حل مسأله ناترازی گاز در گرو حل مسأله برجام/ ترجیح گاز به برق در گرمایش منازل سنگ بنای اشتباهی بود
اگرچه دولت سیزدهم تمام قد از این موضوع دفاع میکند که تحریمها را دور زدهایم و با وجود تحریمها و با تکیه بر دانش داخلی نیز میتوانیم در حوزهی نفت و گاز پیشرفت داشته باشیم اما عملاً شاهد شکست خوردن این سیاست هستیم و نشانهی بارز آن، همین ناترازی گاز است.
اقتصادآنلاین - نوا ذاکری؛ ریشهیابی وضعیت ناترازی گاز، چالشی که این روزها کشور به شدت با آن درگیر شده است، از مهمترین موضوعاتی است که شاید اگر در سالیان گذشته به آن پرداخته شده بود اکنون شاهد چنین وضعیت بغرنجی نبودیم.
حل مسألهی ناترازی گاز، علیرغم تلاشهای دولت همچنان به قوت خود باقی است و البته با گذر از زمستان میتوان شاهد کاهش آن باشیم اما حل مسأله، همچنان به قوت خود باقی است و با ادامهی این روند، پیداست که زمستانهای آینده نیز با این چالش و در وسعت بیشتری مواجه خواهیم بود.
علاوه بر عدم توسعهی میادین گازی، عدم بهینهسازی و مصرف افسارگسیختهی خانگی و صنعتی، یکی از اشتباهات بنیادین، ترجیح گاز به برق، برای گرمایش بوده است. در حال حاضر اگرچه دولت مدام بر بهینهسازی مصرف تأکید میکند اما این نکته را باید در نظر گرفت که تنها گزینهی در اختیار شهروندان گاز است.
ترجیح گاز بر برق، سنگ بنای غلطی بود که بنا نهاده شد
گاز رسانی مویرگی به تمام نقاط ایران که در حدود سی سال پیش آغاز شد نیز یکی دیگر از عواملی است که کشور را به شدت به گاز طبیعی وابسته کرد که البته با توجه به اینکه ایران دارای دومین ذخایر گاز طبیعی دنیاست، چندان غیرمنطقی نیست اما در آن دوره و در دورههای بعد که این گاز رسانی ادامه پیدا کرد بدون اینکه توجهی به میزان ذخایر و برداشت آنها وجود داشته باشد. در واقع میتوان گفت حجم سنگین و وسیع گاز طبیعی، هرگز تفکر دولتها را به سمت بهینهسازی نبرد تا به امروز که عواملی متعددی که در رأس آنها، سایهی سنگین تحریمها قرار دارد، آنها را با بحران ناترازی گاز مواجه ساخته، بحرانی که در طول سالیان ایجاد شده و به نظر نمیرسد حل آن، با وجود تحریمها، کمبود امکانات، تکنولوژی و سرمایه، به سهولت امکانپذیر باشد.
گاز رسانیهای اخیر در شرایط ناترازی گاز، کارهای نمایشی است
اواخر پاییز امسال که بحث ناترازی گاز به صورت جدیتری مطرح شد، صحبت از تعرفهی جدید گاز به میان آمد و قرار بر این بود که به گفتهی وزیر نفت «مشترکان پر مصرف نقرهداغ شوند» اما این راهکار با ورود رییس جمهور و اهدای تخفیف 70 درصدی به مشترکان، عملاً به بنبست خورد. این در حالی است که واقعیسازی قیمت انرژی، سالها پیش باید اتفاق میافتاد اما با توجه به ازدیاد ذخایر گاز، این مسأله همواره در حاشیه قرار گرفته است. قیمت انرژی در ایران بسیار ارزان است و همین ارزان بودن موجب شده که مردم متوجه اهمیت آن نباشند و شاهد مصرف افسارگسیختهی آن در بخش خانگی هستیم. اگرچه دولت سیزدهم در اقدامی ضربتی تلاش کرد افزایش قیمت را روی گاز اعمال کند اما با دستور رییس جمهور، بار دیگر به حاشیه رفت.
در این شرایط بحرانی اما مدیرعامل شرکت گاز لرستان، از گاز رسانی به 54 روستای این استان در ایام دههی فجر خبر داده است؛ کرم گودرزی در این خصوص بیان کرده است: « گازرسانی به ۵۴ روستا، ۱۶۶ واحد تولیدی و صنعتی و ساختمان اداری ناحیه ۲ شهرستان خرمآباد با اعتباری بالغ بر ۸۴۰ میلیارد ریال در استان به بهرهبرداری خواهد رسید.»
