هیچوقت از ظاهرم راضی نبودم و همیشه نادیده گرفته می شدم / نمی خوام دخترم حس خواستنی نبودن رو مثل من تجربه کنه / چیکار کنم + پاسخ روانشناس
واکنش شما نسبت به قضاوت دیگران درباره ظاهرتان چیست؟ اگر کسی چهره شما را مسخره کند به او چه خواهید گفت؟
به گزارش اقتصادآنلاین، نگران نبودن و اهمیت ندادن به ظاهر کار سادهای نیست، مخصوصا اگر متقاعد شده باشید که ظاهرتان تاثیر منفی بر کیفیت زندگیتان گذاشته است. اما چیزی که باید باور کنید این است که این «زشت بودن» شما نیست که بر زندگیتان اثر گذاشته، بلکه این احساس شما در مورد خودتان است که زندگیتان را تحت الشعاع قرار داده است. اگر شما هم حس خواستنی نبودن را دارید با ما همراه باشید.
حس خواستنی نبودن
پرسش: من از بچگی هیچوقت از ظاهر خودم راضی نبودم و همیشه در مقابل دخترهای دیگه، نادیده گرفته میشدم. الان یه دختر هفت ماهه دارم که نسبت به هم سن و سالهاش و بچههای فامیل، قیافه خیلی معمولی داره. کمی تپلیه با چشمای قهوهای و پوست سبزه. حتی همین الانم این حرفا رو میشنوم که عه چه حیف به باباش نرفت سفید و بور شه! من واقعا نگرانم آقای دکتر. نمیخوام دخترم هم مثل من، شرم از ظاهر، حس خواستنی نبودن و احساس کم بودن از دیگرانو تجربه کنه. چطور باید جلوی این اتفاقو بگیرم؟
پاسخ: موضوع اینجاست که بچهها در طی دوران رشد، به شدت و سرعت تغییر میکنن، رنگ پوست و موشون کلا عوض میشه، بچههای ریزه میزه یهو چاق میشن و تپلها، لاغر. بنابراین، سالها طول میکشه تا ما به شکل و قیافه با ثبات امروزمون برسیم. پس در حال حاضر، پیشبینیهای همه، از جمله خود شما، در مورد دخترتون، کاملا بیاساسه. حالا میرسیم به نکته دوم: هر پدر و مادری دلش میخواد که بتونه به هر قیمتی که شده، فرزندش رو از تجربه رنجی که روزی خودش، در دوران کودکیش، ناچار به تحملش بوده، محافظت کنه و از یه جایی به بعد، انگار دیگه قادر نیست بین ۱) نقش امروز خودش در جایگاه یک والد، ۲) کودک آسیبدیده دوران گذشتهاش و ۳) موقعیت امروز فرزندش تمایزی قائل بشه.
اشکال این داستان کجاست؟ اینجاست که خود همین گوش به زندگی مداوم در برابر خطرات احتمالی، احتمال رخداد اون اتفاق ناگواری که ازش میترسید رو افزایش میده؛ یعنی آماده کردن بیش از حد کودک در برابر یک مسئله و هشدارهای مداوم، در واقع فقط بهش آموزش میده که هر لحظه انتظارش رو بکشه و ترس از اون رویداد، درست مثل یک لنز، نحوه نگاهش به دنیای اطراف رو مختل کنه و با لنزی دنیا رو نظاره میکنه که از پشت اون لنز همه چی ترسناک و خطرناک به نظر میاد. پس چالش اصلی اینجاست که شما ابزار مورد نیاز برای مواجهه با سختیها و رنجهای اجتنابناپذیر زندگی رو در اختیار فرزندتون قرار بدید، اما حواستون باشه که بهش اجازه بدین، خودش به تنهایی دنیا رو تجربه کنه و به این نتیجه برسه که چه چیزی ترسناکه و بهتره نگران چه مسائلی باشه.
