۰ نفر

حقوقی که زیر پای سوار و پیاده له می‌شود

۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۱۱:۴۴
کد خبر: 222736
حقوقی که زیر پای سوار و پیاده له می‌شود

سالانه نزدیک به 17 هزار تن در کشور جان خود را در سوانح رانندگی از دست می‌دهند. این در حالی است که صدها هزار تن نیز در این رابطه زخمی و عده‌ای دچار نقص عضو می‌شوند. بر اساس آمارهای پلیس راهنمایی و رانندگی کشور نزدیک به نیمی از قربانیان این حوادث، کودکان و سالخوردگان هستند.

همین آمارها نشان می‌دهد نزدیک به یک سوم قربانیان تصادفات را عابران پیاده تشکیل می‌دهند و با این حجم از قربانیان سوانح رانندگی، کشورمان جزو چهار کشور پرتصادف دنیا قرار گرفته‌است. جایگاهی که به گفته کارشناسان محصول جاده‌های ناایمن، کیفیت نامطلوب خودروها و اشتباهات مرگبار رانندگان است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون، در این میان تهران با جمعیت ثابت و شناوری که دارد، بیشترین آمار تصادفات عابران پیاده در کشور را به خود اختصاص داده‌است. بر اساس آمار پزشکی قانونی کشور، در پنج ماه ابتدایی سال‌جاری، 534 تن در تصادفات رانندگی در تهران جان خود را از دست داده‌اند که بیش از 30 درصد از این آمار را عابران پیاده تشکیل می‌دهند. در این مدت 16 هزار و 175 تن نیز مجروح شده‌اند.

اما اینکه چرا رکورد چهارم جهانی را کسب کرده‌ایم و این همه کشته و زخمی می‌دهیم، موضوعی است که به اعتقاد کارشناسان ضعف قانونی، قانون‌گریزی و ضعف امکانات قلمداد می‌شود. در طول چند سال گذشته، پلیس راهنمایی و رانندگی پایتخت برای برطرف کردن بخشی از ترافیک طاقت‌فرسایی که با حوادث‌های مختلفی هم روبه‌رو بوده،‌ با همکاری شهرداری تهران طرح‌های مختلفی را برای کاهش تصادفات به اجرا درآورده که نمونه‌اش راه‌اندازی زیرگذر پیاده‌رو در تقاطع خیابان انقلاب- ولیعصر، به عنوان گامی مهم در مکانیزه شدن عبور و مرور مسافران بی آر تی، مترو و عابران پیاده است.

اما این طرح‌ها موفقیت‌آمیز بوده‌است یا خیر؟ آیا عابران از زیرگذرهای مکانیزه استفاده‌ می‌کنند و آیا تعداد تصادفات و کشته و زخمی‌های‌مان در شهری مثل تهران کاهش داشته؟ جوابش براساس آمار پزشکی قانونی منفی است. تهران نه تنها کاهش تصادفات و کشته و مجروح نداشته‌ بلکه در برخی از ماه‌های سال، این آمار بالاترنیز رفته‌است. مثل آمار چهارماهه گذشته.

قانون‌گریزی و ضعف در امکانات شهری

اگر گذرتان به چهار راه انقلاب- ولیعصر بیفتد، به‌طورحتم با صحنه تکراری عبور برخی عابران پیاده از لابه‌لای حصارهای فلزی تقاطع روبه‌رو خواهید شد. عابرانی که خطر تصادف را به جان می‌خرند و از میان ماشین‌هایی که خیال ایستادن ندارند، می‌گذرند.

سرهنگ حسن عابدی، جانشین رییس پلیس راهنمایی تهران در مصاحبه با ما می‌گوید:«نبود روشنایی در برخی مناطق، به‌ویژه اتوبان‌های شهری، نواقص برخی علایم رانندگی، وجود نقاط حادثه‌خیز و رعایت نکردن قانون توسط عابران پیاده از عوامل بروز تصادفات منجر به مرگ و آسیب‌دیدگی است. ما در طول چند سال گذشته با شناسایی نقاط حادثه‌خیز در سطح معابر پایتخت، سعی کرده‌ایم با تعاملاتی که با شهرداری داریم این نقاط و اشکالات هندسی را اصلاح کنیم. البته امکانات دیگری چون ساخت گذرگاه‌های مکانیزه و جبران روشنایی برخی معابر فرعی و اصلی نیز در دستور کارمان است».

برای تهیه گزارش میدانی از رفتار عابران پیاده در استفاده از زیرگذر مکانیزه سری به ‌تقاطع انقلاب – ولیعصر می‌زنم. سر صبح است و تقاطع شلوغ. پیاده‌رو نیز دست‌کمی از خیابان ندارد. انگار همه عجله دارند. باید حواست جمع باشد که وسط‌شان نیفتی وگرنه مثل سیل، هر چیزی که در راهش باشد را با خود می‌برد. البته باید از بعضی موتورسوارهایی که پیاده‌رو را با خیابان اشتباه گرفته‌اند نیز حرفی به میان بیاوریم. قانون‌گریزانی که اگر بخواهی به آن‌ها راه ندهی، چشم‌غره می‌روند و بوق بارانت می‌کنند و شاید هم ناسزایی نثارت کردند!

