۲ درس کلیدی کرونا به زنجیره تامین / چرا شناسایی زنجیره تامین جهانی دشوار است؟
کمبود تراشه های نیمه هادی که در اواخر سال ۲۰۲۰ به صنعت خودرو ضربه ای اساسی زد، دو درس در مدیریت زنجیره تامین برای تامین کنندگان و همچنین صنعتگران به همراه داشت. درس هایی که موجب شد کمبود عرضه خودرو مشکلات مالی عظیمی به خودروسازان تحمیل کند و سایر صنایع نیز به دلیل عدم تامین مواد اولیه ناچار به تعطیلی بسیاری از بخش های خود شدند.
اقتصادآنلاین – پرهام کریمی؛ اولین درس این بود که عدم دید گسترده نسبت به شبکه تامین جهانی، پاشنه آشیل زنجیره تامین شرکت هاست. شرکتها اغلب تامین کنندگان خود فراتر از لایه اول را نمیشناسند و بنابراین در بالادست زنجیره تامین در معرض شوک هستند.
مورد دوم اینکه زنجیره تامین هر شرکت به صورت مجزا فعالیت نمی کند. عمدتا زنجیره تامین شرکت های هم گروه در یک صنعت با زنجیره تامین دیگر شرکت ها در یک شبکه جهانی گسترده، مرتبط هستند. این واقعیت با کمبود مداوم نیمه هادی ها، زمانی که شرکت ها در صنایع مختلف (مانند خودروسازی و لوازم الکترونیکی مصرفی) خود را در رقابت برای تراشه هایی از تامین کنندگان یکسانی دیدند، به طرز دردناکی آشکار شد.
راهحل این مشکلات نه تنها مستلزم وجود دیدی وسیع و آینده نگرانه در لایههای بالایی زنجیره تامین یک شرکت است، بلکه نیاز به ارزیابی اینکه کدام تامینکننده در معرض خطر بیشتری نسبت به بقیه شبکههای جهانی قرار دارد در این بین احساس می شود.
زنجیره های تامین مجموعه ای از شبکه های گسترده هستند.
زنجیره های تامین گسترده، بسیار متراکم و پویا هستند. بین پنج سازنده تراشه و هفت خودروساز، سالانه به طور متوسط ۹۰.۵ شرکت واسطه وجود دارد. میانگین تعداد لینک هایی که برای رسیدن تراشه از یک سازنده به یک خودروساز باید طی شوند ۳.۲ است. جدا از این، تعداد زیادی از کوتاهترین مسیرها از یک تولیدکننده تراشه تا یک خودروساز با میانگین ۷.۹ وجود دارد و این پیوندها در سایر صنایع نیز قابل استفاده است.
شبکه تامین در طول زمان نیز تغییر می کند. این تغییر به این صورت است که تعداد زیادی از پیوندها قطع شده و پیوندهای جدید هر سال شکل می گیرند. به عنوان مثال، تنها ۱۴ شرکت واسطه بین سال های ۲۰۰۳ و ۲۰۱۷ مشترک هستند. در مجموع باید بدانید که شبکه واسطهها از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۷ شامل ۴۱۶ واسطه، ۱۱۵۳۳ پیوند و ۳۵۸۹ پیوند منبع - مقصد است.
ساختار این زنجیره تامین منحصر به فرد نیست. به عنوان مثال، زنجیرههای تامین تولید کنندگان کامپیوتر برای نیمه هادی ها دارای ویژگی های مشابهی با زنجیره تامین آن با خودروسازان هستند.
بدست آوردن دیدی از زنجیره تامین در چنین شبکه پیچیده ای کاری بسیار دشوار است. در واقع، برای هیچ شرکتی عملی نیست که به طور یک جانبه کاوش در زنجیره تامین کامل بالادستی خود را به عهده بگیرد. اگر پایینترین شرکتها به صورت معکوس کار کنند، به زمان طولانی و منابع قابلتوجهی نیاز دارند تا شبکه خود را لایه به لایه بررسی کنند. علاوه بر این، ساختار پویای شبکه تامین به این معنی است که شرکتها باید دانش خود را در مورد زنجیره تامین به روز کنند و ریسکهای خود در قبال این زنجیرهها را به طور مداوم ارزیابی کنند.
زنجیره تامین هر شرکت با شبکه تامین جهانی در ارتباط است.
