تفاهمنامههای وزارت نفت؛ دستاورد یا سراب

دولت سیزدهم برای توسعه میادین نفت و گاز بهدنبال شرقیسازی صنعت نفت یا امضای تفاهمنامه است. راههایی که دولتهای پیشین نیز رفتهاند اما هیچگاه به سرانجامی نرسیدهاند و تنها یک فرصتسوزی برای صنعت نفت ایران بوده است.
اقتصاد آنلاین- نجمه جمشیدی؛ وزارت نفت امضای تفاهمنامههای نفتی را یک دستاورد معرفی میکند، اما باید پذیرفت از این دست تفاهمنامهها در ۲ دهه گذشته بسیار امضا شدهاند ولی در عمل، ویترینی برای نمایشهای نفتی بوده است.به باور بسیاری از کارشناسان، تفاهمنامه یک سند غیرالزامآور است که در آن، دو طرف از علاقهی خود برای توسعه یک میدان نفتی یا گازی و یا پروژهای نفتی خبر میدهند. به آن ابراز علاقه کرده و در نهایت، امضای خود را روی این علاقه مشترکشان به ثبت میرسانند.
امضای 100 میلیارد دلار تفاهمنامه برای توسعه صنعت نفت حاشیههای بسیاری به همراه داشته است. وزیر نفت در اینباره گفته بود: «وزارت نفت با مشارکت سرمایه گذاران داخلی، سرمایه بانکها و هولدینگهای اقتصادی و با استفاده از ظرفیت کشورهای دوست و همسو در یک سال اخیر ۱۰۰ میلیارد دلار قرارداد و تفاهمنامه در صنعت نفت امضا کرده است که اجرای آنها امنیت انرژی کشور را تضمین میکند.»
جواد اوجی درحالی از تفاهمنامههای 100 میلیاردی سخن میگوید که خود میداند بهدلیل تحریمهای نفتی، امیدی برای تبدیل آنها به قرارداد نیست. حتی اگر این تفاهمنامهها منجر به عقد قرارداد شودن، هیچ ضمانتی برای اجرای آنها و عدم تکرار ماجرای شرکت فرانسوی توتال و سی ان پی سی چین در فاز 11 پارس جنوبی، وجود ندارد.
چالشهای سرمایهگذاری شرکتهای داخلی
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی بر این باور است که تبدیل تفاهمنامههای نفتی به قرارداد در شرایط تحریم صنعت نفت ایران؛ تقریبا غیرممکن است. او در گفتوگو با «اقتصاد آنلاین» دربارهی تفاهمنامههای 100 میلیارد دلاری وزارت نفت میگوید: «تفاهمنامه یکی از پیش شرطهای انعقاد قرارداد است. اما تفامهنامه به معنای انعقاد قرارداد نیست. در بحث تفاهمنامه دو بحث شرکتهای داخلی و خارجی مطرح هستند. دربارهی شرکتهای داخلی مهمترین موضوعی که مطرح است، تامین مالی پروژه است. آیا شرکتهای داخلی امکان سرمایهگذار 10 میلیارد دلاری در پروژههای توسعه میادین نفتی ایران را دارند؟ حتی اگر امکان تامین مالی پروژه را داشته باشند، مسئله تامین تجهیزات و امکانات و دانش فنی پروژهها به میان میآید زیرا بهدلیل تحریمهای نفتی ارتباط با بازارهای تامین قطعات و تجهیزات و تکنولوژی و دانش فنی خارجی قطع شده است. به اعتقاد من حتی اگر سرمایه توسعه میادین نفتی از طریق صندوق توسعه ملی یا بانکها تامین شود در بحث تکنولوژی و تجهیزات با مشکلات اساسی مواجه هستیم. البته شرکتهای داخلی دانش فنی پروژههای کوچکی همانند احداث خطوط لوله را دارند اما بازهم در بحث تامین تجهیزات به خارج وابسته هستند.در بحث ورود شرکتهای خارجی برای توسعه میادین نفت و گاز ایرانی، مسئله تحریم مطرح است. بهجرات میتوان گفت هیچ شرکت خارجی، از دست دادن بازار سایر کشورها را فدای حضور در ایران نمی کند.»
