اشباعبازارسنگآهن و فولاد به نفع کیست؟
این روزها قیمت سنگآهن در بازارهای جهان بویژه چین به شدت در حال کاهش است اما نهتنها از حجم تولید این ماده خام کاسته نشده بلکه بازار به سمت اشباع بازار سنگآهن پیش می رود، این سوال مطرح می شود که چه کسی یا کسانی از اشباع بازار این محصول سود میبرند که حاضر به کاهش حجم تولید نیستند؟
کمپانیهای دو ملیتی استخراج معادن «بیاچپی بیلیتون» و «ریو تینتو» با افتخار میگویند که چگونه توانستهاند با موفقیت هرچهتمامتر حتی با وجود پایین آوردن هزینهها، تولید خود را بالا برده و سود کافی کسب کنند که این مهمترین پیام کنفرانس پیشبینی قیمت جهانی سنگآهن و فولاد است که در هفته جاری در استرالیای غربی برگزار شد. به گزارش هلنیکشیپینگنیوز، درحال حاضر، معدنداران خرد از سقوط قیمت سنگآهن در آسیا دچار خسارت جدی شدهاند درحالیکه استرالیا بزرگترین سهامدار این بازار است که بیشترین سود را نیز از صادرات به جیب میزند. قیمت سنگآهن روز سهشنبه گذشته به 58 دلار در هر تن نزول کرد که این کمترین قیمت این ماده خام در تاریخ ثبت قیمتها محسوب میشود. کاهش 19 درصدی قیمت سنگآهن امسال، علاوهبر کاهش 47 درصدی سال گذشته رویداد. کارشناسان صنعت فولاد در چین که مقصد دو سوم سنگآهن تحویلی بنادر در جهان محصوب میشود، شرح میدهند که چگونه صنایع آنها از سرریز موجودی انبارها، سود اندک و تغییر رویکرد اقتصادی رنج میبرند. بنابراین، تمامی این عوامل یک سوال مهم را به ذهن متبادر میکند که چه کسی برنده بازی افزایش تولید فراتر از تقاضای جهانی فولاد است؟به گزارش اقتصادی نیوز، سه غول بزرگ معدنی یعنی Vale برزیل، بیاچپی بیلیتون و ریو تینتو، همراه با بازیگر شماره چهار این عرصه یعنی گروه فولاد فورتسکیو، بزرگترین بازیگران پشت پرده در تولید 330 میلیون تن سنگآهن هستند که پا به عرصه رقابت گذاشته یا قصد دارند طی چندسال آینده پا به عرصه بگذارند. برای درک کامل این مساله باید به این نکته اشاره کرد که واردات سنگآهن چین سال گذشته (2014)، 934 میلیون تن بود که این رقم 13.9 درصد نسبت به سال قبلتر یعنی 2013، افزایش یافتهاست. این رقم همچنین حدود دوبرابر میزان صادرات سنگآهن این کشور در سال 2007 میلادی محسوب میشود. تصمیم سرمایهگذاری برای ذخیره این ظرفیت جدید در سال 2011 میلادی یعنی زمانی که قیمت فولاد هرتن 190 دلار بود و این خوشبینی وجود داشت که تقاضا برای واردات فولاد چین طی اواسط دهه آینده به 1.5 میلیارد تن افزایش یابد. اما واقعیت وارونه از آب درآمد و سال گذشته حجم تولید فولاد چین به 823 میلیون تن رسید. «لی شینچوانگ»، رییس اتحادیه آهن و فولاد چین (CISA)، که در این همایش سخنرانی میکرد گفت: میزان تقاضا برای فولاد در چین که حدود نیمی از مصرف جهان را در اختیار دارد، طی سالهای آتی رفتهرفته کاهش مییابد. درصورتیکه برداشت وی صحیح باشد، بهترین خبر برای سنگآهن این است که شاهد سقوط ناگهانی قیمت این محصول نخواهیم بود در عوض این سقوط به آرامی رخ میدهد. درنهایت صنعت سنگآهن تنها امیدوار خواهد بود تا بتواند اضافه تولید خود را که از جابجایی تولیدکنندگان گرانقیمت ناشی شده، بهفروش برساند. همچنین، تولیدکنندگان خرد در استرالیا ناچارند این بازار را ترک کنند یا اینکه برای ادامه حیات خود ناچارند قیمتهای خود را بازهم بشکنند. اما مهمترین بازی برای بزرگان این عرصه و معدنداران کم هزینه قطع تولید داخلی چین است که این اتفاق نیز در سطوح مختلف رخ خواهد داد. «اندرو هاردینگ»، رییس کمپانی ریو تینتو میگوید: 125 میلیون تن سنگآهن گران در سال 2014 میلادی از بازار خارج شد که از این حجم، 85 میلیون تن در چین بود. وی پیشبینی کرد که 85 میلیون تن سنگآهن دیگر نیز ممکن است در معرض همین خطر باشد. البته کمپانیهای ریو تینتو و بیاچپی بیلیتون بیش از CISA، نسبت به تولید فولاد در چین خوشبین هستند. اما درصورتیکه حتی حق با معدنداران باشد، بازار همچنان طی سالهای آتی نیز با اشباع روبرو خواهد بود. حال دوباره این سوال مطرح میشود که پس در این میان چه کسی از اشباع بازار سود میبرد؟ قطعا در این بین، کمپانیهایی نظیر ریو تینتو و بیاچپی بیلیتون که نسبت به سال 2011 به یک سوم کاهش یافته از این مساله سود نمیبرند. فولادکاران چین نیز که 40 درصد از ظرفیت تولید آنها معلق مانده نیز قطعا سود نمیبرند. اما سوداگران سنگآهن و فولاد چطور؟ آنها از افزایش سریع حجم بازار سود بردهاند اما قطعا ادامه روند کاهشی قیمتها، درآمد آنها را نیز از بین برده و بازار سنگآهن را در بهترین حالت به یک تجارت خرد برای آنها تبدیل میکند. پس ذینفعهای نهایی از اشباع بازار سنگآهن و فولاد، قطعا وام گیرندگان هستند چراکه کاهش قیمت فولاد به سایر محصولات نیز سرایت میکند و نرخ تورم را در بسیاری از کشورها پایین میآورد در نتیجه این مساله به بانکهای مرکزی این امکان را میدهد تا نرخ بهره به پایینترین سطح خود در تاریخ برسد.