر اینکه ما بنا به گفته امام خمینی(ره) به فروپاشی کمونیسم اعتقاد داشتیم، اما انتظار نداشتیم نظام سیاسی شوروی دچار فروپاشی شود. به‌هرحال از زمانی که استقلال آنها را به رسمیت شناخته شد، سعی بر این بود که تسلط روسیه را بر آنها کاهش دهیم. تلاش رییس‌جمهور وقت، هاشمی رفسنجانی بر آن بود که تجارب خود را با این کشورها در میان بگذارد و اولویت‌ها را برایشان مشخص کند؛ البته رابطه ما با مسکو و رابطه نداشتن ما با آمریکا و همچنین وحشت کشورهای تازه‌استقلال‌یافته از اسلام‌گرایی، عوامل بازدارنده در این روابط بودند، اما در هر حال ایران تلاش کرد که این کشورها سریع‌تر به اکو و نیز سازمان کنفرانس اسلامی بپیوندند.

 فروپاشی شوروی از بالا به پایین بود

بنا بر گفته حاضران سیاست ایران در آن سال‌ها معقولانه بود و البته باید خاطرنشان کرد که برخی از این کشورها- مثل قزاقستان و قرقیزستان- روی خوشی به ایران نشان نمی‌دادند. در کشورهای جدید، ناسیونالیسم و ملی‌گرایی بسیار اهمیت داشت؛ به‌طوری‌که گرایش مذهبی را تحت‌الشعاع قرار داده بود، اما ما این مساله را به‌درستی درک نکردیم و این باعث شد فرصت‌هایمان به تهدید تبدیل شود، به همین دلیل شاید بهتر بود اقدامات خود را از طریق ارتباط با خود دولت‌ها پیش می‌بردیم. اما نقاط ضعف دیپلماسی ایران در این خصوص چه بود؟ به اعتقاد سخنرانان، ‌قاعدتا باید سیاستی حساب‌شده در قبال استقلال این کشورها در پیش گرفته می‌شد و لذا تاخیر ایران در به‌رسمیت‌شناختن آنها موجه و معقول است، کما اینکه حتی چین هم که با شوروی روابط خوبی نداشت، این کشورها را با تاخیر به رسمیت شناخت. در حال حاضر طرح راه ابریشم برنامه استراتژیک و قوی چین برای سلطه‌جویی در منطقه آسیای میانه است و حتی در آینده از آمریکا هم بیشتر در منطقه سلطه خواهد داشت. به بازیگران خارجی مهم منطقه آسیای میانه باید علاوه بر آمریکا و اتحادیه اروپا، چین را هم باید افزود.

در واقع فروپاشی شوروی از بالا به پایین بود؛ به‌طوری که یک طبقه اعتقاد به حقانیت خود را از دست داد، حال‌آنکه در آن دوره برخی سیاستمداران ما بر ایران بزرگ که برخی از این کشورها را در بر می‌گرفت تاکید داشتند، اما ایرانیت ابزار مفهومی خوبی برای تبیین این تحولات نبود.

در پایان جلسه صبح در جمع‌بندی مباحث گفته شد یکی از گرایش‌های کلی در سیاست ایران آن است که حتی در برابر تنها یک حادثه یا تنها یک رفتار، واکنش نشان می‌دهیم و بنابراین در آن سال‌ها که صدها رویداد ریز و درشت در این کشورها اتفاق می‌افتاد، وضعیت سیاست‌های ما را می‌توان حدس زد؛ بنابراین ما یک استراتژی واحد نداشتیم و همه رویکردهایی را که دوستان ذکر کردند، همزمان پیش می‌بردیم. همچنین در حال حاضر ما باید در حوزه تمدن ایرانی و ارتباطات فرهنگی به فعالیت بیشتری بپردازیم.

 دلایل فروپاشی شوروی

در جلسه عصر دلایل فروپاشی شوروی به بحث گذاشته شد و مواردی از قبیل خودبرتربینی نژاد اسلاو (که اکثریت روسیه را تشکیل می‌دهد)، بی‌اعتمادی روس‌ها به سایر اقوام، سیاست‌های نژادی و طبقه‌بندی ظالمانه اقوام و فقدان تجانس قومی در شوروی از عوامل فروپاشی شوروی عنوان شد.

