زیر و بم نظام تامین اجتماعی در چهار کشور پیشرفته / کارگران در کدام کشور رفاه بیشتری دارند؟
سطحی از بیمههای اجتماعی برای کارگران ساختمان در آلمان به صورت اجباری بوده و سطح تکمیلی آن به صورت اختیاری طراحی شده است. نظام تامین اجتماعی سوئیس نیز با چالش هایی مواجه است که به همین سبب دولت این کشور اخیرا به دنبال اعمال اصلاحاتی از طریق شرکتهای نظارتی در جهت اجباری کردن بیمه اجتماعی برای مشاغل سازمان نیافته است.
اقتصاد آنلاین_هانا پاکمند؛ تعدادی از کشورها اقداماتی برای دسترسی به حمایتهای اجتماعی کارگران خود اشتغال انجام دادهاند اما همچنان پوشش حمایتها در بسیاری از کشورها کافی نبوده و کارگران خود اشتغال ساختمانی همچنان از شانس کمی برای برخورداری از حمایتهای اجتماعی نسبت به مشاغل استاندارد برخودارند.
طرحهای بیمه اجتماعی با هدف توسعه سیاستهای مبتنی بر شواهد و راهحلهای حقوقی در تلاش است نسبت به پوشش بیمهای کارگران اطمینان حاصل کنند. اما به نظر میرسد چنین شرایطی تنها در صورتی تحقق مییابد که سیستمهای نظارتی کارآ در دستور کار قرار گیرند و کارفرمایان به استفاده از کارگران با تعهدات اجتماعی بیشتر روی بیاورند.
در ادامه به بررسی تجربه کشورهایی میپردازیم که به نظر میرسد با قرار دادن سیستم نظارتی مناسب در دستور کار خود رفاه شاغلان بخش ساختوساز را افزایش دادهاند.
با توجه به اینکه بخش ساختمان یکی از بخشهای اصلی اقتصاد کانادا بوده و بخش قابل توجهی از GDP کل اقتصاد کانادا را به خود اختصاص داده است، دو شکل «خود اشتغالی» و «کارگر_کارفرمایی» در بخش ساختوساز آن تعریف شده است.
در حالت «خود اشتغالی»، کارگر خدمتی را در قبال مزدی مشخص دریافت میکند اما تحت کنترل خدمتگیرنده نیست. اما در حالت «کارگر_کارفرمایی» شرایط متفاوت است و کارگر تحت هدایت و یا کنترل کارفرما قرار گرفته و در هر صورت از مزایای متناسب با نوع روابط کار برخوردار میشود.
مرجع تشخیص خوداشتغالی و یا رابطه کارگری، آژانس درآمد کانادا [1](CRA) است که تمامی کارگران و کارفرمایان را ملزم به مشارکت در طرحهای بیمه بازنشستگی کرده است. همچنین در قانون
بیمه اجتماعی کانادا، شخص ثالث به عنوان کارفرما به حساب نمیآید، بلکه شرکت ارائهدهنده خدمات ساختمانی به عنوان کارفرما باید نسبت به پرداخت حق بیمه سهم کارفرما، به نهاد طرح بازنشستگی کانادا (CPP[2]) اقدام کند.
در ژاپن شرایط به گونهای است که کارگران در صورت عقد قرارداد با یک شرکت ساختمانی از همگاری و فعالیت با سایر شرکتها منع میشوند اما در زمان بیکاری هم دستمزدی تحت عنوان انتظار برای کار دریافت میکنند.
در چنین ساختاری زمان شروع و ترک کار کارگران مشخص بوده و کارگران از سایر مزایای شغلی نیز بهرهمند میشوند اما همچنان زیرنظر یک ناظر مدیریتی مشغول به کار هستند. در مقابل شرکتهای ساختمانی نیز متعهد میشوند حق بیمه سهم کارفرما و سهم بیمه کارگر را با کسر از حقوق آنان، به صندوقهای طرح بیمه بازنشستگی پرداخت کنند.
کانادا نیز با در اختیار گرفتن نهاد تلفیقیای به نام سوکا-بائو (SOKA-BAU) خدمات بیمه اجتماعی را ارائه میدهد. این نهاد متشکل از دو موسسه به نامهای صندوق مرخصی [3](ULAK) و دستمزد صنعت ساختمان (ZVK)[4] است که هر یک از آنها به ترتیب وظیفه تأمین حقوق و مرخصی و آموزش حرفهای کارگران ساختمانی و خدمات بازنشستگی، جبران آسیبهای دوران سالمندی را ارائه میدهند.
البته در کنار این سیستم طرحهای اختیاری مکمل بازنشستگی توسط سوکا-بائو ارائه میشود که با مشارکت تمامی کارفرمایان و کارگران در بخش ساختمان تأمین مالی میشود. بنابراین سطحی از بیمههای اجتماعی برای کارگران ساختمان در آلمان به صورت اجباری بوده و سطح تکمیلی آن به صورت اختیاری طراحی شده است.
جمعیت کارگران ساختمانی در سوئیس به دو گروه کارگران مستقیم و کارگران خوداشتغال تقسیم میشوند. کارگران که به صورت مستقیم تحت استخدام شرکتهای پیمانکاری قرار دارند کارگران مستقیم هستند و به صورت اجباری تحت پوشش بیمههای اجتماعی نظام تأمین اجتماعی کشور سوئیس قرار میگیرند و براساس سهم بیمه تعیین شده در قانون تأمین اجتماعی، نسبت به دستمزد دریافتی بیمهپردازی کنند.
در مجموع با مقایسه نظام تامین اجتماعی در چهار کشور مذکور میتوان گفت بیشتر کارگران در ژاپن از طریق شرکت خوداشتغالی به کار گمارده میشوند و مورد حمایتهای اجتماعی قرار میگیرند. کانادا نیز با در اختیار گرفتن نهاد تلفیقیای به نام سوکا-بائو (SOKA-BAU) خدمات بیمه اجتماعی را ارائه میدهد.
سطحی از بیمههای اجتماعی برای کارگران ساختمان در آلمان به صورت اجباری بوده و سطح تکمیلی آن به صورت اختیاری طراحی شده است. نظام تامین اجتماعی سوئیس نیز ایراداتی دارد که به همین سبب اخیراً سوئیس به دنبال اعمال اصالحاتی از طریق شرکتهای نظارتی در جهت اجباری کردن بیمه اجتماعی برای مشاغل سازمان نیافته است.