ضرورت توازن در قیمت گذاری

گرانی کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم در چند سال اخیر به یک معضل مهم کشور تبدیل شده است. هر چند موضوع افزایش نرخ ارز با نظرات متفاوتی از سوی کارشناسان و تحلیلگران روبهرو است اما در شرایط کنونی ارز از طریق بانک مرکزی به بازار و صرافیها تزریق میشود. نقش این نهاد اقتصادی در کنترل قیمت ارز محسوس است.
به گزارش اقتصادآنلاین؛ کامران ندری در ایران نوشت: در پاییز سال 1398 دولت توانست نرخ ارز را کنترل کند در شرایط کنونی هم اقتصاد کشور متأثر از نوسانات نرخ ارز است و قیمت تمام کالاها با هر نوسان ارزی بالا میرود. یکی از مشکلاتی که اقتصاد کشور در چند سال اخیر داشته هجوم نقدینگی به بازارهایی همچون مسکن، خودرو و... بوده و باعث بروز تورمهای غیرطبیعی در آنها شده است، اما درشرایط کنونی دولت با شاخصسازی و ایجاد جذابیت این نقدینگی را وارد بورس کرده که امر بسیار مهم و درخور توجهی است، اما مسألهای که وجود دارد این است که بورس در صورتی میتواند این نقدینگی را در خود نگه دارد که همواره روندی رو به رشد داشته باشد که این مسأله غیرممکن است و دوباره با افت بورس نقدینگی وارد بازارهای موازی خواهد شد.
از سوی دیگر مهمترین مسألهای که درباره رشد کاذب شاخص بورس وجود دارد این است که با افزایش آن، قیمت ارز و مسکن هم بالا میرود، چراکه بسیاری از سرمایهگذاران در بازار مسکن معتقدند چطور ارزش سهام در بورس افزایش یابد اما ارزش سرمایه ما افزایش پیدا نکند. از طرف دیگر این دیدگاه در اقتصاد مورد تأیید قرار میگیرد که تمام بازارها به همدیگر متصل هستند و رشد هر کدام از آنها میتواند در بازار دیگر ایجاد تورم کند. ترس از آینده مبهم اقتصادی، ترس از بروز قحطی و نگرانی از ایجاد فاصله طبقاتی و فشار تجربیات تلخ گذشته و تبلیغات رسانهای حاکم، همگی مردم را به سمت تشکیل صفهای طولانی برای خرید در شرایطی که قیمت اجناس و کالاهای مصرفی مردم چندبرابر میشود سوق میدهد و این رفتار مخرب خود بر افزایش قیمت و ایجاد حباب تورمی در بازار میافزاید.
باید به این نکته اشاره کرد که تعادل بین نظام عرضه و تقاضا برای ایجاد توازن در قیمتگذاری ضروری است. طبیعی است که با افزایش میزان تقاضا در جامعه مسأله کمبود اجناس و به طور طبیعی افزایش قیمتها شدت بیشتری به خود میگیرد. متأسفانه در شرایط بحرانهای مختلف و بروز احساس عدم امنیت، تمایل به خودمحوری و اولویت دادن به منافع خویش در اغلب افراد برجسته میشود و بروز این خصوصیت به تجارب تاریخی و اجتماعی افراد در اجتماع و سازوکارهای تربیتی بنیادین بستگی دارد.
چرا مردمی که در شرایط سخت جنگ تحمیلی پشت هم ایستادند و با همدلی و اتحاد از تمامیت ارضی کشور دفاع کردند امروز مسئولیتهای اجتماعی خود را نادیده میگیرند و با رفتارهای غلط اجتماعی و اقتصادی به بروز بحران برای همنوعان خود دامن میزنند؟ شفافیت و واکنشهای عملی مناسب در مسیر حفظ منافع مردم و پاسخگویی درست و بموقع از سوی مسئولان و ایجاد امنیت برای سرمایهگذاری و کسب و کار در جامعه و اینکه مردم تلاشهای مجدانه دولت و مسئولان را در راستای رفع مشکلات با درک متقابل حس و باور کنند نیاز اساسی جامعه بویژه در شرایط کنونی است.
بنابراین باید از تلاشهای دولت در شرایط کنونی برای مبارزه با گرانی کالاهای اساسی و موردنیاز مردم تشکر ویژه کرد اما مردم هم باید در این شرایط سخت رفتارهای خود را متناسب با زمان دوران سخت کشور در برهه جنگ تحمیلی تنظیم کنند تا همه اقشار جامعه بتوانند به سلامت از این گردنه تاریخی کشور که منجر به بروز مشکلات اقتصادی شده است عبور کنند.