پل کروگمن: چین مرا میترساند
پل کروگمن اقتصاددان امریکایی نهتنها از آمار و دادههای فراوان و بزرگ اقتصادی چین هیجانزده نشده است بلکه اعلام کرد که چین مرا میترساند. برای پل کروگمن، چالشهایی که اقتصاد چین با آن مواجه است، کافی است که او را نگران سازد.
به گزارش سیانان، پل کروگمن اقتصاددان امریکایی و برنده نوبل اقتصاد که در اجلاس مالی آسیایی در هنکگنک شرکت کرده بود، دیروز در سخنرانیاش در توضیح اینکه چرا چین او را میترساند گفت: ترسم از این نیست که سیاستهای اقتصادی اشتباه بودند بلکه حجم بالای تعدیل در چین است که مرا میترساند. کروگمن گفت، تغییراتی که چین نیاز دارد که اجرا کند- از اقتصادی که موتورش با سرمایهگذاری روشن میشود به اقتصادی که مصرف، موتورش است- بسیار مشکل خواهد بود. از طرف دیگر دولت احتیاج دارد که سریعا کارهایی انجام دهد که از افول اقتصادی شدید اجتناب کند. چین سهدهه است که از رشد دورقمی برخوردار بوده است، رشدی که درحالحاضر به نظر پایدار نمیآید. رشد تولید ناخالص داخلی چین در سالهای اخیر هشدارهای لازم را داده است، مثلا رشد تولید ناخالص داخلی این کشور در 2014، حدود 7.4درصد بود که کندترین نرخ رشد در 24سال اخیر بوده است. این امر که این دوره انتقالی و گذار در چین موجب رکود وحشتناکی نشده، بسیار عجیب است. کروگمن گفت، من فکر میکنم که سرمایهگذاری درحالکاهش است و طول هم خواهد کشید که بهازای این کاهش مصرف به سطحی برسد که به موتور اقتصاد تبدیل شود. در نظر کروگمن اینکه چگونه دولت بتواند اصلاحات را مدیریت کند، بسیار اهمیت دارد. نگرانیهای اصلی کروگمن اینها هستند: کاهش نیروی کار کروگمن معتقد است، یکی از چالشهای اصلی چین، بحران جمعیتی این کشور است که اساسا نتیجه سیاست تکفرزندی در چین است. چین میلیونها کارگر را از مناطق روستایی به مناطق شهری منتقل کرده است تا بیشتر مولد باشند. با اینحال هنوز کارگر بیشتری مورد نیاز است. به نظر کروگمن چین در رشد اقتصاد مدرنش که خارج از روستاها شکل گرفته، بسیار موفق بوده است. اما نیروی کار موثر، یعنی جمعیتی که به لحاظ سنی، نیروی کار محسوب میشود، در حال کاهش است. میزان مصرف، مصرفکنندگان چین، جامعهیی شناخته میشود که بالاترین میزان پسانداز را دارد. کروگمن میگوید، این عادت هرچند برای اقتصاد خانواده خوب است اما دولت به مردمی نیاز دارد که سر کیسه را شل کرده و خرج کنند و به این وسیله رشد اقتصادی را موجب شوند. البته کروگمن عادت یا فرهنگ پسانداز یا عقل معاش را یک «مشکل» نمیداند. او میگوید، سیاستهایی (علاقه به پسانداز وجود دارند که میتوانند تغییر (تشویق به مصرف) کنند. وی همچنین میافزاید، اگر پکن علاقهمند است که اقتصادی مصرفگرا داشته باشد یا اقتصادی که مصرف، موتور آن باشد، دولت باید بخشی از سود صنایع و تولیدات را به جیب کارگران واریز کند. یک امکان دیگر این است که یک نظام حمایتی اجتماعی قدرتمندی ایجاد کند که این نیاز را برای شهروندان که پول برای خدمات پزشکی اضطراری پسانداز کنند، از بین ببرد. جامعهیی که لازم نباشد مردم سر راهشان به بیمارستان، جلو عابربانک توقف کنند، جامعهیی خواهد بود که مصرف میکند. همواره به آمار و ارقام اعتماد نکنید شاخصهای اقتصادی همواره تصویر کاملی به شما نمیدهند، بهخصوص در مورد چین، این آمار به نظر کروگمن خیالی آمده است تا واقعی. نبود آمار دقیق و بهموقع، دنبال کردن رشد اقتصاد چین را دشوار میسازد. با اینهمه کروگمن در مورد عملکرد چین در درازمدت اطمینان دارد. وی میگوید من فکر میکنم آینده به اقتصاد چین تعلق دارد اما این آینده، آینده کمی دورتر از چیزی است که ما فکر میکردیم. بدترین رشد اقتصادی چین در 2014 سخنان کروگمن در حالی است که آمار نشان میدهد که اقتصاد چین در سال2014 بدترین نرخ رشد اقتصادی را در 24سال اخیر داشته است. عملکردی که عمق چالشهایی را نشان میدهد که دومین اقتصاد بزرگ جهان با آن موجه است. تولید ناخالص داخلی در این کشور در سال2014 تنها 7.4درصد رشد پیدا کرده است. این در حالی است که دولت رشد 7.5درصدی در تولید ناخالص داخلی را هدف خود اعلام کرده بود. با اینهمه دولت اعلام کرده است که آنها میتوانند با رشدی کمتر از هدف دولت هم کنار بیایند. درواقع نرخ رشد چین هنوز از بسیاری اقتصادهای مهم سریعتر است. چین در سه دهه گذشته سالانه حدود 10درصد رشد اقتصادی را تجربه کرده است و این رشد چین را به سطح دومین اقتصاد بزرگ جهان ارتقا داد. اما درحال حاضر کندی این رشد، به نظر تحلیلگران نگرانکننده میآید. هرچند به نظر عدهیی دیگر از اقتصاددانان مانند کروگمن، آنچه در مورد چین نگرانکننده است، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی این کشور نیست بلکه توفیق این کشور در تغییر جهت اساسی در اقتصاد است. تولید ناخالص داخلی هنور جامعترین معیار برای اندازهگیری سلامت اقتصادی یک کشور است و معیار مهمی برای اینکه اقدامات اصلاحی دولت را در دومین اقتصاد جهان و نیز تغییر جهت این کشور به سمت اقتصاد مصرفمحور مشاهده کرد.