x
۱۰ / دی / ۱۴۰۲ ۱۰:۵۵
اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

دانشگاه رفتن صرفه اقتصادی دارد؟

دانشگاه رفتن صرفه اقتصادی دارد؟

آیا رفتن به دانشگاه صرفه اقتصادی دارد؟ این سوالی است که بسیاری از افراد در ذهن خود مطرح می‌کنند. داده‌های مرکز آمار نشان می‌دهد درآمد سالانه در خانوارهایی که سرپرست آن در گروه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد، سطح درآمد سالانه در آن ۱.۶۷ برابر (۶۷ درصد) از گروه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس بالاتر است. درآمد سالانه برای گروه فوق لیسانس و بالاتر در سال ۱۴۰۱برابر با ۳۰۶.۱ میلیون تومان، و برای گروه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس ۱۸۲.۵ میلیون تومان گزارش شده است.

کد خبر: ۸۱۶۳۴۸
آرین موتور

اقتصاد آنلاین_امیررضا محمدی؛ امروزه بسیاری از افراد استدلال می‌کنند که رفتن به دانشگاه، چیزی جز تلف کردن وقت و هزینه نیست و بهتر است افراد به جای مسیر تحصیلات، ورود هرچه سریعتر به بازار کار و کسب مهارت‌های مختلف بیرون از دانشگاه را در پیش بگیرند. بیشتر دلایل این افراد، به مشاهدات عینی آنان از اطرافیان، و یا شنیده‌هایشان باز می‌گردد.

احتمالا شما هم شنیده باشید که بسیاری از افراد به جای ورود به دانشگاه و یا حتی مدرسه، به بازار کار وارد شده و با شاگردی کردن، اکنون موفق به خریده مغازه و دستیابی به درآمدهای بسیار بالا شده‌اند. حتی ممکن است شنیده باشید بسیاری از افراد ثروتمند در سرتاسر دنیا، تحصیلات خود را رها کرده، و به پشتوانه ایده‌های خلاقانه خود به این ثروت رسیده‌اند.

در ادامه این یادداشت، به بررسی داده‌های موجود در ایران و دنیا می‌پردازیم تا به این سوال پاسخ دهیم که آیا ورود به دانشگاه صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟ ابتدا داده‌های بین المللی، و سپس داده‌ها در مورد ایران را بررسی می‌کنیم.

تأثیر آموزش بر سطح درآمد

مطالعات بسیاری در ایران و سرتاسر دنیا وجود دارد که اثر مثبت آموزش بر سطح درآمد را ثابت می‌کند. در واقع از زمانی که اقتصاددانان متوجه رابطه بین آموزش و سطح درآمد شدند، دولت‌ها نیز متوجه شدند باید روی این بخش سرمایه‌گذاری کرد. افزایش سطح آموزش، باعث افزایش تخصص و در نهایت افزایش بهره‌وری در یک جامعه می‌شود. این موارد نیز در نهایت به رشد اقتصادی بالاتر، و داشتن اقتصادی توسعه یافته می‌انجامد.

در سطح خانوارها نیز مطالعات بسیاری وجود دارد که رشد درآمد خانوار در اثر افزایش سطح آموزش را تأیید می‌کند. از آنجایی که مطالعات فنی در این مورد بسیاری است، به مطلبی که توسط اداره نیروی کار در ایالات متحده منتشر شده است می‌پردازیم.

Earnings and unemployment rates by educational attainment, ۲۰۲۲

Educational attainment

Median usual weekly earnings

Unemployment rate

Doctoral degree

$۲,۰۸۳

۱.۰۰%

Professional degree

۲,۰۸۰

۱.۴

Master's degree

۱,۶۶۱

۱.۹

Bachelor's degree

۱,۴۳۲

۲.۲

Associate's degree

۱,۰۰۵

۲.۷

Some college, no degree

۹۳۵

۳.۵

High school diploma

۸۵۳

۴

Less than a high school diploma

۶۸۲

۵.۵

جدول فوق، میانگین درآمد افراد در سطوح مختلف تحصیلی در ایالات متحده را نشان می‌دهد. منبع داده‌ها، اداره نیروی کار ایالات متحده می‌باشد.

طبق گزارش این مرکز، میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دکتری دارند ۲۰۸۳ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۱۰۸ هزار و ۳۱۶ دلار می‌باشد.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی ارشد دارند ۱۶۶۱ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۸۶ هزار و ۳۷۲ دلار می‌باشد.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی دارند ۱۴۳۲ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۷۴ هزار و ۴۶۴ دلار می‌باشد.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دیپلم دارند ۸۵۳ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۴۴ هزار و ۳۵۶ دلار می‌باشد.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک زیر دیپلم دارند ۶۸۲ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۳۵ هزار و ۴۶۴ دلار می‌باشد.