سال‌ها بود که فرهنگ روسی بر کل اتحاد شوروی حاکم بود اما ورود شوروی به افغانستان که عمدتا با کمک گرفتن از سربازان جمهوری‌های داخل اتحاد شوروی به‌خصوص آسیای مرکزی صورت گرفت، چشم‌و‌گوش این کشورها را باز کرد و آنها را با کسانی روبه‌رو کرد که از نظر قومی و فرهنگی، نسبت به روس‌ها با آنها اشتراک بیشتری داشتند.

موقعیت فنی و صنعتی شوروی در سال‌های آخر به‌هیچ‌وجه ضعیف نبود و حتی در بسیاری از موارد، از کشورهای غربی پیشرفته‌تر بود. نشستن هواپیمای یک ‌نفره ماتیاس روست در میدان سرخ حاصل یک تبانی بود که اصولا به نقص فنی سیستم‌های نظامی شوروی مربوط نمی‌شد. فعالیت‌های آکادمیک گسترده‌یی در شوروی انجام می‌شد ولی در نهایت باید گفت به احتمال قوی، فروپاشی شوروی دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشته ‌است تا نقص و کمبود فناوری.

 در پژوهشی که یکی از موسسات آکادمیک در چین انجام داده بود، 16فرضیه برای فروپاشی شوروی مورد بحث بود که یکی از فرضیه‌ها می‌تواند تصمیم ارادی به فروپاشی باشد؛ زیرا اولا رفراندومی که مدت کوتاهی قبل از فروپاشی انجام شده بود، خبر از موافقت 90درصدی مردم با باقی‌ماندن در اتحاد شوروی می‌داد؛ دیگر اینکه برخی تحلیل‌های سیاستمداران شوروی نشان می‌داد قدرت مسلمانان در شوروی در حال افزایش است و ممکن است به‌زودی کل اتحاد شوروی به دست مسلمانان بیفتد و فروپاشی، راه‌حل جلوگیری از این مساله است؛ عده‌یی نیز به مشکل جمعیتی اتحاد شوروی اشاره می‌کنند که فروپاشی یکی از راه‌های کنترل جمعیت بود.

فعالیت‌های مذهبی ایران در این کشورها چندان تاثیری بر روابط با آنها نداشت؛ زیرا عربستان و ترکیه بیشتر از هر کشور دیگری مشغول چنین فعالیت‌هایی هستند.

عامل اصلی فروپاشی شوروی تقابل دو جناح اصلاح‌طلب و محافظه‌کار در سطوح بالای حزب کمونیست بود که در سال‌های آخر شدت گرفته بود. ضعف‌های ساختاری در اتحاد شوروی وجود داشت و در برخی مناطق اقماری حتی تامین گوشت و نان مردم با مشکلات عمده مواجه می‌شد، حال‌آنکه بخش عمده بودجه صرف فعالیت‌های فنی و نظامی می‌شد. در همین حال، رقبای شوروی نیز بیکار نبودند و در نهایت این کشور را به فروپاشی کشاندند.

 نقطه ضعف دستگاه دیپلماسی ایران تعدد نهادهای تصمیم‌گیر است

در نشست عصر، مروری بر سیاست‌های ایران در سال‌های پس از فروپاشی صورت گرفت. در زمان فروپاشی، وضعیت ایران در منطقه نسبت به دهه قبل از آن بسیار بهتر بود؛ صدام که دشمن ایران بود، به کویت حمله کرده بود و گفته امام(ره) درباره اتحاد شوروی نیز به حقیقت پیوسته بود. در آن زمان دو نگرش وجود داشت: یکی اینکه فروپاشی شوروی برای ایران یک تهدید است، زیرا به برهم خوردن تعادل جهان منجر می‌شود و دیگر اینکه فروپاشی برای ایران یک فرصت است که باید با احتیاط از آن بهره برد و همین نگرش دوم در شورای عالی امنیت ملی دنبال شد.