او همچنین اضافه کرده است: « گلنکزنی گازرسانی به ۲۰ روستا و ۱۶ واحد تولیدی و صنعتی نیز با اعتباری بالغ بر ۲۵۰ میلیارد ریال به زمین زده خواهد شد.»
جالب است که در طول سی سال اخیر همچنان مسئولان در یک مسیر گام برمیدارند و به پس و پیش، یا چپ و راست خود نظر نمیدوزند تا شاید راههای بهتری نیز بیابند. چنین اقداماتی، آن هم در شرایطی که کشور با ناترازی جدی گاز که از مرحلهی هشدار نیز فراتر رفته درگیر است، به نظر نمیرسد جز نمایش اینکه «ما سخت مشغول کاریم» چیز دیگری باشد. در واقع یک سنگ بنای غلط سالهاست گذاشته شده و به جای برق، گاز در اولویت قرار گرفته و اکنون هم این بنای کج، به اندازهای بالا رفته که تخریب آن امکانپذیر نیست یا دست کم نیازمند زمان، تکنولوژی و سرمایهی فراوان است که در حال حاضر دست دولت از هر سه این موارد خالی است؛ پس در چنین شرایطی چه میتوان کرد؟
در صورت ادامهی تحریمها، چشم انداز روشنی برای حل ناترازی گاز وجود ندارد
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی، در گفتگو با اقتصادآنلاین با اشاره به اینکه گازرسانی مویرگی به تمام نقاط ایران سیاستی است که از سی سال پیش بنیان نهاده شده میگوید: حکومتها این سیاست را از گذشته تا امروز دنبال کردهاند. با این کار تلاش شد که گاز، جانشین فرآوردههای نفتی و حاملهای انرژی شود و با توجه به اینکه ایران دومین دارندهی ذخایر گازی جهان است، سیاستی غیر منطقی به نظر نمیرسید.
او ادامه میدهد: بیست سال پیش کارشناسان معتقد بودند که نباید به همهی مناطق گازرسانی شود و بهتر است به جای آن از برق استفاده کنیم، چیزی که در اروپا و آمریکا بسیار متداول است اما به هرحال این اتفاق افتاد و در حال حاضر بیش از 95درصد سطح کشور و مناطق مسکونی ایران به شبکهی گاز متصل هستند.
این کارشناس انرژی با اشاره به وضع موجود بیان میکند: مشکل ما در حال حاضر سرمایهگذاری در بخش بالادست و بهینهسازی است که به حل معضلات آن توجه نمیشود.
بهروزیفر معتقد است ما در صنایع بالادست سرمایهگذاری نکردیم و نتوانستیم در بهینهسازی انرژی نیز اقدام مثبتی انجام دهیم. او در این خصوص بیان میکند: ساختمانهای ما ساختمانهایی نیستند که مصرف بهینه داشته باشند و ما به تمام اینها بی توجه بودهایم.
این کارشناس انرژی در پایان سخنان خود به سایهی سنگین تحریمها که بر سر حوزهی نفت و گاز است اشاره میکند و میگوید: تا مسألهی برجام حل نشود و نتوانیم با جهان تعامل داشته باشیم، چشم انداز مثبتی وجود ندارد. با وجود تحریمها تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم مسألهی ناترازی گاز را حل کنیم چرا که حل آن نیازمند سرمایه، تکنولوژی و امکانات است که هیچ کدام در اختیار ما نیست.
دولت سیزدهم کماکان تلاش میکند ناترازی گاز را بر دوش دولت قبل بگذارد
اگرچه دولت سیزدهم تمام قد از این موضوع دفاع میکند که تحریمها را دور زدهایم و با وجود تحریمها و با تکیه بر دانش داخلی نیز میتوانیم در حوزهی نفت و گاز پیشرفت داشته باشیم اما عملاً شاهد شکست خوردن این سیاست هستیم و نشانهی بارز آن، همین ناترازی گاز است.
عدم تعامل با جهان، بیشترین ضربه را به حوزهی نفت و گاز که پاشنه آشیل اقتصاد ایران است وارد آورده و اصرار بر این موضوع، سیاست غلطی است که به ضرر مردم و کشور تمام خواهد شد.
در چنین شرایطی دولت به جای اینکه سهم تقصیر خود را بردارد، در پی این است که ناترزای را بر دوش دولت قبل قرار دهد که اگر بر فرض چنین هم باشد، در حال حاضر دولت موظف است یک فکر اساسی برای آن بکند که جز با حل مسألهی برجام و امکان تعامل با دنیا و استفاده از دانش، فناوری، تکنولوژی و سرمایهی جهانی، امکانپذیر نیست.