تورم منفی؛ قیمت ها کاهش می یابند؟
امسال میلادی تورم ژاپن به ۰.۴- رسید و برنامه دولت این کشور افزایش تورم تا سطح ۲ درصداست. تورم منفی، پدیدهای مربوط به اقتصاد مدرن است که برعکس آنچه به نظر میرسد، همیشه خوشایند نیست و میتواند مشکلاتی برای اقتصاد بهوجود بیاورد و منجر به رکود شود.
تجربه ما در ایران همواره افزایش قیمتها بودهاست و مواجه با تورم منفی برای ما تعجبآور خواهد بود. فرض کنید در جایی زندگی میکنید که قیمتها کاهش پیدا میکند، به طور مثال اگر امروز با یک میلیون تومان میتوان بیست کیلو برنج خرید، سال آینده با همین پول بیست و یک کیلو برنج بخرید. با وجودی که چنین اتفاقی مطلوب به نظر میرسد ولی همواره خوب نیست و میتواند اقتصاد را با چالشهای جدی روبهرو سازد.
تورم منفی چگونه شکل میگیرد؟
تورم منفی در شرایطی رخ میدهد که عرضه در کل اقتصاد بیشتر از تقاضا شود؛ یعنی با اینکه کالا به اندازه کافی وجود دارد ولی مردم ترجیح میدهند مصرف نکنند و بیشتر پس انداز کنند. این اتفاق میتواند سبب بحرانهای مختلفی شود؛ کاهش مصرف باعث کاهش فروش شرکتها و در نتیجه کاهش تولید و رکود میشود. این اتفاق برای کشورهای پیشرفته که به طور شتابان در حال رشد هستند مطلوب نیست و میتواند آنها را از سایر کشورها عقب بیندازد و سبب از دست رفتن سهم آنها در بازارهای جهانی شود. از سوی دیگر، کاهش تولید، باعث کاهش دستمزد نیروی کار میشود و این اتفاق میتواند مصرف را بیشتر کاهش دهد و در یک مارپیچ دستمزد و تورم کاهنده، اقتصاد وارد رکود شدیدی میشود.
دو عامل را میتوان برای تورم منفی بیان کرد، اول در اثر پیشرفت فناوری یا پایان یک بحران مانند جنگ؛ در این شرایط امکان تولید بیشتر فراهم میشود و عرضه کل اقتصاد افزایش مییابد و در نتیجه قیمتها کاهش پیدا میکند. دوم در شرایطی که به دلیل رشد اقتصادی، تولید افزایش یافته و در حداکثر خود قرار دارد اما تقاضا به همان اندازه زیاد نشده است؛ بنابراین قیمتها کاهش مییابد و تورم منفی میشود.
ردپای تورم منفی در بحرانهای آمریکا
آمریکا در بازه هایی دچار تورم منفی شده است. یک مرتبه در سالهای۱۹۲۱ و ۱۹۲۲ اتفاق افتاده که تورم به ۱۰.۵- و ۶.۱- رسیده است؛ علت آن را میتوان، پایان همه گیری آنفولانزای اسپانیای و جنگ جهانی اول عنوان کرد. بعد از آن، در سالهای بحران بزرگ آمریکا، که از سال ۱۹۲۹ شروع شد، دوباره تورم منفی را تجربه کرد؛ در این دوره نرخ بهره به حداقل خود رسیده بود و مردم نسبت به کاهش یا افزایش نرخ بهره واکنشی نشان نمیدادند و به دلیل وجود نااطمینانی ترجیح میدادند، پول نگهداری کنند و به سرمایهگذاری نپردازند. دولت آمریکا با اجرای سیاستهای مالی که کینز، اقتصاددان برتر آن زمان پیشنهاد کرده بود، توانست به مرور از این بحران خارج شود. در دوران بحران ۲۰۰۸ نیز، آمریکا، مجدد به تورم منفی رسید؛ در این بحران به دلیل مشکلاتی که در وامهای داده شده برای مسکن و اوراق رهنی وجود داشت، سبب شد در سیستم اعتباردهی بانکها مشکلاتی پیش بیاید که حجم اعتبارات کاهش یابد و این اتفاق، باعث کاهش تقاضا در کل اقتصاد و درنتیجه تورم منفی شد. نمودار زیر روند تورم در صد سال گذشته را نشان میدهد:
ژاپن به دنبال فرار از تورم منفی
ژاپن سالهای متمادی است که با مشکل تورم منفی دست و پنجه نرم میکند و تلاشها برای خروج از این شرایط نتیجه بخش نبوده است. در دهه نود که نخستین بار این پدیده رخ داد، رشد اقتصادی ژاپن را متوقف کرد و این کشور وارد رکود شد و فرصت رشد در این دهه را از دست داد. در سالهای بعد هم بحران ۲۰۰۸، دوباره ژاپن را در موقعیت تورم منفی قرار داد. دولت ژاپن سعی کرده است با اجرای سیاسیتهای پولی و دادن تسهیلات، تقاضا را تحریک کند ولی چندان موفق نبوده است. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۱ پایه پولی در ژاپن شش و نیم برابر شده، در حالی که میانگین تورم ایجاد شده حدود صفر است. در ایران در اثر اجرای چنین سیاستی انتظار تورم سالانه ۲۰درصد را داریم. نمودار روند تغییرات نرخ بهره و تورم ژاپن را طی ۳۰ سال گذشته نشان میدهد:
سالهاست ژاپن، سیاست نرخ بهره در محدوده صفر(zero-bound interest rate) را اجرا میکند. در این سیاست بانک مرکزی، نرخ بهره را حدود صفر تعیین میکند تا افراد میل به پس انداز کمتری داشته باشند و سرمایههای خود را در کسبوکارها و تولید سرمایهگذاری کنند یا آن را صرف خرید کالاها و مصرف کنند.
تورم نفی در ایران
ایران نیز در سه سال، تجربه تورم منفی داشته و در سالهای ۱۳۲۴، ۱۳۲۵ و ۱۳۲۹ در ایران تورم، منفی بوده است. این اتفاق بعد از پایان جنگ جهانی دوم رخ داد. هرچند ایران در جنگ فعال نبود ولی به دلیل اشغال کشور توسط متفقین، امکان تولید مواد غذایی نبود و در کشور قحطی بزرگی ایجاد شد؛ همان میزان اندک تولید هم، توسط نیروهای خارجی مصرف میشد. بعد از جنگ که فرصت کشاورزی و تولید فراهم آمد و ارتش متفقین از کشور خارج شدند؛ عرضه و تولید در کل اقتصاد رشد کرد و در نتیجه تورم منفی شد.
به طور کلی در دو حالت تورم منفی اتفاق میافتد، یکی زمانی که در اقتصاد مشکلی وجود داشته و بعد بر طرف شده و در نتیجه عرضه و تولید در اقتصاد افزایش یافته که در این صورت تورم منفی اتفاق خوبی است. حالت دیگر در صورتی است که عرضه وجود دارد ولی طرف تقاضا تمایلی به مصرف ندارد، این حالت میتواند باعث ایجاد رکود شود و دولت باید تا حد ممکن تقاضا را تحریک کند تا مردم مصرف خود را افزایش دهند و تورم بالا رود.
*کارشناس اقتصادی