اروپا به دفاع از خود بر می خیزد؟
«اولریکه فرانکه» یک هزاره گرای آلمانی «خودخوانده» است، یک تحلیلگر دفاعی که نگران حساسیت نسل خود به نظامی گری بهویژه حرکت آرام کشورش بهسوی جایگاه قدرت است.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیایاقتصاد، او سال گذشته در مقالهای که بازتاب خوبی یافت، نوشت: «پس از ۳۰ سال صلح، هزارهگرایان آلمانی زمان سختی برای انطباق با دنیایی دارند که اکنون در آن زندگی میکنیم.
ما در تلاشیم تا بر اساس منافعمان بیندیشیم، ما در کشوقوس با مفهوم قدرت ژئوپلیتیک هستیم و با قدرت نظامی که میرود به عنصر قدرت ژئوپلیتیک تبدیل شود در رقابت هستیم.» او و دیگران میگویند که تهدید نظامی گسترده و آشکار اوکراین از سوی روسیه اکنون حس رضایت را در میان جوانان اروپایی که جنگ (از نوع سرد یا گرم آن) را حس نکردهاند، متزلزل کرده است.
لااقل برای برخی، این لحظه، لحظه بیداری است؛ زیرا تهدید جنگ روز به روز جدیتر میشود و به آن نزدیکتر میشویم.
«استیون ارلانگر» در گزارش ۱۸ فوریه در نیویورکتایمز نوشت، اما اینکه اروپا چقدر آماده است تا از دنیایی که صلح و امنیت در آن بدیهی تلقی میشد، به دنیایی غیرازآن پا بگذارد امری است که باید منتظر ماند و دید.
برای دههها، اروپاییها پول، جان یا منابع نسبتا کمی برای دفاع خود پرداختهاند و حتی میتوان گفت که توجه کمتری به آن داشتهاند؛ چراکه در زیر چتر هستهای بهجای مانده آمریکا از دوران جنگ سرد پناه گرفته بودند.
این بحث در سالهای اخیر، حتی قبل از تهدید اوکراین از سوی روسیه، با صحبتهایی درباره مواضع دفاعی و استراتژیکی قویتر و مستقلتر اروپایی شروع به تغییر کرده است.
اما این بحران به همان اندازه که باعث تقویت حس اتحاد در اروپا شده، ضعف اروپا در مسائل امنیتی را هم آشکار کرده است. فرانکه ۳۴ساله و از اعضای ارشد شورای روابط خارجی اروپا معتقد است که چیزی جز تهاجم بزرگ روسیه به اوکراین نمیتوانست افکار عمومی را تغییر دهد و موجب وارد آوردن تلنگر سختی به آنها شود.
او در مصاحبهای گفت: «ما در اروپا و آلمان با مشکل وضعیت موجود مواجهیم. ما با این نسخه از امنیت اروپا خیلی راحت هستیم و بیشتر مردم متوجه نیستند که برای دفاع از این وضعیت موجود باید دستبهکار شویم.» او میگوید که نخبگان باد سردی را که از جانب روسیه میوزد، احساس میکنند، اما «در سطح افکار عمومی، مردم میخواهند به حال خود رها شوند و کسی کاری به کارشان نداشته باشد و در رفاه خود غوطهور باشند.»
برخی معتقدند خانم فرانکه که در جنگ هواپیماهای بدون سرنشین متخصص است، ممکن است بیشازحد بدبین باشد. «دانیلا شوارتزر» که مدیریت شورای روابط خارجی آلمان را بر عهده داشت و اکنون مدیریت اروپا و اوراسیا را برای بنیادهای جامعه باز بر عهده دارد، معتقد است که «چهره یا تصویر روسیه بسیار تغییر کرده است.»
او میگوید: «حتی در آلمان یک واقعگرایی هوشیارانه وجود دارد دال بر اینکه روابط ما با روسیه و سیاست ما در زمینه انرژی باید به روشی بسیار استراتژیکتر از آنچه در گذشته به رسمیت شناختهشده بود، مورد بررسی قرار گیرد.» اما حتی پس از اینکه روسیه کریمه را در سال۲۰۱۴ ضمیمه خاک خود کرد، آلمان و اروپا برای کاهش وابستگی انرژی خود به روسیه یا آمادهسازی خود برای استفاده ابزاری مسکو از حربه انرژی تلاش چندانی نکردند.
او گفت که با بحران جدید اوکراین، این رویکرد به سرعت در حال تغییر است. اروپاییهای هممرز با روسیه همواره درباره مسکو هشدار دادهاند؛ اما اروپاییهای دورتر اکنون این موضوع را دریافتهاند. خانم شوارتزر میگوید: «اکنون این تصور وجود دارد که درگیری در قاره ما امکانپذیر است.»
در سال۲۰۰۸، زمانی که نیروهای روسیه وارد گرجستان شدند یا کریمه را ضمیمه خاک خود کردند یا خود را وارد درگیری اخیر بین ارمنستان و آذربایجان کردند، تغییر نه چندان زیادی در ادراک از روسیه میان اروپاییها وجود داشت. این تحلیلگر افزود: «اما این درگیری ابعاد متفاوتی خواهد داشت؛ زیرا این درگیری مستقیما غرب را با روسیه سرشاخ میسازد و بهعنوان دلیلی بر این امر تلقی میشود که نظم امنیتی فعلی اروپا دیگر توان تامین امنیت را ندارد.»
او معتقد است: برای نسل جوانِ نگران، مانند سبزهای آلمان با تمرکزی که بر محیطزیست و حقوق بشر و برابری جنسیتی و نژادی دارند «این سیاست قرن نوزدهمی است که در حال فوران بوده و به نگرانیهای قرن بیستویکمی آنها برخورد میکند.» کارشناس دیگری به نام «ریکتس» هم میگوید: در معنای وسیعتر، این درگیری اهمیت ناتو و رهبری آمریکا در اتحاد فراآتلانتیک را به اروپاییها یادآوری میکند.