متاسفانه، بسیاری از بچهها، آسیبها و تروماهای والدینشون در مورد موضوعات مختلفی مثل پول، خیانت، عشق و غیره رو به ارث میبرن، نه به این دلیل که خود والد بهشون صدمهای زده، بلکه از اونجایی که اون مادر یا پدر، مدام چشم به راه بودن که یکی دیگه بیاد و به بچهاش آسیب بزنه، پس هرگز حفاظ دستهاش رو از وجود فرزندش بر نداشته و بهش اجازه ندادن که تو دل تجربه و فراز و فرودهای زندگی بره و با این رفتارها، ترس رو در وجود بچهاش کاشته.
حالا با در نظر گرفتن این نکات، برگردیم به موضوع پرسش شما: وقتی بچهها به دنیا میان، مفاهیمی مثل اضافه وزن، پوست خوشرنگ یا باربی بودن رو بلد نیستن؛ پس قطعا یک نفر دیگه باید بیاد معنای این واژهها رو بهشون آموزش بده و از طرفی گوشزد کنه که حواست باشه فلانی، این معیار در مورد تو ممکنه صدق کنه! این یعنی، همین که شما به فرزندتون بگید، «ظاهر تو هیچ ایرادی نداره»، کافیه تا این احتمال رو که ظاهرش ممکنه از نظر دیگران ایراد داشته باشه رو تو ذهنش بیدار کنید!
اما خبر خوب اینجاست که تو این ماجرا، زمان طرف شما ایستاده؛ تا زمانی که دختر شما به سنی برسه که بابت این مسائل نگران بشه، سالها فرصت دارید، پس به نظر من، بهترین کاری که شما میتونید در طی این زمان انجام بدین، اینه که رو ترمیم آسیبهای خودتون کار کنید؛ من میفهمم که شما تمام عمرتون رو در معرض معیارهای زیبایی غیر واقعی سپری کردید، پس مسیر مقابله با این باورها آسون نخواهد بود؛ اما برای اینکه طاقت بیارید، یادتون باشه که خیلی از دخترها، با شنیدن جملاتی که مادرشون در مقابل آیینه، نثار خودش میکنن، استانداردهای زیبایی رو آموزش میبینن.
پس اگر شما بتونید حداقل با اونچه که در آیینه میبینید چالشی نداشته باشید، بپذیریدش و اجازه ندید تبدیل به دغدغه بشه، شک نکنید که دختر شما، قبل از اینکه وارد این اجتماع و جنگ و خونریزیهاش بشه، حداقل خیالش راحته که یه هم رزم، کنار خودش داره. پر واضحه که شما هرگز نمیتونید نظراتی که فرزندتون از دیگران میشنوه رو کنترل کنید، ولی میتونید «اهمیت ندادن» به نظرات دیگران رو بهش یاد بدید.
در ضمن، اگر دلتون میخواد حس خواستنی نبودن رو تجربه نکنید، میتونید خودتون رو از زاویه نگاه نوزادتون تماشا کنید، شما از چشم دخترتون، فوق العاده و جادوییترین موجود روی کره زمین هستید.
راستی، تو این فاصله، اگر از کسی شنیدین که گفت «به باباش نرفته و سفید و بور نیست» بهش بگید: «یکی از قوانین تربیتی من و همسرم اینه که در مورد ظاهر افراد، چه خوب چه بد اظهار نظر نکنیم، ممنون میشم که این خواسته ما رو رعایت کنید». این استراتژیها، حداقل برای مدتی، برای کاهش تاکید و اهمیت نسبت به ظاهر، به عنوان موضوعی که میتونه مشغولیت فکری برای دخترتون ایجاد کنه کمک میکنه؛ اما خب بالاخره اجتماع تاثیرات خودش رو اعمال میکنه؛ بنابراین، در نهایت، گاهی بهترین کاری که میتونیم بکنیم تا فرزندمون رو از رخداد اتفاقاتی که ازشون میترسیم در امان نگه داریم، اینه که اجازه ندیم، ترس از اون موضوع، در وجودشون جوونه بزنه.