جنگ و تورم قیمت طلا را به ۲ هزار دلار می رساند؟
گزارش تورم آمریکا که پنج شنبه هفته پیش منتشر شد، توانست خریداران بازار طلای جهانی را تحریک کند و روز جمعه با اخطار جیک سالیوان به شهروندان آمریکایی برای خروج هرچه سریع تر از اوکراین، قیمت طلا با صعود ۷۵/ ۱ درصدی توانست خود را به قیمت ۱۸۵۹ دلار به ازای هر اونس برساند.
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دنیای اقتصاد، شرایط تورمی اقتصاد آمریکا و بحران درگیری روسیه و اوکراین در کنار یکدیگر میتوانند آثار مهمی بر اقتصاد و بازارهای جهانی داشته باشند.
بر اساس گزارش تورم آمریکا، حاملهای انرژی آمریکا در ماه ژانویه ۲۷درصد افزایش قیمت را تجربه کردند. قیمت سوخت در آمریکا آوریل سال۲۰۲۱ با تورم بالای ۲۰ درصد مواجه بوده و پیشبینی میشود این روند تورمی همچنان باقی بماند.
علت این موضوع، خطر احتمالی جنگ میان روسیه و اوکراین است. حمله روسیه به اوکراین و پس از آن تحریم شرکتهای نفتی روسی توسط آمریکا میتواند توزیع انرژی در سطح جهان به خصوص نفت و گاز طبیعی را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد.
اروپاییها احتمالا بیش از دیگر کشورها آثار تورمی افزایش قیمت حاملهای انرژی را درک کنند؛ چرا که وابستگی بالایی به واردات انرژی از روسیه دارند.
بحران جنگ اوکراین و روسیه میتواند قیمت حاملهای انرژی را بهشدت بالا ببرد. برای مثال پیشبینی میشود که قیمت نفت از مرز ۱۰۰دلار عبور کرده و حتی در صورت جدیتر شدن بحران کمبود انرژی در سطح جهان، قیمت ۲۰۰ دلار را نیز تجربه کند.
قیمت قرارداد آتی نفت وستتگزاس اینترمدییت تحویل ماه مارس سال جاری در روز جمعه با انتشار اخطار مشاور امنیت ملی آمریکا حدود ۳ دلار رشد کرد. این موضوع نشان میدهد بازار نفت بهشدت به اخبار این جنگ حساس خواهد بود.
افزایش قیمت حاملهای انرژی میتواند هزینه تولید و انتقال کالاها را افزایش دهد و در نتیجه هزینه تمام شده کالاها رشد چشمگیری داشته باشد که این موضوع میتواند به تداوم تورم کمک کند. وجود شرایط تورمی بهخصوص در آمریکا میتواند به رشد طلا و اسناد خزانه آمریکا کمک کند.
در کنار این موضوع، روسیه یکی از بزرگترین صادرکنندگان گندم جهان است. در کنار روسیه، اوکراین نیز نقش جدی در تامین گندم جهانی دارد و این دو کشور درکنار یکدیگر، ۲۵درصد یا به عبارت دیگر یک پنجم گندم جهان را تامین میکنند. بحران بین این دو کشور میتواند به بحران غذا در سطح جهان ختم شود و قیمت گندم را بهشدت تحت تاثیر قرار دهد.
در دوران بحرانهای اقتصادی، به خصوص بحرانهای تورمی، مردم ترجیح میدهند تا سرمایه خود را به داراییهای امن مانند طلا و اسناد خزانه تبدیل کنند. تورم مدت زیادی است که اقتصاد آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است.
در صورت افزایش تنشها میان روسیه و اوکراین، هجوم سرمایه از بازارهای رسیکی مانند بازار سهام ایالات متحده، طلا میتواند نخستین و جذابترین گزینه برای جذب سرمایههای سرگردان باشد. تحلیلگران معتقدند که شانس طلا برای صعود به قله دو هزار دلار در سال جاری میلادی بسیار بالا است.
ترمز قیمت طلا
یکی از سیاستهای رایج و ابزار سنتی کنترل تورم، نرخ بهره است. نرخ بهره میتواند بهعنوان یکی از مهمترین عواملی باشد که با افزایش میزان بازده اوراق خزانه آمریکا، در جذب سرمایه سرگردان خارج شده از بازارهای ریسکی، از طلا پیشی بگیرد.