تصور مردم کشورهای جدید در آسیای مرکزی و قفقاز، از ایران بسیار اوتوپیایی بود و ما نتوانستیم از این فرصت استفاده کنیم، در زمینه روابط اقتصادی خود با این کشورها اغلب موفق نبودیم؛ در زمینه سیاسی اقدامات خوبی انجام دادیم و البته خیلی فرصت‌ها را هم از دست دادیم؛ در زمینه فرهنگی نیز- اعم از مذهبی و غیرمذهبی- کارهایی انجام دادیم، اما رقبای ما از ما قوی‌تر بودند.

ایران به مردم مسلمان قفقاز و به خصوص نخجوان که می‌توانست با آنها روابط خوبی برقرار کند، چندان توجهی نکرد. نقطه ضعف بزرگ دستگاه دیپلماسی ایران تعدد نهادهای تصمیم‌گیر است و انتقال تجربیات از نسل‌های قدیمی به نسل‌های جدید ضروری است.

 حضور بابک زنجانی در تاجیکستان خدشه به چهره ایران است

بنا به اعتقاد حاضران در این نشست، ‌اطلاعات موجود در ایران در خصوص کشورهای آسیای میانه اطلاعات رسانه‌یی است و کمتر به عمق قضایا توجه داریم. برخی از اقدامات صورت گرفته در دولت نهم و دهم در تاجیکستان اشتباه بود. حضور باندهای فاسدی نظیر بابک زنجانی در تاجیکستان خدشه به چهره‌ ایران است. در صورت تنظیم رابطه ایران با قزاقستان و ازبکستان به صورت خودکار رابطه ایران با تاجیکستان هم تنظیم خواهد شد. ایران نقش تاثیرگذاری در ایجاد صلح و آرامش در تاجیکستان پس از شروع جنگ داخلی در این کشور داشت.

جمهوری‌های آسیای مرکزی هنوز از سیستم متمرکز استفاده می‌کنند و روسای جمهور فرمان واجب‌الاطاعه دارند. مردم ازبکستان از استقلال کشورشان حمایت کردند از جمله به خاطر اسلام چرا که ازبکستان بدون اسلام معنا ندارد. تاشکند مرکز اداره امور دینی آسیای مرکزی بوده و مراکز تصوف از گذشته در ترکمنستان و ازبکستان بوده‌اند. شوروی در آسیای مرکزی بیش از همه ازبکستان را تحویل می‌گرفت. در شخصیت‌های دولتی و حاکمیتی ایرانی در دیدار با روسای کشورهای آسیای مرکزی تضاد مواضع متعددی دیده می‌شود و به همین دلیل باید هماهنگی بیشتری بین دیپلمات‌ها، وزرا و سایر مدیران دولتی و حاکمیتی ایران در ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی صورت گیرد.

انصاف ایجاب می‌کند که توازن قدرت ایران و دیگر کشورها در لحظه فروپاشی شوروی را ملاحظه کنیم. رقبای ما در آن موقع قوی بودند. ما منابع محدود و تقاضاهای نامحدود داریم. از ابتدا روابط ایران با قرقیزستان خوب بوده فقط در سال 2005 که رییس‌جمهور وقت اصغر آقایف سرنگون شد، یک دوره بی‌ثباتی در قرقیزستان شروع شد اما بلافاصله روابط ما با آنها به حالت اول برگشت. بنابر داستان‌های حماسی قرقیز به خصوص مناس که سینه به سینه نقل شده است، مناس معادل رستم در شاهنامه است. قرقیزها معتقدند که ایران و قرقیزستان یک سرنوشت مشترک دارند. تیره‌یی از نسل‌های موجود قرقیزی باید ایرانی باشند. قرقیزها عضو موسس کنفرانس شانگهای هستند و عضویت ایران را تایید می‌کنند. قرقیزستان محاط در خشکی است. همه کشورها با هم بحران‌های مرزی و قومی و سوابق تلخ دارند. قرقیزها همکاری با روسیه را استراتژیک می‌دانند. بعد به همکاری با ایران می‌پردازند. این دو کشور نسبت به یکدیگر عقبه مهم همکاری و تامین نیازمندی‌های یکدیگر دارند.

