x
۱۰ / آبان / ۱۴۰۲ ۰۰:۵۹

لیست بایدها و نبایدهای آمریکا پس از جنگ غزه/ واشنگتن به نگاهی نو به خاورمیانه نیاز دارد

لیست بایدها و نبایدهای آمریکا پس از جنگ غزه/ واشنگتن به نگاهی نو به خاورمیانه نیاز دارد

ایالات متحده با بحران روابط عمومی در جهان عرب و اسلام مواجه است.

کد خبر: ۸۰۶۰۶۱
آرین موتور

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جماران، شورای راهبردی روابط خارجی در گزارشی تفصیلی از «تاثیر جنگ غزه بر روابط عمومی ایالات متحده در سطح جهانی» نوشته است: حمایت  دولت جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از اسرائیل در جنگ با حماس، موجی از احساسات ضد آمریکایی را در بسیاری از جوامع عرب و مسلمان برانگیخته است.

در پی حمله  هولناک حماس به  اسرائیل (سرزمین های اشغالی)  در 7 اکتبر، احساسات ضد آمریکایی در بسیاری از نقاط جهان به ویژه جوامع مسلمان و عرب شعله ور شده است. بسیاری در خاورمیانه ارتباط یکپارچه بین اقدامات اسرائیل و ایالات متحده می بینند. اعلامیه های دولت جو بایدن مبنی بر اینکه ایالات متحده از اسرائیل حمایت می کند و تأکید مجدد این کشور بر تعهد آهنین ایالات متحده به امنیت اسرائیل، علیرغم این واقعیت که بایدن به شدت با طیف متنوعی از نگاه ها و رویکردها درگیر بوده است، بیشتر به این تصور کمک کرده است.

آیا بین رهبران منطقه و مردم اختلاف نظر وجود دارد؟

به طور کلی، رهبران و مردم در درخواست برای آتش بس و افزایش کمک های بشردوستانه به غزه سریع و متحد بوده اند. با این حال، انتقاد کمی از حماس وجود دارد. در پاسخ رسمی اولیه عربستان سعودی به 7 اکتبر، حماس صرفاً به عنوان یک «جناح فلسطینی» معرفی شد . با این حال، برخی از رهبران منطقه به طور معناداری با ایالات متحده تعامل دارند. از جمله نخست وزیر قطر، شیخ محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، که در حال مذاکره با حماس برای آزادی اسرای اسرائیلی است. عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر هم با دولت بایدن برای ارسال کمک های بشردوستانه به غزه همکاری می کند.

اما تعهدات و نظرات رهبران بسته به روابط رسمی کشورهایشان با اسرائیل متفاوت بوده است. برخی از امضاءکنندگان توافقنامه 2020 ابراهیم که روابط بین اسرائیل و چندین کشور عرب را عادی کرد، موضع نسبتاً محکمی اتخاذ کرده‌اند؛ از جمله امارات متحده عربی که حملات حماس را «تشدید بحران» خواند. اما سایر کشورهایی که روابط خود را با اسرائیل عادی نکرده اند، مانند کویت، هنوز حماس را محکوم نکرده اند.

در همین حال، حتی با وجود اینکه چندین رهبر در منطقه عموماً طرفدار غرب هستند و با اسرائیل رابطه دارند، مردم آنها به شدت با هرگونه دیپلماسی با این کشور مخالف و از اقدامات نظامی آن در غزه خشمگین هستند. به عنوان مثال، در اردن - متحد ایالات متحده که در سال 1998 توافقنامه صلح با اسرائیل را امضا کرد - تنها 3 درصد از پاسخ دهندگان در نظرسنجی در سال 2020 گفتند که طرفدار عادی سازی رابطه بین اسرائیل و کشورهایی مانند بحرین و امارات هستند.