مقابل زیرگذر جدید تقاطع، جمعیت دو دسته می‌شوند. دسته‌ای که شهروندان منظم و قانونمند هستند از پله‌ها پایین می‌روند و لحظاتی بعد بدون اینکه راننده‌ها برای‌شان به نشانه اعتراض بوق بزنند و با نگاه‌های طعنه‌آمیز بدرقه‌شان کنند، از آن‌سوی زیرگذر بیرون می‌آیند. اما دسته دوم که گوش‌شان به این حرف‌ها بدهکار نیست و بوق راننده‌ها هم تاثیری بر رفتارشان ندارد، با کج کردن دست و پا و زحمت دادن به خودشان از میان حصارهای آهنی که نقش مانع را دارند، رد می‌شوند تا زودتر از آن‌هایی که زیرگذر را انتخاب کرده‌اند به آن‌سوی خیابان برسند.از یکی از آن‌هایی که می‌‌خواهد مثل ماهی از لابه‌لای این تور بلغزد و خودش را بین سیل ماشین‌ها بیندازد، می‌پرسم چرا از زیرگذر استفاده نمی‌کند؛ سن و سالش از من بیشتر است، لااقل 40 سال دارد. مرد میانه‌قد و لاغر اندامی که نیمی از موهایش را سفید کرده و ظرف غذایش را توی دستش تاب می‌دهد. می‌گوید:« این زیرگذر برای اون‌هایی هست که وقت زیادی دارن برای رسیدن به خونه یا محل کارشون. من وقت ندارم. برای من 30 ثانیه هم 30 ثانیه است».

بعد دست و پایش را کج می‌کند تا از لابه‌لای حصار رد شود. از او می‌پرسم که آیا نمی‌ترسد ماشینی به او بزند و یک عمر خانه‌نشینش کند؟ در حالی که انگار خودش را مچاله کرده تا از حصار عبور کند، می‌گوید:« 20 ساله از این چهارراه رد میشم و اتفاقی برام نیفتاده، امیدوارم از این به‌ بعد هم نیفته». بعدش مثل تیری که از چله کمان رها شده‌باشد از لای ماشین‌ها عبور می‌کند و خودش را به آن‌سوی خیابان می‌رساند. دکتر جواد محمدیان، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در تحلیل قانون‌گریزی‌هایی که منجر به لطمه‌های جبران‌ناپذیری در جامعه می‌شود، عنوان می‌کند:«در تحلیل قانون‌گریزی یا تمایل به دور زدن قانون باید این پدیده را از چند منظر تحت بررسی قرار داد. ما الگوی مناسبی برای آموزش عموم مردم در اختیار نداریم. وقتی گروه‌های مرجع جامعه‌ای مثل سیاستمداران، بازیگران، مدیران ارشد، نخبگان، ورزشکاران و... به عنوان یک الگو نقش خود را به خوبی ایفا نمی‌کنند، معلوم است که عده زیادی از مردم نیز از قوانین پیروی نخواهند کرد.ما برای اینکه مردم را قانونمند کنیم، باید آن‌ها در اجرای طرح‌ها مشارکت بدهیم و از چهره‌های سرشناس بهره ببریم. افراد زمانی مشارکت می‌کنند که به نظرات‌شان در همه برهه‌ها و همه موارد احترام گذاشته‌شود».

یکی از عابرانی که بی‌‌توجه به چراغ راهنمایی و رانندگی، ماشین و موتورهایی که با سرعت از تقاطع جمهوری- سعدی می‌گذرند، از زیر پل عابر پیاده رد می‌شود. از اونیز سوال تکراری‌ام را می‌پرسم که چرا از پل عابر پیاده استفاده نمی‌کند. میانسال است و انگار سرکار می‌رود. این را از کیفی که توی دستش گرفته، می‌شود فهمید.

