ایران خودرو و بلایی که بر سر سهامداران خودرو آمد
مقوله شفافیت در اقتصاد یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که در سال های اخیر مدام از تریبونهای مختلف مطرح شده و بر لزوم اعمال سیاستهایی در راستای شفافسازی حوزههای مختلف تاکید شده است. اهمیت این موضوع به حدی است که حتی جناحهای سیاسی که با یکدیگر در تقابل هستند نیز روی شفافسازی اقتصاد اجماع نظر داشته و شفافیت را به عنوان مهمترین رکن برنامههای مبارزه با فساد و سالمسازی اقتصاد می دانند.
به اعتقاد اغلب کارشناسان، بازار سرمایه یکی از حوزه هایی است که میتواند در زمینه شفافسازی بخشهای مختلف اقتصاد ایران نقش پررنگ و مهمی ایفاد کند زیرا ذات بورس در دنیا به نحوی شفاف و عیان است که کوچکترین اقدامی از سوی هر یک از طرفین معاملات به صورت کاملا شفاف انتشار یافته و جای ابهامی برای هیچکس باقی نمی گذارد. همچنین با توجه به رشد و تعمیق بورس در یک سال و نیم اخیر، این انتظار می رفت که بورس اوراق بهادار بتواند در راستای فسادزدایی حداکثری گامی بلند برداشته و مددرسان دولت در مسیر اجرای برنامه های مبارزه با فساد باشد. به گواه گزارشاتی که کارشناسان و رسانه ها از روند عملکردی بورس در مدت اخیر منتشر کرده اند می توان مدعی شد که این اتفاق رخ داده و بورس توانسته به عنوان آیینه ای شفاف از اقتصاد ایران عمل کرده و فرصت سوءاستفاده را از برخی سودجویان بگیرد.
اما با بررسی دقیقتر میتوان دریافت با وجود سازوکار روشن و شفاف بازار سرمایه در انتشار اطلاعات مربوط به شرکتهای بورسی، باز هم برخی از مجموعهها که سهامشان در بازار عرضه میشود از اصول بازار تخطی کرده و با انتشار اطلاعات نادرست و یا ناکافی، در تلاشند تا در برابر مکانیسم شفاف و کارآمد بازار سرمایه ایستاده و منافع خود را از روش های غیر قانونی تامین کنند. اما این عملکرد عموما حق و حقوق سهامداران را تهدید کرده و در برخی موارد نیز موجبات تصمیمات نادرست معاملهگران و فعالان بورسی را به دلیل انتشار ناقص یا غلط فراهم آورده است. برای مثال میتوان به شرکتهایی مانند ایران خودرو با نماد «خودرو» اشاره کرد که جهت فرار از پرداخت مالیات و یا دلایل دیگر، از انتشار فهرست کامل شرکتهای تابعه خود خودداری کرده و همین نکته باعث میشود در تعیین استراتژیهای معاملاتی دچار اشتباه شوند. چندی پیش بود که ایران خودرو به طرز عجیبی صورتهای مالی ۱۸ شرکت وابسته و تابعه خود در سال مالی ۹۹ را به کلی فراموش کرد و پس از علنی شدن تخلف آشکار و بزرگ این خودروساز داخلی، بسیاری از سهامداران نماد خودرو در صف فروش ایستاده و تصمیم گرفتند عطای سهامی که متعلق به مجموعهای غیرشفاف است را به لقایش ببخشند. این اتفاق زمینهساز متضرر شدن بسیاری از سهامداران خودرویی در بازار سرمایه شد زیرا به دلیل اهمیت جایگاه ایرانخودرو در صنعت خودروسازی ایران، انتشار چنین خبری موجب به راه افتادن جو بیاعتمادی در بین سهامداران شد. این اعتمادزدایی نه تنها دامن نماد خودرو را در بورس تهران گرفت بلکه سایر خودروسازان هم که عموما از اصول داخلی بازار تبعیت میکنند دچار تنش قیمتی شده و با نوسانات پردامنهای مواجه شدند.
از همین رو است که گفته میشود؛ رعایت نکردن اصول بازار توسط ناشران میتواند زمینه را برای اعتمادزدایی و همچنین کاهش سطح کارآمدی کلیت بورس فراهم کند. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد یک تخلف آشکار از ایرانخودرو باعث شد تا اعضای خانواده خودروییها در بورس دچار مشکلاتی در روند تحولات بازار شده و بسیاری از صاحبان سهام خودرویی نیز ضررهای سنگینی را متحمل شوند. حال این پرسش مطرح می شود که آیا ایرانخودرو و یا هر شرکتی که تخلفاتی مشابه آنچه گفته شد را مرتکب شدهاند، در قبال آسیبی که به داراییهای فعالان بازار وارد کردهاند پاسخگو هستند؟ آیا کانالی حقوقی پیش پای سهامدار وجود دارد که بتواند در صورت تکرار چنین تخلفاتی و بدون آنکه تهدیدی برای فعالیتش در بازار به وجود آید، اقدام به شکایت از ناشر کند؟ و یا اینکه چرا سازمان بورس در چنین مواقعی برخوردی قاطع نکرده و متخلفانی مانند این خودروساز پرحاشیه و دردسرساز را مورد مجازات قرار نمیدهد تا هیچ شرکتی زمینه سوءاستفاده از نرمخویی سازمان در برابر متخلفانی که کارایی بازار را تهدید میکنند فراهم نبیند؟
*روزنامه نگار اقتصادی