دردی از بورس و اقتصاد با توییت و حرف دوا نمی شود
اگر بگوییم آدم ها منتقد هستند یا گلایه می کنند، حق مطلب را به درستی و شفافیت ادا نکرده ایم. واقعیت این است که آدم ها عصبانی هستند. آنها اظهارنظرهای مسوولان و مقامات را می شنوند و می خوانند و حرف هایشان را با زندگی واقعی و روزمره خود مقایسه می کنند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، از آنجا هم که دیگر قبح نوشتههای تند و تیز در شبکههای اجتماعی ریخته است، راحتتر از گذشته نظرشان را نسبت به وضعیت امروز و اظهارنظر مسوولان مینویسند.
همین چند وقت پیش که یاسر جبرائیلی، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاستهای کلی نظام در توییترش نوشت که «خانههای ۶۰ و ۸۰ متری و خودروهای ۵ نفره، تناسبی با سیاست نظام برای افزایش جمعیت ندارند.
حل بحران جمعیت صرفا از دریچه ارائه مشوق مالی به خانوادهها و خانمها ممکن نیست. هم در متراژ خانههای نهضت ملی مسکن باید تجدیدنظر جدی شود، هم خودروسازان باید از خودروی خانواده رونمایی کنند.» از گرانی پوشک و شیرخشک و لبنیات نوشتند.
نوشتند که انگار نه انگار که این آدمها در ایران و کنار مردم زندگی میکنند که در این وضعیت آشفته اقتصادی دغدغه تولید خودروی خانواده را دارند یا از خانههای متراژ بالا حرف میزنند.
در صورتی که خیلی مردم توان خرید که هیچ، اجاره متراژ پایینها را هم از دست دادهاند. یا حتی وقتی خبرها و فیلمهای آزادسازی سواحل شمال کشور منتشر میشود، خیلیها دراینباره مینویسند که در این وضعیت دغدغه و خواسته مردم آزادسازی سواحل نیست.
حتی پای صداوسیما هم به میان آمد. برخی اینطور مینوشتند که وضعیتی طوری شده که مردم بسیاری از مایحتاج روزانهشان را از سفرههایشان حذف کردهاند اما در تلویزیون برنامه آموزش آشپزی تهیه میشود.
انگار که هیچ خبری ندارند که خیلی از کالاها حتی آنهایی که تا پارسال و چند ماه پیش دم دستی به حساب میآمدند، دیگر جایی در سبد خرید خانوادهها ندارند.
دیروز هم به این پرداختند که هزینه هردقیقه مجلس ۲۱میلیون و جلسه یک ساعته، یکمیلیاردتومان است اما نمایندههای مردم به جای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم که سرآمد آن این روزها برنج است، وقتشان را برای طرحهایی چون صیانت و قرارگاه فرزندآوری خرج میکنند. آنها این سوال را مطرح میکردند که چنین طرحهایی چگونه به کاهش فقر مردم کمک میکند؟
بورسیها هم بیکار ننشسته بودند. سهامداران خرد در صفحههایشان در ادامه همین سوژه از قول و وعدههای دولت سیزدهم یا نمایندهها درباره بهبود وضعیت بورس و احیای سرمایههای مردم مینوشتند و به این مساله میپرداختند که امروز خواسته بخشی از جامعه که در سالهای گذشته در بورس با وعده و تبلیغ مسوولان سرمایهگذاری کردند، بهبود بازار سرمایه و بازگرداندن اعتماد و سرمایههایشان است اما در عملکرد و طرحهای مجلس هیچ اقدامی در این حوزه نمیبینند، جز اینکه هراز گاهی در اظهارنظرها وعده و صحبتی درباره بورس میکنند.