داستان نخبه ای که از اتهام قتل نجات یافت
پسر نخبه اتهام قتل دوستش را که او نیز از نوابغ رشته شیمی بود رد کرده اما اولیای دم مقتول برای او قصاص خواسته بودند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتمادآنلاین، جوان نخبه شیمیکه متهم است با خوراندن مادهای شیمیایی به دوستش باعث مرگ او شده، برای بار دوم از اتهام قتل عمدی تبرئه شد.
این جوان متهم است نخبه دیگری را که از دوستانش بود و از دانشگاه بوستون آمریکا بورس دریافت کرده بود به قتل رسانده است.
سال ۹۹ بود که جوانی به نام سامان با اورژانس تماس گرفت و گفت دوستش مسموم شده و وضعیت بدی دارد. وقتی تکنیسینهای اورژانس به خانه سامان رفتند با جسم بیجان جوان ۲۵سالهای روبهرو شدند که چند دقیقهای بیشتر از مرگش نمیگذشت.
با مرگ مشکوک این جوان که شهاب نام داشت و مدالآور المپیاد شیمی در دوره دبیرستان و بورسیه دانشگاه بوستون آمریکا بود، پلیس مشغول بررسی ماجرا شد.
سامان گفت: من و شهاب از دبیرستان با هم دوستان صمیمیبودیم. من مدالآور المپیاد شیمی بودم و او نیز نخبه بود. ما هر دو با هم در دانشگاه شریف درس میخواندیم. من دانشجوی دکتری در دانشگاه شریف بودم و شهاب به تازگی بورسیه دانشگاه بوستون آمریکا شده بود و قصد مهاجرت داشت.
او ادامه داد: من به تازگی نامزد کرده بودم و شهاب وقتی فهمید او را برای مراسم عقد دعوت نکردهام، دلخور شد. به همین خاطر مدتی بود رابطهمان با هم قطع شده بود؛ اما وقتی فهمیدم قصد مهاجرت دارد بار دیگر با او تماس گرفتم و رفتوآمد ما با هم شروع شد. ما رابطه خیلی خوبی با هم داشتیم.
متهم بازگو کرد: آن روز شهاب با من تماس گرفت و خواست به خانه ما بیاید و با هم مشروب بخوریم. من محلول شیمیایی اعتیادآوری را که حامی کلروفرم بود تهیه کرده بودم. سالها بود به آن اعتیاد داشتم و میدانستم این ماده اعتیادآور است و مصرف زیاد آن میتواند کشنده باشد. وقتی او به خانه ما آمد، محلول را که در یخچال بود سر کشید و حالش بد شد. میخواستم او را به بیمارستان برسانم اما حالش خیلی بد بود. وقتی فهمیدم دیگر نفس نمیکشد با اورژانس تماس گرفتم.
متهم ادامه داد: من هیچ انگیزهای برای قتل دوستم نداشتم. احتمالاً چون خودش میدانسته محلول اثر مسکری مانند مشروب دارد آن را سر کشیده است.
به دنبال اظهارات نخبه جوان برای او کیفرخواست صادر و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
قتل عمد نکردم
در ابتدای جلسه دادگاه وکیل اولیای دم در جایگاه ویژه ایستاد و درخواست قصاص را مطرح کرد. او گفت: متهم عمدی و احتمالاً به خاطر حسادت دوستش را با خوراندن محول شیمیایی کشته است.
وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد منکر قتل عمدی شد و گفت: از دوران دبیرستان چون زیاد به آزمایشگاه میرفتم و محلولهای شیمیایی را با هم ترکیب میکردم به این محلول اعتیادآور دست پیدا کردم و از همان موقع به آن معتاد شدم. خودم همیشه محلول را در خانه درست میکردم و میخوردم. آخرین بار هم آن را با آبمیوه ترکیب کرده و در یخچال گذاشته بودم که دوستم آن را سر کشید. میخواستم او را به بیمارستان برسانم اما کار از کار گذشته بود.
او ادامه داد: وقتی دوستم سر یخچال رفته بود، متوجه او نشدم. اگر متوجه شده بودم اجازه نمیدادم محلول شیمیایی را بنوشد. من هیچ خصومتی با او نداشتم و ما رابطه خوبی با هم داشتیم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، او را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به خاطر قتل شبهعمد به پرداخت دیه محکوم کردند؛ اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات عالیرتبه خواستند تا پرونده بار دیگر در شعبه همعرض رسیدگی شود.
به این ترتیب سامان این بار در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه وکیل اولیای دم گفت: جسد پتوپیچ شهاب در حالی که پاهایش با چسب بسته شده بود در پارکینگ خانه سامان پیدا شد. کارشناسان پزشکی قانونی علت مرگ را مصرف کلروفرم و ماده کشنده دیگر و خفگی ناشی از آن اعلام کردند. متهم خانه پدریاش را خالی و سپس دوستش را به آنجا دعوت کرده بود که این موضوعات نشاندهنده تصمیم قبلی او برای قتل است.