اوراق بدهی یک کشور از کمریسکترین داراییهای مالی برای سرمایهگذاری هستند. علت این امر آن است که تسویه آنها توسط دولت تضمین شده است و به علت وجود یک بازار دوم برای معاملات این اوراق، میزان نقدشوندگی بالایی دارند. افزایش نرخ بهره توسط یک کشور میتواند موجب تقویت پول ملی آن کشور شده و در نتیجه اوراق بدهی آن کشور را برای سرمایهگذاران جذابتر کند.
با توجه به پیشبینیها درخصوص افزایش نرخ بهره در ماه مارس به میزان ۲۵صدم درصد و افزایش پلهای آن تا انتهای سال۲۰۲۳ به ۳ درصد، اوراق خزانه آمریکا میتوانند گزینه جذابتری برای سرمایهگذاری نسبت به طلا باشند. اما یک شرط وجود دارد، شرط آن هم این است که افزایش نرخ بهره بتواند ترمز رشد تورم را بکشد و بازده اوراق را به قدری بالا ببرد که سود حقیقی حاصل از نرخ بهره برابر یا بیشتر از نرخ تورم باشد.
چنانچه سود حقیقی نرخ بهره کمتر از تورم باشد، معاملهگران برای افزایش سود حقیقی خود ناچار خواهند بود به داراییهای ریسکیتر مانند طلا هجوم بیاورند که این موضوع به رشد طلا کمک خواهد کرد.
احتمال جنگ چقدر است
هرچند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اذعان کرده که روسیه فقط قصد اجرای یک مانور نمایشی دارد و برنامهای برای حمله به اوکراین ندارد، اما میزان نقل و انتقال نیرو به مرزهای غربی روسیه نشان میدهد این موضوع چیزی بیش از یک مانور ساده نظامی است.
هزینه نقل و انتقال این حجم از نیرو به علاوه برخی اقدامات مانند تاسیس بیمارستان صحرایی ۱۰ هزار نفری نزدیک مرز اوکراین به هیچ عنوان برای یک مانور نظامی توجیه اقتصادی ندارد.
علاوه بر این موضوع، دیدارهای اخیر سیاستمداران روسی با اپوزیسیونهای اوکراینی بیانگر این موضوع است که احتمالا روسیه قصد دارد پس از فتح اوکراین، یک دولت تحت نفوذ خود در این کشور مستقر کند. اهمیت اوکراین برای روسیه بسیار زیاد است؛ چراکه اتحاد ناتو تا لهستان رسیده است و توان نظامی این اتحاد، مستقیما پایتخت روسیه یعنی مسکو را تهدید میکند.
با توجه به گرایش شدید دولت وقت اوکراین به غرب به نظر میرسد روسیه تمام تلاش خود را جهت سرنگونی این دولت انجام خواهد داد.
اما در کنار این موضوعات، مسائلی وجود دارد که میتواند شانس جنگ میان روسیه و اوکراین را کاهش دهد. یکی از اصلیترین علل آن، کاهش شدید محبوبیت پوتین است. درحال حاضر روسیه در شرف یک بحران اقتصادی و هزینههای جنگ با اوکراین میتواند این بحران را تشدید کند.
در کنار این موضوع، پیشبینیها نشان میدهد که درصورت حمله روسیه به اوکراین، حدود ۵۰ هزار غیر نظامی کشته خواهند شد و سیل مهاجران جنگزده اوکراینی میتواند کشورهای اروپایی را بهشدت تهدید کند. این موضوع میتواند محبوبیت ولادیمیر پوتین را چه در داخل و چه در خارج از روسیه تحت تاثیر قرار دهد.
با توجه به این مسائل بسیاری از تحلیلگران معتقدند روسیه قصد حمله به اوکراین را نداشته و قصد دارد با ایجاد این نمایشها، دولتهای غربی را تحت فشار قرار دهد تا از آنها امتیاز بگیرد.
پوتین خواستار آن است که ناتو تقویت کشورهای نزدیک به مرزهای غربی روسیه مانند لهستان را کاهش دهد و نیروهای خود را از آن خارج کند. حال باید دید که تصمیم پوتین چه خواهد بود و بر اساس بررسیهای دولت روسیه عواید حمله به اوکراین بیشتر است یا عدم حمله به این کشور.