طرح صیانت یا خودسانسوری بین المللی
ظاهرا حواشی طرح صیانت از فضای مجاری پایانی ندارد و اقلیت مجلس یازدهم علیرغم مخالفت جدی افکار عمومی، همچنان مصرانه در پی تصویب این طرح است. طرحی که ناظران می گویند حتی در پی چندین رفت و برگشت، تفاوت چندانی با نسخه اولیه محدودکننده ندارد.
اقتصادآنلاین – موسی حسنوند؛ "عیسی زارعپور" وزیر ارتباطات در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «فرکانسهایی که برای انتقال صوت و داده در ارتباطات سیار استفاده میشوند، منابع خدادادی اما محدودی هستند.
به همین دلیل نمیتوانیم توقع داشته باشیم که توسعه ظرفیت انتقال داده از طریق شبکه تلفن همراه تا بینهایت باشد. به همین دلیل اصرار داریم شبکه فیبر نوری را به عنوان منبع شبهنامحدود انتقال دیتا در سراسر ایران اجرا کنیم تا کیفیت و سرعت شبکه دیتای ثابت خانگی به حداکثر برسد و رضایت مردم شریف کشورمان را برآورده کند.»
این در حالی است که آقای وزیر در آخرین اظهارات خود درباره نسخهای از طرح صیانت که در حال بررسی است، اظهار بیاطلاعی کرده است.
حالا مشخص نیست خبر افزایش پهنای باند باید مورد توجه قرار گیرد، یا اصرار مجلس بر طرح صیانت از فضای مجازی، چون در ماههای اخیر روند کیفیت و سرعت اینترنت به شکل نزولی کاهش داشته و باعث نگرانی فعالان این عرصه شده است، خصوصا که نسخه جدید این طرح عملا با نسخ قبلی تفاوتی ندارد و خبری از رفع ایرادات اساسی که بارها از سوی فعالان تکرار شده، نیست.
از رفع ایرادات گسترده مرکز پژوهشها هم خبری نیست و همچنان اصرار بر محدودیت اینترنت در متن نهایی است. طرحی که فضا را برای استفاده از شبکههای اجتماعی خارجی بسیار دشوار میکند. علاوه بر اینکه طبق این طرح "استفاده دستگاههای اجرایی و مقامات از خدمات فضای مجازی خارجی ممنوع است" بیشتر به معنی باز کردن فضا برای اکانتهای سازمانی برانداز فارسی زبان است که به راحتی و بدون محدودیت در فضای مجازی فعالند، بدون اینکه طرحی برای تولید محتوا در راستای خنثی سازی فعالیت رسانهای علیه کشور اندیشیده شده باشد.
بدون شک در فضاهایی همچون توییتر و اینستاگرام بسیاری از فعالان داخل کشور بدون چشمداشت از حریم مردم دفاع میکنند. این طرح به طور قطع فضا را کاملا در اختیار رسانهها و فعالان معاند قرار داده و با توجه به کماثر بودن رسانههای داخلی و خصوصا صداوسیما، افکار عمومی کاملا توسط خارجنشینان مدیریت خواهد شد. آنچنان که قبلا در عرصه ماهواره چنین اتفاقی افتاده بود.
نکته بعدی و جالب این طرح "احراز هویت معتبر کاربران" است. در واقع مشخص نیست که این احراز هویت چرا باید انجام شود؟ چگونه باید انجام شود؟ و چرا در وضعیتی که هیچکدام از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی داخلی نتوانستهاند اعتماد عمومی را جلب کنند، این اصرار بر احراز هویت، چه توجیهی میتواند داشته باشد. علاوه بر اینکه مطابق این طرح "مدیریت گذرگاه مرزی به دست دادستان کل کشور، وزارت اطلاعات، سازمان پدافند غیر عامل، نیروی انتظامی، ستاد کل نیروهای مسلح و سازمان اطلاعات سپاه" سپرده شده است. که باز این مدل مدیریت و نگاه امنیتی-نظامی حاکم بر این طرح را نشان میدهد.
مدیریت فضای مجازی و اینترنت عرصه فرهنگی است و نیازمند پاسخ فرهنگی است. نگاه امنیتی و محدودسازی فضای مجازی، همانقدر موفق خواهد بود که محدود کردن مواردی همچون ویدئو، ماهواره و فیلترینگهای ناکارآمد همچون تلگرام موفق بود. البته این نکته ناقض نظارت بر فضای مجازی نیست که همه کشورها کم و بیش در نظارت بر فضای مجازی فعالند. اما ایراد بزرگ طرح صیانت، نگاه امنیتی-سلبی به عرصه فرهنگی-ایجابی است. مدلی که حتی پیش از اجرا میتوان شکست آن را پیشبینی کرد.