خط فقر بالاخره چند است؟
خط فقر اعلامی توسط معاون وزیر کار اخیرا حواشی بسیاری را برانگیخته است. اما خط فقر چگونه محاسبه میشود و در ایران چند است؟
اقتصادآنلاین – صبا نوبری؛ داریوش ابوحمزه، معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اظهار نظری میانگین خط فقر در کشور را برای خانواده ۴ نفره حدود ۴ میلیون تومان اعلام کردهاست؛ البته این عدد برای شهر تهران حدود ۵ میلیون عنوان شدهاست. اظهار نظری که با واکنشهای زیادی نیز همراه شد و بسیاری معتقد بودند که این ارقام فاصله زیادی با واقعیت زندگی مردم دارد.
فارغ از اینکه صحبتهای معاون وزارت رفاه تا چه اندازه درست است، مسئله اصلی این است که چرا اعداد و ارقام مختلفی از فقر اعلام میشود و اصلاً خط فقر چیست و به چه کسی فقیر گفته میشود؟
در گام اول باید در نظر داشته باشیم که سالهاست محافل اقتصادی در تعریف فقر به استاندارد واحدی که مورد قبول همگان باشد دست نیافتهاند و اختلاف نظر بین پژوهشگران همچنان وجود دارد؛ در حقیقت فقر یک پدیده چند بعدی و پیچیده است و با توجه به طرز تلقی و تعریف پژوهشگر از فقر و متغییرهای ارزیابی آن، می توان مقادیر متفاوتی برای خط فقر بدست آورد.
مسئله دوم به تعاریف مختلف فقر باز میگردد؛ فقر در یک دسته بندی کلی به فقر مطلق و نسبی تقسیم میشود؛ فقر مطلق در یک تعریف ساده به شرایطی اطلاق می شود که فرد نتواند اساسی ترین کالاها را برای حفظ زندگی و سایر فعالیتهای عادی تأمین کند. این بدان معناست که هر شخصی که برای یافتن غذا، پناهگاه و پوشاک تلاش می کند در فقر مطلق است.
فقر نسبی نسبت به استانداردهای زندگی در مقایسه با استانداردهای اقتصادی زندگی سایر افراد در محیط اطراف تعریف شده است. این بدان معنی است که یک فرد در رابطه با محیط و یا شرایط زندگی افرادی که با او زندگی می کنند، فقیر محسوب می شود.
به عنوان یک مثال بسیار ساده و انتزاعی اگر در جامعهای غالب افراد دارای خودرو لوکس و خانه باشند، خانواری که این کالاها را نداشته باشد از منظر فقر نسبی، فقیر محسوب میشود. هرچند که از منظر فقر مطلق به معنای توانایی تامین حداقل کالری مورد نیاز، فقیر نیست.
بنابراین آنچه که شاید بیشتر در ذهن افراد از فقر مطرح است؛ فقر نسبی باشد یعنی مقایسه سطح زندگی خود با دیگر افراد جامعه.
مسئله سوم به معیار محاسبه خط فقر باز میگردد؛ ثروت، درآمد یا هزینه؛ کدام را باید ملاک فقر قرار داد؟ آنچیزی که ملاک اصلی خط فقر است، میزان مصرف افراد است؛ حالا میتوان درآمد یا هزینه افراد را ملاک میزان مصرف در نظر گرفت. به طور کلی گفته میشود که دادههای هزینه، برای محاسبه خط فقر قابل استنادتر است.
تمام این مسائل به خوبی نشان می دهد که فقر و محاسبه خط فقر تا چه اندازه چند بعدی و پیچیده است و دلیل اعداد و ارقام مختلف اعلامی و احساس و برداشت متفاوت مردم نسبت به اعداد چیست
خط فقر تا پیش از این در ایران از مراجع رسمی اعلام نمیشد و هرازگاهی افراد مختلف بر اساس پژوهشها و محاسبات خود، اظهارنظرهایی درباره این موضوع میکردند. اما وزارت کار اخیرا و برای اولین بار از مسیر هزینهها خط فقر را برای دهه ۹۰ محاسبه کرده است که مطابق آن خط فقر در سال ۹۹، برای هر فرد حدود یک مییلون و ۱۰۰هزارتومان است.
مطابق محاسبات وزارت کار، خط فقر برای خانوار ۴نفره به طور متوسط حدود ۳میلیون تومان میشود که البته در نقاط مختلف کشور متفاوت است. اما خط فقر در شهر تهران در سال ۹۹، برای خانواده ۴ نفره، ۵میلیون و ۵۰۰ تومان محاسبه شده است.
اما آنچه فارغ از اعداد اعلامی درباره خط فقر مهم است؛ روند تغییرات آن است؛ به بیان دیگر با توجه به اینکه رویکردهای مختلف اعداد متفاوتی از فقر را نتیجه میدهد، آنچه از اهمیت برخوردار است روند تغییرات خط فقر است. خط فقر در کشور طی سالهای پیش از دهه ۹۰ روند نزولی داشتهاست اما شوکهای تورمی، جهشهای نرخ ارز، تشدید تحریمهای اقتصادی و البته میانگین رشد سالانه اقتصادی تقریباً صفر در این دهه منجر به افزایش خط فقر شدهاست.
در کنار شرایط اقتصاد کلان، سیاستهای رفاهی و یارانههای نیز طی دهه گذشته خود عاملی بوده بر تشدید شرایط کنونی شده است.
بنابراین فارغ از بحث بر سر اینکه نرخ دقیق فقر چه رقمی است؛ مسئله اساسی و البته نگران کننده روند افزایشی آن طی چند سال گذشته است؛ مسئله ای که هر چند عوامل خارجی همچون تحریم ها نقش بسزایی بر آن داشته اما سیاستهای اشتباه اقتصادی بر شدت آن افزوده است