همچنین داده‌های مرتبط با نرخ بیکاری نشان می‌دهد افزایش سطح تحصیلات به پیدا کردن شغل نیز کمک می‌کند. در نقطه مقابل، نرخ بیکاری در گروهی که سطح تحصیلات پایین‌تری دارند بیشتر است.

نرخ بیکاری در سطح تحصیلات دکتری، کارشناسی ارشد، کارشناسی، دیپلم، و زیر دیپلم، به ترتیب برابر با ۱ درصد، ۱.۹ درصد، ۲.۲ درصد، ۴ درصد، و ۵.۵ درصد می‌باشد.

حال با استفاده از مفهوم هزینه فرصت به پاسخ به این سوال می‌پردازیم که آیا ورود به دانشگاه در ایالات متحده صرفه اقتصادی دارد یا خیر؟ به عنوان فرض، دو مقطع کارشناسی ارشد و دیپلم را در نظر می‌گیریم.

طبق داده‌های اداره کار ایالات متحده، سطح درآمد افرادی که دارای مدرک کارشناسی ارشد هستند، حدود ۱.۹۴ برابر بیشتر از افرادی است که مدرک دیپلم دارند.

نکته: باید توجه داشت اعداد فوق به صورت میانگین می‌باشد و قطعا افرادی در هر گروه وجود دارند که درآمدی بالاتر و یا پایین‌تر از میانگین دارند.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک دیپلم دارند ۸۵۳ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۴۴ هزار و ۳۵۶ دلار می‌باشد. بنابراین با در نظر گرفتن ۴۰ سال کار کردن و در نظر نگرفتن تورم برای سادگی در تحلیل، درآمد افراد در این گروه ۱,۷۷۴,۲۴۰ دلار می‌باشد.

میانگین درآمد هفتگی افرادی که مدرک کارشناسی ارشد دارند ۱۶۶۱ دلار می‌باشد. با در نظر گرفتن ۵۲ هفته در یکسال، میانگین درآمد سالانه برای این افراد، ۸۶ هزار و ۳۷۲ دلار می‌باشد.  بنابراین با در نظر گرفتن ۴۰ سال کار کردن و در نظر نگرفتن تورم برای سادگی در تحلیل، درآمد افراد در این گروه ۳,۴۵۴,۸۸۰ دلار می‌باشد.

در واقع باید در نظر داشت پس از ۴ دهه کار کردن، افرادی که مردک کارشناسی ارشد دارند به میزان $۱,۶۸۰,۶۴۰ دلار درآمد بیشتری نسبت به افرادی که مدرک دیپلم دارند درآمد خواهند داشت.

در صورتی که ۶ سال از زمان تحصیلات به عنوان سنوات کاری فرد حساب شود، باید حداقل درآمدی مشابه با آخرین مدرک تحصیلی به عنوان هزینه فرصت از دست رفته محاسبه شود. بنابراین فرد در این ۶ سال به میزان ۲۶۶,۱۳۶ دلار هزینه فرصت از دست رفته دارد. از سوی دیگر، هزینه‌های تحصیلات در این ۶ سال نیز باید محاسبه گردد. طبق داده‌های منابع مختلف مانند فوربز، مرکز ملی آموزش ایالات متحده، و وبسایت‌های مختلف، می‌توان هزینه تحصیلات در این ۶ سال برای مدرک کارشناسی ارشد را بین ۱۴۰ الی ۲۰۰ هزار دلار تخمین زد. البته باید توجه داشت هزینه‌ در ایالات مختلف و دانشگاه‌های مختلف متفاوت است. به طور کلی می‌توان هزینه ۶ سال تحصیلات را برابر با هزینه فرصت از دست رفته، به علاوه هزینه تحصیلات در نظر گرفت. بنابراین این هزینه را می‌توان بین ۴۰۶ الی ۴۶۶ هزار دلار برآورد کرد. که این هزینه پس از حدود ۵ سال کار کردن جبران می‌شود.

نکته: تمام هزینه‌های فوق برآوردی است و می‌تواند بر اساس محل زندگی و سطح دانشگاه تغییر کند. همچنین بسیاری از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی در سال‌های اولیه کاری خود حداقل دستمزد دریافت می‌کنند. لذا برای ۶ سال تحصیلات می‌توان ادعا کرد در محاسبه هزینه فرصت بیش‌برآوردی صورت گرفته است.

