x
۲۰ / فروردين / ۱۴۰۲ ۱۹:۰۳

منظور از بازل II چیست؟

منظور از بازل II چیست؟

بازل II قوانین مربوط به حداقل سرمایه الزامی را که در بازل I یعنی اولین موافقتنامه نظارتی بین المللی تعیین شده بود گسترش داد و چارچوبی را برای نظارت تنظیمی و همچنین الزامات افشای جدیدی را برای ارزیابی کفایت سرمایه بانک ها ارائه کرد.

کد خبر: ۷۰۹۲۰۲
آرین موتور

به گزارش اقتصاد آنلاین، تفاوت اصلی بین بازل II و بازل I در این است که بازل II ریسک اعتباری دارایی‌های نگهداری شده در موسسات مالی را در محاسبات تعیین نسبت‌های سرمایه نظارتی ترکیب می‌کند.

درک بازل II

بازل II دومین توافقنامه از سه توافق‌نامه‌ی بین المللی نظارت بر بخش بانکداری است که بر سه رکن اصلی استوار است: حداقل سرمایه الزامی، نظارت تنظیمی و نظم بازار. حداقل سرمایه الزامی مهمترین نقش را در بازل II  ایفا می کند و بانک ها را موظف می سازد که حداقل نسبت سرمایه‌ی مشخصی را نسبت به دارایی های موزون به ریسک حفظ کنند.

از آنجا که مقررات بانکی کشورهای مختلف قبل از معرفی توافقنامه بازل به طور قابل توجهی با یکدیگر تفاوت داشت، چارچوب یکپارچه بازل I و متعاقباً بازل 2 به کشورها کمک کرد تا قوانین و مقررات خود را استانداردسازی کنند و اضطراب بازار ناشی از ریسک‌های نظام بانکی را کاهش داد. چارچوب بازل در حال حاضر از 14 استاندارد تشکیل شده است.

حداقل سرمایه الزامی

بازل II با اتکا به دستاوردهای بازل 1 دستورالعمل‌هایی را برای محاسبه حداقل نسبت‌های سرمایه نظارتی ارائه می‌کند و لزوم حفظ ذخایر سرمایه‌ای حداقل برابر 8% دارایی‌های موزون به ریسک را توسط بانک‌ها تأیید می‌کند.

بازل II سرمایه نظارتی واجد شرایط بانک‌ها را به سه ردیف مختلف تقسیم می کند. هر چه این ردیف بالاتر باشد دارایی‌های آن ایمن‌تر و قدرت نقدشوندگی بیشتری خواهند داشت و بانک اجازه دارد اوراق بهادار تبعی کمتری را در آن‌ها لحاظ کند. هر ردیف باید حداقل درصد معینی از کل سرمایه نظارتی را داشته باشد که عدد مربوط به آن در محاسبه نسبت سرمایه نظارتی استفاده شود.

سرمایه ردیف 1 سرمایه‌ی اصلی بانک به حساب می‌آید و شامل سهام عادی، ذخایر افشا شده، سود انباشته و سایر دارایی‌های مشخص دیگر می‌شود. حداقل 4% از کل ذخایر سرمایه‌ای بانک بایستی به شکل دارایی‌های ردیف 1 باشد.

ردیف 2 سرمایه‌ی مکمل سرمایه ردیف 1 در نظر گرفته می‌شود و از اقلامی مانند ذخایر ارزش‌گذاری مجدد، ابزارهای ترکیبی و وام های فرعی میان مدت و بلندمدت است. ردیف 3 از بدهی‌های فرعی کم‌کیفیت‌تر و تضمین نشده تشکیل شده است.

بازل  II هم‌چنین تعریف  دارایی های موزون به ریسک را که در محاسبات مربوط به برآورده سازی یا عدم برآورده سازی ذخایر سرمایه‌ای الزامی بانک‌ها استفاده می‌شود اصلاح کرد. مفهوم دارایی‌های موزون به ریسک با هدف دلسرد کردن بانک‌ها از پذیرش ریسک مفرط نسبت به دارایی‌هایی که در دستان خود دارند طراحی شده است.

هر چه دارایی ریسک بیشتری داشته باشند، وزن آن‌ها بیشتر خواهد بود. مفهوم دارایی‌های موزون به ریسک برای تنبیه بانک‌ها به دلیل نگهداری دارایی‌های پرریسک طراحی شده است، که به طور قابل توجهی دارایی‌های موزون به ریسک را افزایش و نسبت‌های سرمایه نظارتی را کاهش می‌دهد. نوآوری اصلی بازل II در مقایسه با بازل I این است که  رتبه اعتباری دارایی ها را در تعیین ضریب ریسک آن‌ها در نظر می گیرد. هر چه رتبه اعتباری بالاتر باشد، ضریب وزنی ریسک دارایی کمتر خواهد بود.

نظارت تنظیمی و نظم بازاری

نظارت تنظیمی دومین رکن بازل ۲ است و چارچوبی را برای نهادهای نظارتی ملی برای مقابله با انواع ریسک‌های مختلف از جمله ریسک ساختاری، ریسک نقدینگی و ریسک‌های حقوقی فراهم می‌کند.

رکن  نظم بازار الزامات افشای مختلفی را برای ریسک‌پذیری بانک ها، فرآیندهای ارزیابی ریسک و کفایت سرمایه ارائه می‌کند. هدف این رکن افزایش شفافیت مربوط به استحکام فعالیت‌های تجاری بانک‌ها و ایجاد امکان مقایسه‌ی عملکرد بانک‌ها بر مبناهای یکسان توسط سرمایه‌گذاران و سایر کاربران صورت‌های مالی آن‌ها است.

نوبیتکس
ارسال نظرات
x