در کشورهای استقلال یافته از شوروی، ناسیونالیزم و آرزوی استقلال ریشه‌دار و بر رویکرد دینی تفوق داشت. جمهوری آذربایجان 3 وضعیت را طی کرده است: اول: بحران عظیم اقتصادی در سال‌های نخست استقلال. دوم: در سال‌های 2007 آذربایجان موفق می‌شود نخستین درآمد نفتی و گازی خود را به دست آورده و به دلیل افزایش بی‌رویه قمیت نفت ثروتمندترین کشور قفقاز شود. مرحله سوم از 2013 کاهش قیمت نفت و از این دوره آذربایجان هم در پی مقاوم‌سازی اقتصاد رفت و سرمایه‌گذاری در مسیر ترانزیت، توریسم و حوزه‌های مشترک خزر را در برنامه خود قرار داد به نحوی که رییس‌جمهور آذربایجان فرمان مشخص در مورد ترانزیت داد.

 آذربایجان و ایران بیش از هر کشوری دیگری دارای مشترکات هستند. به دلیل دخالت کشورهای ثالث آمریکا، ترکیه و اسراییل و مدیریت‌های نادرست تا چندی پیش رویکرد تهدید محور در هر دو کشور حاکم بود اما اکنون وضعیت تغییر یافته است و روابط سه جانبه بین ایران، روسیه و آذربایجان در حال تقویت است تا جایی که در سه سال اخیر روسای جمهور دو کشور 7 بار با هم ملاقات کرده‌اند.

 لابی ارامنه می‌تواند تامین‌کننده منافع ایران باشد

در پایان دوره شوروی اکثر مردم خواهان هویت‌های قومی و نژادی و گریز از هویت ساخته شده شوروی بودند. احیای ناسیونالیسم ارمنی حس نوستالژیک اوائل قرن بیستم را به یاد مردم می‌آورد. ناسیونالیسم ارمنی برخلاف سایر کشورهای عضو اتحاد سابق جماهیر شوروی علیه روسیه نبود بلکه علیه ترکیه بوده است. در پی زلزله سال 1988 وقتی دولت شوروی اجازه داد که دیاسپورای ارمنی به ارمنستان رفت و آمد کنند، این کار تحرک و آگاهی مردم را به دنبال داشت. سه عامل اصلی پایداری ارمنی‌ها عبارتند از زبان، کلیسا و ناسیونالیسم. ارمنستان در جوامع بین‌المللی همواره از ایران حمایت کرده و از لابی‌ ارامنه در اروپا و آمریکا می‌توان برای تامین منافع ایران استفاده کرد.

 تاسیس موسسه مطالعات فروپاشی کشورها

در انتهای گپ‌وگفت‌وگو درباره تاسیس کشورهای مستقل مشترک‌المنافع به عنوان جمع بندی نشست گفته شد بیست و پنج سال از تشکیل کشورهای مستقل مشترک‌المنافع گذشته است و امروز ایران با هر دوازده کشور رابطه دارد؛ در یازده کشور نماینده سیاسی دارد و با هیچ‌یک مشکل سیاسی حادی ندارد. از میان این 12کشور، 10کشور حایل میان ایران و روسیه‌اند. تصمیم‌گیری در زمان بحران سخت است و وقت نیز بسیار اندک است. پیشنهاد می‌شود اینک که صد سال از تاسیس و فروپاشی شوروی سپری شده است، موسسه مطالعات فروپاشی کشورها برای یافتن دلایل و عوامل تجزیه و یا فروپاشی کشورهایی مانند اتحاد شوروی، یوگسلاوی، چکسلواکی و سودان تشکیل شود، همچنین پیشنهاد شد مانند گذشته به ریاست رییس‌جمهور شورای عالی مناطق آسیای مرکزی تشکیل شود. قره باغ که در همسایگی مرزهای ایران است همچنان نیازمند یک راه‌حل است. روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز دارای ظرفیت‌های بیشماری است. بخشی از این ظرفیت در سفر رییس‌جمهور روحانی به جمهوری آذربایجان و همکاری‌های سه‌جانبه روسیه، ایران و آذربایجان به منصه ظهور رسید.