او ادامه داد: کلروفرم ماده شیمیایی خطرناکی است که از صنعت پزشکی حذف شده است. ماده دیگری به نام دتیلن نیز در معده قربانی کشف شد و متهم ابتدا منکر استفاده از آن در محلول دستساز بود. این ماده که از تجزیه اتانول به دست میآید، خطرناک و کشنده است و متهم در آخرین بازجویی اعتراف کرد در ساخت مشروب دستساز از آن استفاده کرده بود.
این وکیل ادامه داد: سامان با این ماده شیمیایی خطرناک آشنایی داشته و هرگز درباره اینکه قربانی از آن استفاده نکند به او هشدار نداده بود. جسد شهاب در حالی که پاهایش بسته و داخل پتو پیچیده شده بود در پارکینگ پیدا شد و این موضوع نشان میدهد متهم قصد داشته آن را داخل ماشین بگذارد و از خانه خارج کند؛ اما چون در اجرای نقشهاش ناکام مانده با اورژانس تماس گرفته است. این موضوعات نشاندهنده تصمیم او برای قتل عمدی است. به همین خاطر از طرف اولیای دم برای سامان قصاص میخواهم.
سپس پدر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: پسرم رتبه ۵۴ کنکور سراسری بود. او کاپیتان تیم فوتسال دانشگاه شریف بود و قرار بود ۱۱ روز بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا برود. دوربینهای مداربسته محل جنایت همزمان با این ماجرا قطع شده و من میخواهم علت این موضوع را بدانم. از خون پسرم گذشت نمیکنم و برای سامان قصاص میخواهم.
سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و اتهام قتل عمدی را نپذیرفت. او گفت: آن روز شهاب به خانه ما آمده بود تا در انجام یک پروژه به من کمک کند. من محلول را با آبمیوه مخلوط کرده و آن را در یخچال گذاشته بودم تا بخورم. رنگ قهوهای محلول به خاطر وجود آبمیوه در آن بود. من سالها این ماده را میشناختم و در دبیرستان با آن کار میکردم. به همین خاطر به آن اعتیاد پیدا کردم. در ابتدا آن را بو میکردم اما هشت سال بود که به تنهایی محلول دستساز را درست میکردم و میخوردم.
در این هنگام قاضی گفت: شهاب چه مقدار از آن را خورد؟
متهم پاسخ داد: مقدار بسیار کمی از آن را خورد و به محض اینکه آن را مزه کرد گفت طعم تلخی دارد. به همین خاطر من آن را در دستشویی خالی کردم. من سر خیابان رفته بودم تا سیگار بخرم، وقتی برگشتم متوجه شدم او حدود پنج تا ۱۰ سیسی از آن را خورده است. بعد از مصرف محلول حال شهاب خوب بود. حتی سوالات فیزیکی را که یکی از دوستانش برای او فرستاده بود حل و برایش ارسال کرد؛ اما بعد از مدتی حالش بد شد.
سامان در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه خودش چه مقدار از آن مصرف میکرد گفت: تقریباً هر هفته مقداری از آن را میخوردم و حالتی شبیه مستی به من دست میداد. آن روز هم آن را در یخچال گذاشته بودم تا بعد از رفتن شهاب بخورم؛ اما شهاب ناخواسته آن را خورد.
سپس قاضی پرسید: چرا پاهای قربانی را چسب زده بودی؟
متهم جواب داد: وقتی حال شهاب بد شد لرز داشت. به همین خاطر پتویی را دورش پیچیدم. او کنترلی روی پاهایش نداشت و نمیتوانست راه برود. به همین خاطر پایش را با چسب بستم تا بتوانم او را سوار ماشین کنم؛ اما نتوانستم و با اورژانس تماس گرفتم. من انگیزهای برای کشتن او نداشتم. اگر سوءنیت داشتم قبل از رسیدن اورژانس چسب پایش را باز میکردم.
سپس وکیل متهم به دفاع پرداخت و گفت: موکلم هیچ انگیزهای برای قتل نداشته و مقدار کمی از ماده کشنده در معده قربانی پیدا شده است که این موضوع نشان میدهد او مقدار کمی از آن را مصرف کرده است.
سامان نیز به عنوان آخرین دفاع گفت: باور کنید من قصد کشتن شهاب را نداشتم. او دوست خوبم بود و نمیدانم چرا در غیاب من از محلول مصرف کرده بود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده، بار دیگر متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به جرم قتل شبهعمد به پرداخت دیه محکوم کردند.