اکنون، بسیاری از رهبران منطقه ای نیاز فوری به حمایت از فلسطینی ها و همچنین تلاش برای ایجاد محبوبیت داخلی -شاید برای تقویت حاکمیت غیر دموکراتیک- خود احساس می کنند. از 11 سپتامبر، بسیاری از رهبران منطقه آگاه شده اند که به عنوان مسلمانان برجسته، سخنان آنها به گوش مخاطبان فراتر از مرزهای خود می رسد. برخی از این فرصت استفاده کرده اند و تمایز روشنی بین اسلام و حملات حماس قائل شده اند. ملک عبدالله دوم پادشاه اردن هفته گذشته در سخنرانی خود تاکید کرد: «دین ما پیام صلح را به همراه داشت. در دین ما به سربازان مسلمان دستور داده شده که کودک، زن یا پیرمرد را نکشند، درختی را از بین نبرند.»

چگونه ایالات متحده می تواند آسیب را کاهش دهد؟

این نگران کننده است که ایالات متحده در وضعیتی مشابه دوران پس از 11 سپتامبر قرار دارد. ایالات متحده نه کنترلی بر روایت دارد و نه از ظرفیت پیام رسانی برای کنترل این میزان هیجان و سرعت تحولات برخوردار است.

در بحبوحه واکنش اولیه ضد تروریسم ایالات متحده به حملات القاعده در سال 2001، مقامات ایالات متحده به طور مشابه در مورد چگونگی کاهش تشدید احساسات ضد آمریکایی در جوامع عرب و مسلمان گیج شده بودند و از اینکه مجبور بودند با ادعاهای القاعده مبنی بر جنگ غرب با آن مقابله کنند، ناامید شده بودند. بنابراین، دوره پس از 11 سپتامبر درس ها و نقشه راه بالقوه ای را برای سیاست گذاران ایالات متحده ارائه می دهد تا به این لحظه برسند.

رهبران آمریکایی از طریق آن فرآیند دریافتند که رد کردن روایت‌های سخت‌گیرانه از جوامع عرب و مسلمان نه تنها  دشوار است، بلکه در نسل‌ها، جنسیت‌ها و جغرافیایی جا افتاده است. پاسخ ایالات متحده ایجاد ابتکارات قدرتمند تحت رهبری کاخ سفید و سازوکارهای جدید برای مشارکت جامعه مدنی بود.

از ادبیات دقیق و آگاهانه استفاده کنید

اگرچه در حال حاضر احساسات شدید و تند و تیز هستند، دولت باید در تعامل خود با این جوامع فعال و شفاف بماند. در هفته‌ها و ماه‌های آینده، این امر مستلزم زبان دقیق و آگاهانه مقامات دولتی و چهره های پیش رو خارج از دولت است. برای گسترش تعامل با مسلمانان و اعراب در سطح جهان، دولت باید زمینه‌های مشترک را برای ارتباط با نسل Z شناسایی و با وجود مخالفت ها با این جمعیت ارتباط برقرار کند.

موتور دیپلماسی عمومی را فعال کنید

پس از 7 اکتبر، الجزیره هنوز حماس را یک «گروه تروریستی» خطاب نکرده است. در بسیاری از جوامع عرب و مسلمان، برداشت عمومی از حماس با نظرات در مورد طالبان و القاعده متفاوت است. از آنجایی که الجزیره توانایی قدرتمندی برای هدایت روایت ها دارد، ایالات متحده باید یک موتور دیپلماسی عمومی موثر ایجاد کند. ایالات متحده باید توجه خود را به کار تأثیرگذاری بر فرهنگ به صورت واقعی معطوف کند. افزایش بودجه برای دیپلماسی عمومی به طور کلی، راه اندازی مجدد مرکز تعامل جهانی، افزایش مشارکت با کارشناسان بخش خصوصی یک شروع خواهد بود.

شبکه های اجتماعی را کنترل کنید

دولت همچنین باید به محیط پرجمعیت رسانه های اجتماعی رسیدگی کند، جایی که افراد معمولی در حال تولید محتوا، تقویت احساسات، و حفظ روایت در پلتفرم های متنوعی مانند TikTok   Twitter/X و WhatsApp هستند. توانایی رسانه‌های اجتماعی برای انتشار سریع اطلاعات و اطلاعات نادرست در سراسر پلتفرم‌ها، تأثیرات شوم‌تر و سریع‌تری را از این جنگ به همراه خواهد داشت و این احتمال وجود دارد که اختلافات اجتماعی را افزایش داده و سیاست‌گذاری را پیچیده‌تر کند. دولت ایالات متحده باید از پلتفرم های اجتماعی مستقر در ایالات متحده بخواهد که اقدامات قاطعانه ای برای اجرای شرایط خدمات خود و کاهش گسترش ایدئولوژی نفرت انجام دهند و باید به فشار بر بسترهای خارجی برای انجام این کار ادامه دهد.