رقیبی به نام روسیه
بهروزیفر دربارهی تفاهمنامه 40 میلیارد دلاری روسیه با ایران میگوید: «روسیه در طول تاریخ نهتنها شریک استراتژیک نفتی برای ایران نبوده بلکه رقیب سرسختی بوده است. بهویژه در حوزه گاز. درحال حاضر بازار اروپا میتواند بهترین بازار هدف ایران در حوزه گاز باشد اما روسیه هیچگاه تمایلی به ورود ایران به بازار گاز اروپا را نداشته و ندارد. این کشور طی چند سال گذشته تمام توان خود را به کار برده تا امکان اتصال ایران به بازار اروپا فراهم نشود.»
سراب توسعه صنعت نفت با کمک شرق
این کارشناس انرژی دربارهی سرمایهگذاری چینیها در توسعه میادین نفت و گاز ایران میگوید: «چینیها بهدلیل تراز مثبت تجاری، امکان تامین مالی در هر پروژهای را در هر جای دنیا دارند. ولی باید قبول کرد چین در صنعت نفت و گاز و انرژی حرف چندانی برای گفتن ندارند. چینیها دارای تکنولوژی پیشرفته صنعت نفت و گاز نیستند و به همین دلیل نمیتوانند در توسعه میادین نفت و گاز به ایران کمکی کنند ؛ برای درک بهتر این موضوع مقایسهای از توسعه سطح تکنولوژی در آمریکا و چین می تواند روشن کننده این موضوع باشد.آمریکا در 15 ساله گذشته با توسعه فناوری و تجهیزات توانسته تولید نفت خود را از 7 میلیون بشکه به 12 میلیون بشکه برساند؛ آن هم با توسعه میادین نفت و گاز غیرمتعارف خود یا همان شیل نفتها و شیل گازها.با این دستاورد نه تنها توانسته تقاضای داخلی خود را تامین کند بلکه به صادرکننده نفت و گاز هم تبدیل شده است. چین هم یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر غیرمتعارف گاز در جهان است اگر سطح تکنولوژی و تجهیزات این کشور درحدی بود که می توانست از این ذخایر بهره برداری کند؛ درحال حاضر بهجای واردات گاز، صادرکننده گاز به جهان بود.»
روسها در نفت و گاز حرفی برای گفتن ندارند
او ادامه میدهد: « درباره روسیه هم وضعیت همین است و این کشور وضعیتش از چین هم بدتر است . هرچند روسیه، اقتصاد بزرگی دارد اما هم از نظر مالی و هم از نظر فناروی وضعیت مناسبی ندارد. تکنولوژیهایی که روسیه در دست دارد و با آن تولید نفت و گاز انجام میدهد، همگی غربی هستند. میادین نفت و گاز این کشور را عمدتا شرکتهای آمریکایی و اروپایی انجام داده و میدهند چرا که خود روسها میدانند در این حوزه حرفی برای گفتن ندارند».
توسعه در گروی سرمایهگذاری خارجی
بهروزیفر با اشاره به اینکه درصورت توافق هستهای، نباید انتظار معجزه در صنعت نفت داشته باشیم، عنوان میکند: «اگر برجام احیا شود، مشکلات روزمره کشور حل خواهد شد. اما چنانچه تصور کنیم با برجام میتوانیم مشکلات صنعت نفت را مرتفع کنیم، برداشت اشتباهی کردهایم. درچند دهه اخیر سرمایهگذاری قابل توجهی در حوزه نفت ایران انجام نشده است و در حال حاضر نیازمند سرمایهگذاری عظیمی در این حوزه هستیم تا بتوانیم شاهد افزایش تولید نفت و گاز باشیم. صنعت نفت ایران برای توسعه نیازمند سرمایهگذاری 250 تا 300 میلیارد دلاری است که با فروش نفت نمیتوانیم به آن دست یابیم. به همین دلیل باید بسترهای حضور سرمایهگذاران خارجی در صنعت نفت ایران را فراهم کنیم؛ اگر این اتفاق رخ دهد میتوانیم به توسعه میادین نفت و گاز ایران امیدوار بود.»
تضمین امنیت سرمایهگذاری تنها راهحل توسعه میادین نفت و گاز ایران است. گزینهای که در چند دهه اخیر هیچگاه در اولویت دولتها نبوده و بهجای آن با نگاه به شرق یا تفاهمنامههای بیسرانجام فرصتسوزی کردهاند. حتی در دولت روحانی که نگاه به شرق کمرنگتر شده بود، بازهم بهدلیل خروج آمریکا از برجام، دولت داوزدهم نیز نتوانست موفقیتی در توسعه میادین داشته باشد.