به طور کلی می‌توان افزایش سطح درآمد را دلیل خوبی برای ادامه تحصیلات در ایالات متحده عناون کرد. اما سوال اصلی اینجا است که آیا این داده‌ها در مورد ایران نیز صدق می‌کند؟

آیا ادامه تحصیلات در ایران صرفه اقتصادی دارد؟

در ایران نیز مطالعات بسیاری وجود دارد که افزایش سطح درآمد در ازای افزایش سطح تحصیلات را اثبات می‌کند. همچنین مرکز آمار در گزارش مربوط به داده‌های هزینه درآمد خانوار، میانگین درآمد خانوار بر اساس سطح سواد سرپرست خانوار را منتشر کرده است.

جدول زیر، سطح درآمد خانوار بر اساس سطح سواد سرپرست خانوار را نشان می‌دهد.

میانگین درآمد خانوار بر اساس سطح تحصیلات (میلیون تومان در سال ۱۴۰۱)

میانگین خانوار شهری

۱۶۶.۹

بی‌سواد

۱۰۷.۴

کمتر از ششم ابتدایی

۱۳۹.۷

ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی

۱۴۹.۲

دیپلم تا کمتر از لیسانس

۱۸۲.۵

لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس

۲۱۹.۵

فوق لیسانس و بالاتر

۳۰۶.۱

دانشگاه رفتن صرفه اقتصادی دارد؟

همانطور که در جدول و نمودار مشاهده می‌شود، سطح درآمد با افزایش سطح تحصیلات افزایش میابد.

میانگین درآمد در سال ۱۴۰۱ برای گروه فوق لیسانس و بالاتر برابر با ۳۰۶ میلیون تومان می‌باشد. با دستیابی به تحصیلات فوق لیسانس و بالاتر، سطح درآمد نسبت به لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، ۳۹.۴ درصد افزایش پیدا می‌کند. 

میانگین درآمد در سال ۱۴۰۱ برای گروه لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس برابر با ۲۱۹ میلیون تومان می‌باشد. با دستیابی به تحصیلات لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، سطح درآمد نسبت به دیپلم تا کمتر از لیسانس، ۲۰.۲ درصد افزایش پیدا می‌کند. 

میانگین درآمد در سال ۱۴۰۱ برای گروه دیپلم تا کمتر از لیسانس برابر با ۱۸۲ میلیون تومان می‌باشد. با دستیابی به تحصیلات دیپلم تا کمتر از لیسانس، سطح درآمد نسبت به ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی، ۲۲.۳ درصد افزایش پیدا می‌کند. 

میانگین درآمد در سال ۱۴۰۱ برای گروه ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی برابر با ۱۴۹ میلیون تومان می‌باشد. با دستیابی به تحصیلات ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی، سطح درآمد نسبت به کمتر از ششم ابتدایی، ۶.۸ درصد افزایش پیدا می‌کند. 

میانگین درآمد در سال ۱۴۰۱ برای گروه کمتر از ششم ابتدایی برابر با ۱۳۹ میلیون تومان می‌باشد. با دستیابی به تحصیلات کمتر از ششم ابتدایی، سطح درآمد نسبت به گروهی که سرپرست خانوار در آن بدون تحصیلات است، ۳۰ درصد افزایش پیدا می‌کند. افزایش ۳۰ درصدی سطح درآمد در این گروه نشان می‌دهد تحصیلات حتی در مرحله ابتدایی تا چه اندازه ضروری است و می‌تواند افراد را از تله فقر نجات دهد.

حال با در نظر گرفتن گروه‌های فوق لیسانس و بالاتر، و دیپلم تا کمتر از لیسانس، به مقایسه صرفه اقتصادی ورود به دانشگاه می‌پردازیم. هرچند که اعداد تا این قسمت از یادداشت به تنهایی صرفه اقتصادی انتخاب دانشگاه را اثبات می‌کند.

گروه فوق لیسانس و بالاتر، درآمدی ۱.۶۷ برابری گرووه دیپلم تا کمتر از فوق لیسانس دارد. با توجه به این که تحصیل در دانشگاه روزانه در ایران رایگان است، جهت برآورد هزینه‌ها تنها به برآورد هزینه کار کردن در مدت زمان تحصیل می‌پردازیم. در صورت در نظر گرفتن حداقل حقوق برای سال‌های ابتدایی کار بدون مدرک و ثبات سطح تورم و دستمزدها در کشور، هزینه فرصت تحصیلات به صورت سالانه برابر با ۸۷.۶ میلیون تومان می‌باشد. بنابراین هزینه فرصت ۶ سال اخذ مدرک کارشناسی ارشد برابر با ۵۲۵ میلیون تومان برآورد می‌شود که این هزینه با ۱.۷ سال کار کردن جبران می‌شود. همچنین باید توجه داشت بسیاری از دانشجویان به صورت پاره وقت در مشاغل مختلف مشغول به کار هستند که هزینه فرصت تحصیلات را بسیار پایین میاورد.