وی گفت: «ایمان به گفتوگو با روسیه بهجای بازدارندگی، میتواند بهشدت به این برداشت آسیب بزند.» ه گفته ریکتس، یک اقدام نظامی بزرگ از سوی روسیه هزینههای نظامی بیشتری را به همراه خواهد داشت، ناتو را بهسوی افزایش استقرار نیروها در نزدیکیهای روسیه سوق داده، «شکاف بین روسیه و غرب را عمیقتر میکند و روسیه را بیشتر بهسوی چین و منطقه رنمینبی [واحد داخلی پولی چین] سوق میدهد و این در حالی است که روسیه شریکی کوچکتر است.»
پیش از این، کشورهای ناتو، از جمله بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایالاتمتحده، نیروها، هواپیماها و کشتیهای خود را برای حمایت از کشورهای عضو از لهستان و حوزه بالتیک به رومانی منتقل کردهاند و فرانسه نیز پیشنهاد استقرار دائمی نیروهای بیشتر در رومانی را مطرح کرده است. این استقرارها ممکن است مدتی طول بکشد.
«ینس استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو در جمع وزرای دفاع در بروکسل گفت: «برخی پیامدهای درازمدت، برخی وخامتهای طولانیمدت در محیط امنیتی در اروپا ناشی از این تجمیع نظامی قابلتوجه نیروهای روس و لفاظیهای تهدیدآمیز است.»
او گفت: «متاسفم که بگویم این یک هنجار جدید در اروپا است.» همچنین بحث جدیدی درباره فشار امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، برای استقلال استراتژیک و انعطافپذیری اروپا وجود دارد. بحران امنیتی اروپا که در آن اتحادیه اروپا چیزی برای افزودن به تهدید تحریمها ندارد، بسیاری را آزار میدهد. رابین نبلت، مدیر چتمهاوس میگوید: هیچ پاسخ آسان یا سریعی وجود ندارد.
او میگوید: «این واقعا عنصر امنیتی را به منصه ظهور میرساند و این چیزی نیست که اتحادیه اروپا آمادگی مدیریت آن را داشته باشد. این به معنای شناسایی جدیتر ناتو بهعنوان لنگر امنیت اروپاست نه بازی بیشازاندازه اتحادیه اروپا درباره استقلال استراتژیک».
نبلت با بیان اینکه امنیت اروپا هنوز با رهبری آمریکا تامین میشود، افزود: «شاید بحران فعلی، این مساله را به رخ اروپاییهایی که برخی از آنها علاقهای به آن ندارند، بکشد و تلنگری به آنها بزند».
اما یک ترس بزرگ در باور اروپاییها به رهبری آمریکا وجود دارد و آن ترس این است که ممکن است بایدن رئیسجمهور یک دورهای باشد که در انتخابات میاندورهای نوامبر تضعیف شود و اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق یا جمهوریخواه دیگری که حالت یک ملیگرای مخرب را دارد پیروز ۲۰۲۴ شود.«کلودیا میجر» از موسسه آلمانی امور بینالملل و امنیت، میگوید: «ما نمیدانیم پس از بایدن چه اتفاقی میافتد.آمریکا برای لحظهای بازگشته است، اما روند کلی رقابت ابرقدرتها، یعنی همان چین را تغییر نمیدهد.آیا این آخرین باری است که آمریکاییها برای نجات ما میآیند؟».
یک نظرسنجی در هفت کشور اتحادیه اروپا که هفته گذشته از سوی شورای روابط خارجی اروپا منتشر شد، شواهدی مبنی بر تغییر نگرش نسبت به روسیه را نشان داد.اکنون اکثریت اروپاییها بر این باورند که روسیه در سال ۲۰۲۲ به اوکراین حمله خواهد کرد و اینکه حمایت اتحادیه اروپا و ناتو از اوکراین مهم است.
اروپاییها آماده تحمل تهدیدات مهم هستند: از جمله فشار پناهجویان، هزینههای بیشتر انرژی، حملات سایبری. البته اروپاییها وابستگی خود در زمینه انرژی به روسیه را بزرگترین چالش مشترک خود میدانند.
«مارک لئونارد» مدیر این گروه نظرسنج، گفت: «این یک زنگ بیدارباش واقعی بود»، بسیار جدیتر از سال ۲۰۱۴. او گفت: این نظرسنجی به برخی دیدگاههای اساسی اشاره میکند «که این جنگ در اروپا یکبار دیگر قابلتصور است و اینکه اتحادیه اروپا باید به تجاوز روسیه پاسخ دهد.»
«سلیا بلین» از موسسه بروکینگز میگوید: اما حتا در فرانسه، در طول مبارزات انتخاباتی، این بحران «ایده ناتو بهعنوان ضامن امنیت سرزمینی اروپا را بهجای هرگونه توهم دفاعی اروپا تقویت میکند.» او معتقد است که حتی این بحران میتواند بهمثابه «شوک الکتریکی» به کشورهایی مانند آلمان باشد که مدتهاست نگرانی های امنیتی را به هیچ انگاشتهاند.
«ناتالی توچی» مدیر موسسه امور بینالملل ایتالیا نیز تردید دارد که حتی یک جنگ بزرگ در اوکراین «به دفاع از اروپا تبدیل شود؛ اما در حال حاضر به احیای ناتو معنا میشود؛ زیرا بازدارندگی همان کاری است که ناتو انجام میدهد.» او گفت که پوتین «با متحد کردن ما معجزه کرده است.»