تولیدکنندگان نیمه هادی تراشه های تولیدی خود را به شرکت های بسیاری از صنایع مختلف عرضه میکنند. در واقع، اگرچه صنعت خودروسازی بزرگ است، اما هفت خودروساز بزرگ در مجموع کمتر از ۵ درصد از تقاضای موجود بازار تراشه ها را تشکیل می دهند. ۹۵ درصد باقیمانده به شرکت هایی در صنایع دیگر مانند تولید رایانه و لوازم الکترونیکی منتهی شد. به طور مشابه، تولیدکنندگان خودرو نه تنها تراشهها، بلکه بسیاری از اجزای دیگر را نیز از طریق زنجیره عرضه، تامین میکنند، به طوری که زنجیره تامین نیمهرسانا بخش کوچکی از زنجیرههای تامین گسترده این شرکت ها است.
این پدیده به طور فزاینده ای زنجیره تامین شرکت ها را مشخص می کند. از آنجایی که محصولات در طول زمان پیچیدهتر شدهاند، به اجزایی از مجموعه در حال گسترش از تامینکنندگان جدید نیاز دارند. در نتیجه، زنجیرههای تامین به هم پیوستهتر شده و شرکتها را مستعد شوکهایی میکنند که از صنایع دیگر منشأ میگیرد.
به عنوان مثال اگر تقاضا در صنعت دیگری به طور ناگهانی افزایش یا کاهش یابد، آنگاه میتواند بر توانایی تامینکنندگان برای تامین سفارشات در صنعت دیگر تأثیر بگذارد. به ویژه، در زمان کمبود، شرکت های متقاضی برای تراشه ها و قطعات ارزشمندی که از آن تراشه ها استفاده می کنند، رقابت می کنند. به ویژه، در زمان کمبود، این شرکت ها برای تراشه ها و قطعات ارزشمندی که از آن تراشه ها استفاده می کنند رقابت می کنند.
علیرغم این تغییرات، اغلب شرکتها بر مدیریت روابط خود و عرضهکننده به گونهای متمرکز میشوند که گویی هیچ شرکت و عرضه کننده دیگری برای آن کالا وجود ندارد. خوشبختانه ساختار شبکه جهانی عرضه راه حلی برای این مشکل ارائه می دهد.
شبکه جهانی عرضه به جوامعی از شرکت های مختلف تقسیم شده است.
شبکه عرضه جهانی از جوامع یا خوشههای وسیعی تشکیل شده است. ما متوجه شدیم که پیوندهای زنجیره تامین متراکمی در بین شرکتهای داخل هر جامعه وجود دارد و جوامع مختلف به طور ضعیفی با یکدیگر مرتبط هستند.
در این شبکه، همه تامین کنندگان منابع ریسک یکسانی ندارند. برخی از آنها اهمیت بیشتری دارند زیرا در مرزهای جوامع قرار دارند، به این معنی که آنها دروازه هایی در سراسر جوامع هستند و تعداد نامتناسبی از مسیرها از آنها عبور می کنند. به این گونه شرکتها «شرکتهای با پیوند بالا» میگویند.
تجزیه و تحلیل ها از شبکه جهانی این شرکتها را شناسایی کرده و نکته مهم این است که آنها در طول زمان به طور قابل ملاحظه ای پایدار هستند. به طور معمول، این تامین کنندگان، توزیع کنندگان یا تولیدکنندگانی هستند که نمایندگی های صنعتی متنوعی در میان مشتریان خود دارند.
این ساختار یک رویکرد دو طرفه را پیشنهاد می کند. در بلندمدت، یک شرکت به تنهایی یا همانطور که ما پیشنهاد کردیم با همکاری تامین کنندگان لایه ۱، ممکن است سیستمی برای ترسیم مداوم زنجیره تامین خود ایجاد کند. اما در کوتاهمدت، ممکن است بخواهد با تلاش برای همکاری با تامینکنندگان با پیوند بالا برای کسب اطلاعات در مورد شبکهاش زنجیره تامین خود را گسترده تر کند. در واقع، این استراتژی با گذشت زمان فراگیرتر شده است، زیرا شبکه تامین در دو دهه گذشته بسیار بیشتر به جوامعی که به هم متصل هستند، تقسیم شده است.
تأثیرات همهگیری کووید - ۱۹، بحران وامهای مسکن و سایر اختلالات نشان دادهاند که تضمین سلامت زنجیرههای تأمین چقدر اهمیت دارد. مطالعات نشان میدهد که شرکتها هنگام مدیریت زنجیره تامین خود، باید ارتباطات خود را با شبکه بزرگتر این زنجیره در نظر داشته باشند. روشهای مبتنی بر نظریه گراف در علوم کامپیوتر که برای تحلیل شبکههای اجتماعی، شبکههای اینترنتی و جریانهای ترافیک استفاده میشوند، برای اندازهگیری ریسک در زنجیرههای تامین حیاتی ما نیز مفید هستند.