پس از ۳۰ سال کار کردن تا زمان بازنشستگی، با شرایط ذکر شده در یادداشت، خانواری که سرپرست آن در گرووه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد برابر با ۹ میلیاد و ۱۸۳ میلیون تومان درآمد خواهد داشت. در نقطه مقابل، خانواری که سرپرست آن در گروه دیپلم تا کمتر از لیسانس باشد، ۵ میلیارد و ۴۷۷ میلیون تومان درآمد خواهد داشت.

نکته: اعداد فوق تنها به صورت میانگین و برآوردی هستند و می‌توان به مسأله فوق از زوایای مختلفی نگاه کرد. با این حال تمامی جنبه‌ها صرفه اقتصادی ادامه تحصیلات دانشگاهی در ایران را تأیید می‌کند.

سطح سواد سرپرست خانوار در دهک‌های مختلف

طبق داده‌های هزینه درآمد خانوار در سال ۱۴۰۱، حدود ۴۰.۹۵ درصد از خانوارهای دهک درآمدی اول به عنوان کم‌درآمدترین گروه در جامعه، سرپرست آن در گروه بی‌سواد قرار داشته است. در حالی که این میزان در دهک دهم ۲.۸۴ درصد می‌باشد.

نمودار زیر، درصد خانوارهای شهری که سرپرست آن فاغد تحصیلات است را نشان می‌دهد.

دانشگاه رفتن صرفه اقتصادی دارد؟

از سوی دیگر، حدود ۲۳.۴۴ درصد از خانوارهای شهری، سرپرست آن در دهک دهم در گروه لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس، و ۲۰.۷ درصد در گروه فوق لیسانس و بالاتر قرار دارد. در حالی که اعداد فوق برای دهک اول به ترتیب برابر با ۲.۵۱ و ۰.۲۷ درصد می‌باشد.

جدول زیر درصد خانوار شهری در دهک‌های درآمدی مختلف بر اساس سطح تحصیلات سرپرست خانوار را نشان می‌دهد.

۲۷-۳- درصد خانوارهای شهری بر حسب سطح ‌سواد سرپرست ‌خانوار در هر یک از دهک‌های درامد سالانه: ۱۴۰۱

اقلام

کل

دهک اول

دهک دوم

دهک سوم

دهک چهارم

دهک پنجم

دهک ششم

دهک هفتم

دهک هشتم

دهک نهم

دهک دهم

جمع

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

۱۰۰.

بی‌سواد

۱۳.۶۵

۴۰.۹۵

۲۰.۲۹

۱۶.۷۳

۱۳.۴۶

۱۰.۸۴

۸.۵۵

۹.۹۳

۷.۴

۵.۴۷

۲.۸۴

باسواد بدون مدرک

۰.۳۶

۰.۵۹

۰.۹۶

۰.۴۱

۰.۲۹

۰.۳۶

۰.۲۶

۰.۰۶

۰.۱۸

۰.۳۸

۰.۰۵

کمتر از ششم ابتدایی

۲۳.۵۸

۲۶.۹۲

۳۱.۲۵

۳۰.۲۹

۲۸.۹۴

۲۵.۵۱

۲۴.۷۳

۲۲.۳۱

۱۹.۳۷

۱۵.۴۲

۱۱.۰۳

ششم ابتدایی تا سوم راهنمایی

۱۶.۲۷

۱۵.۰۸

۱۹.۶۵

۱۸.۴۲

۲۰.۸۲

۱۸.۸۱

۱۷.۱۵

۱۵.۲۵

۱۵.۰۷

۱۲.۵۲

۹.۸۹

متوسطه تا کمتر از دیپلم

۱.۳۶

۱.۴۱

۲.۱۲

۱.۵۱

۲.

۱.۱۶

۱.۹۷

۱.۰۷

۱.۱۹

۰.۳۹

۰.۸۲

دیپلم تا کمتر از لیسانس

۲۷.۸۱

۱۲.۲۸

۲۰.۸

۲۶.۱۷

۲۵.۵۹

۲۹.۴۴

۳۲.۳۳

۳۳.۸

۳۲.۳۸

۳۴.۰۸

۳۱.۲۳

لیسانس تا کمتر از فوق لیسانس

۱۱.۵۵

۲.۵۱

۴.۰۶

۵.۱۸

۶.۵۹

۱۰.۸۴

۱۱.۲۵

۱۳.۳۱

۱۶.۶۱

۲۱.۷۳

۲۳.۴۴

فوق لیسانس و بالاتر

۵.۴۳

۰.۲۷

۰.۸۷

۱.۳

۲.۳

۳.۰۴

۳.۷۷

۴.۲۵

۷.۷۹

۱۰.۰۲

۲۰.۷

نوبیتکس
برچسب ها:
دانشگاه
ارسال نظرات
x