آمریکا باید رابطه بلندمدت با جوامع عرب برقرار کند

رهبران ایالات متحده همچنین باید فراتر از این بحران فکر کنند و یک استراتژی چند بعدی توسعه دهند که متعهد به ایجاد روابط بلندمدت با جوامع عرب و مسلمان باشد. این کشور به دیدگاهی تازه از خاورمیانه نیاز دارد که واقعیت ها و امکانات جدید را برای تصمیم گیرندگان و جمعیت های جوان در نظر بگیرد. نقش قدرت نرم در اینجا مهم است و زمان، پول و منافع اختصاص داده شده ایالات متحده در دیپلماسی، گفتگو و توسعه مهم خواهد بود.

اکنون دشمنان ایالات متحده در منطقه نیز پوشش سیاسی بیشتری برای ضدیت با آمریکا دارند. و از 7 اکتبر، حملات متعددی به نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه صورت گرفته است. در حالی که برخی به دنبال بیرون راندن ایالات متحده از منطقه هستند، برای ایالات متحده بسیار مهم است که تعاملات خود را دو برابر کند و خلاء خطرناکی را که می تواند توسط چین، روسیه یا یک بازیگر غیردولتی خطرناک پر شود، باقی نگذارد.

همچنین ادامه این وضعیت خطرات جدیدی برای ایالات متحده در داخل خواهد داشت. وزارت امنیت داخلی هشدار داده است که خشونت هدفمند علیه اسرائیلی‌ها، فلسطینی‌ها، یهودیان، مسلمانان و کسانی که گاهی با اعضای این مذاهب اشتباه می‌شوند، مانند سیک‌ها، ممکن است با پیشرفت درگیری در غزه در ایالات متحده افزایش یابد. آمریکا قبلاً پیش نمایشی از این موضوع را با قتل از روی نفرت یک پسر فلسطینی در ایلینویز و تهدید به بمب گذاری در کنیسه ها دیده است. این خطر واقعی وجود دارد که افراط گرا هایی مانند نئونازی ها بتوانند از این لحظه برای انجام حملات و استخدام افرادی که مسلمانان یا یهودیان را دشمن مشترک می دانند، استفاده کنند.

انتخابات 2024 و افزایش خشم جوانان از بایدن  

افزایش خشونت همچنین می تواند حمایت داخلی از نامزدهای سیاسی تندرو را افزایش دهد. همه اینها می تواند بر انتخابات ریاست جمهوری 2024 تأثیر بگذارد.

 در حال حاضر، این درگیری تنش‌های نسلی بین دولت بایدن و جوانان آمریکایی را تشدید کرده است، که یک بلوک رأی کلیدی برای دموکرات‌ها هستند و تمایل دارند بیشتر از اسرائیل انتقاد کنند. برخی از دانشجویان حتی نیروهای حماس را «مبارزان آزادی» می نامند. تصاویر و داستان‌های دلخراشی که از خاورمیانه منتشر می‌شود می‌تواند باعث واکنش شدید ضد بایدن در میان جوامع مذهبی و دیاسپورا در ایالات متحده شود، که بسیاری از آنها در ایالت‌های به اصطلاح «خاکستری»- و نه الزاما در اختیار یکی از دو حزب دموکرات و جمهوری خواه - متمرکز هستند. با گسترش این درگیری، دولت یک ضرورت اخلاقی و استراتژیک برای مقابله با نفرت ضد مسلمانان، نفرت ضد عرب و یهود ستیزی دارد.

نوبیتکس
برچسب ها:
اخبار بین الملل
ارسال نظرات
x