با خنده جواب می‌دهد:« آخه کی از این پل‌ها استفاده میکنه؟ خودت نگاه کن ببین کسی از پل عابر پیاده استفاده میکنه یا نه؟ جوابش مشخصه، نه. چرا استفاده نمیکنن؟ چون پله زیاد داره و گذشته از اینکه وقت زیادی میبره، پدر زانو روهم درمیاره. والا استفاده از این پل‌ها منسوخ شده، شهرداری باید برای این پل‌ها پله برقی بذاره تا مردم کمی راحت‌تر باشن. قرار نیست از ما مالیات و کلی عوارض بگیرن ولی برای شهر خرج نکنن». دکتر محمدیان با اشاره به موانعی چون استاندارد نبودن امکانات شهری برای قانونمند شدن جامعه، می‌گوید:«متاسفانه ضعیف بودن امکانات یا نبود آن‌ها تاثیر مستقیمی در رعایت نکردن قانون دارد. وقتی استانداردهای شهری به روزنیستند، نمی‌شود انتظار زیادی داشته‌باشیم که مردم قانونمند باشند. به عنوان مثال باید حق را به آقایی داد که می‌گوید به دلیل زانو درد نمی‌تواند از پل‌های عابر پیاده استفاده کند، آن هم به این دلیل که پله برقی ندارد. باید با تقویت امکانات شهری، فرهنگ قانونمندی را نهادینه کرد».

سرهنگ عابدی با اشاره به اینکه بیشترین تصادفات با عابران، مربوط به شب و در اتوبان‌های پایتخت و تقاطع‌های پرتردد رخ می‌دهد، عنوان می‌کند:« برای اینکه بتوان از بروز چنین تصادفات تلخ و غم‌انگیزی پیشگیری کرد، باید فرهنگسازی کنیم و رسانه‌ها نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. باید به این نکته اشاره کنم که اگر عابران از گذرگاه‌های ویژه خودشان استفاده کنند و به جان خود و حقوق دیگران احترام بگذارند، نه تصادفی رخ می‌دهد نه کسی مجروح یا کشته می‌شود. هم‌اکنون برخی معضلات ترافیکی مربوط به عابران پیاده است که با عبور از عرض خیابان یا حرکت کردن در جهت طولی خیابان‌ها به‌ویژه در شب، مشکلاتی برای خود و دیگران به‌وجود می‌آورند».

ضعف در نهادینه کردن فرهنگ قانونمندی

صحنه مرد یا زنی که روی ویلچر نشسته و می‌خواهد از خیابان عبور کند یا وارد ساختمانی شود را همه دیده‌اند. برخی قربانیان تصادفات، عابرانی هستند که دچار نقص عضو هستند یا به دلیل معلولیت، در راه رفتن مشکل دارند. یکی از کسانی که با این مشکل دست و پنجه نرم می‌کند با گلایه از نبود امکانات ویژه معلولان و جانبازان می‌گوید:«بیشتر تقاطع‌ها را برای اینکه عابر پیاده وارد حریم خودروهای عبوری نشود، حصار کشیده‌اند که کار درستی است اما سوال من اینجاست که برای آدم‌هایی مثل من امکاناتی گذاشته‌اند؟ چطور می‌توانیم از گذرگاه و زیرگذر استفاده کنیم؟ حتی پل عابر پیاده‌ای نداریم که بتوانیم از آن استفاده کنیم. به نظر شما کسی مثل من که چاره‌ای جز استفاده از ولیچر ندارم، چطور می‌توانم به نقاط مختلف شهر بروم. چند روز پیش چیزی نمانده‌بود که کشته شوم.راننده‌ای داشت با من برخورد می‌کرد؛ حق هم با او بود».

اما این همه ماجرا نیست و فقط برخی عابران پیاده مقصر اصلی نیستند. باید به دسته‌ای از رانندگان موتورسیکلت و ماشین نیز اشاره کنیم که به خطوط عابر پیاده احترام نمی‌گذارند و حتی شاهد هستیم برخی عابران روی خطوط مخصوص خودشان زیر گرفته شده‌اند.

دکتر محمدیان در این باره می‌گوید:« شخصیت افراد و تاثیرگذار بودن خانواده در تمایل به تخلف و سرپیچی از قانون، منجر به ترویج سبک اشتباه در تربیت می‌شود. به‌طور مثال وقتی مرد خانواده به خانه می‌آید و از قانون‌گریزی‌هایش با آب و تاب تعریف می‌کند، خب نتیجه‌اش می‌شود الگوبرداری سایر اعضای خانواده و باید منتظر باشیم که در آینده نه چندان دور آن‌ها نیز قانون‌گریزی را نوعی هنجار اجتماعی بدانند». در پایان باید گفت که مسائل فرهنگی و اجتماعی به‌خوبی تحلیل نمی‌شوند و شاید به این متخصصان و تحلیل‌ها اهمیتی داده نمی‌شود. باید از جامعه‌شناسان و رفتارشناسان اجتماعی، به عنوان پزشکانی که می‌توانند برای درمان یا پیشگیری بیماری‌های جامعه تلاش ‌کنند، استفاده کرد و این فرصت را در اختیارشان گذاشت تا این بیماری‌ها را درمان کنند. اما نکته‌ای که فراموش شده این است که شاید دلیل قانون‌گریزی در ضعف خدمات یا رعایت نشدن حقوق شهروندی یا شاید هم در فقر فرهنگی یا در خلأهای قانونی باشد.