گره بورس با عدم دخالت باز می شود
حالا که تزریق پول به بورس نتوانسته است آنطور که باید و شاید به رشد شاخص و سبزپوشی بورس کمک کند، فعالان حوزه بورس در صفحههای خود چه در توییتر و چه در اینستاگرام به این مساله میپردازند که مشکل بورس با تزریق سرمایه به آن حل نمیشود؛ مسالهای که در روزهای گذشته هم توجه فعالان این حوزه را به خود جلب کرده بود و دیروز هم این بحث در توییتر و اینستاگرام ادامه داشت.
مساله دستکاری در بازار برای امروز و دیروز نیست و از ماههای گذشته فعالان حوزه بورس به آن اشاره میکردند، اما حالا که از یک طرف اعلام شده است به بورس از صندوق توسعه ملی پول تزریق شده است ولی هیچ اتفاق مثبتی در حوزه بورس نیفتاده است، کاربران زیادی به این مساله میپردازند که گره بورس با تزریق پول گشوده نمیشود و به عدم دخالت و البته بازگشت اعتماد مردم به این حوزه نیاز دارد.
به اعتقاد آنها و آنطور که در نوشتههایشان به این موضوع میپرداختند، بورس تبدیل به کلاف سردرگمی شده است که با تزریق پول و حمایتهای اینچنینی، باز نمیشود و راه گرهگشایی از آن عدم دخالت، به حال خود گذاشتن آن و سیاسی نکردنش است. حالا که صحبت از اعتماد شد، به یکی دیگر از موضوعاتی که دیروز در شبکه اجتماعی توییتر و پیامرسان تلگرام مورد توجه کاربران قرار گرفت، اشاره کنیم.
مسعود خوانساری در نشست دیروز هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد که «در چهار سال آینده مشکلات اقتصادی زیادی خواهیم داشت.» این صحبت و همچنین این بخش از صحبتهای او که بیان کرده بود «سرمایه اجتماعی دچار ریزش شده که این موضوع در اقتصاد نیز تأثیرگذار است»، از جمله موضوعاتی بود که مورد توجه فعالان و سهامداران قرار گرفته بود. به اعتقاد آنها، خوانساری در حال تکرار حرفهایی است که مدتها پیش فعالان حوزه بورس در شبکههای اجتماعی و جلسات به آن اشاره کرده بودند.
البته نه اینکه آنها با مطرحشدن این حرفها مشکلی داشته باشند، اما صحبتشان این بود که چرا وقتی آنها درباره گسترش بیاعتمادی مردم به سرمایهگذاری، شکاف بین دولت و ملت و ایجاد مشکلات متعدد با دعوت عام از مردم برای حضور در بورس، مینوشتیم و صحبت میکردیم، کسی آنطور که باید و شاید به این صحبتها اهمیت نمیداد. بخش دیگر توجه به صحبتهای روز گذشته رییس اتاق بازرگانی تهران در شبکه اجتماعی و در میان گعده فعالان بورسی، آسیبشناسی ریزش سرمایههای اجتماعی بود.
آنها با آوردن مثالها و اتفاقهایی که در حوزه بورس و در سال گذشته افتاده و همچنین اتفاقات چند روز گذشته در حوزه رمزارزها درباره این مساله مینوشتند که با همین کارها باعث میشوند که باقیمانده افرادی هم که تمایل به سرمایهگذاری دارند، از هر عملکردی در این زمینه ناامید شوند. آنها به این موضوع میپرداختند که با وجود اینکه این موضوع سالهاست دغدغه فعالان اقتصادی است، اما در بر همان پاشنه سیاستهای مداخلهای و سلیقهای میچرخد و این سیاستها سد راه امیدواری مردم به سرمایهگذاری در کشور حالا در هر حوزهای شده است.
از دیگر موضوعاتی که دیروز در شبکه اجتماعی توییتر و اینستاگرام توجه نهتنها کاربران فعال در حوزه بورس و رمزارزها، بلکه کاربران خارج از این حوزه را به خود جلب کرده بود، زمزمههای برخورد با فعالان حوزه رمزارز و برخورد با سرمایهگذاری در این حوزه از اقتصاد بود.
خیلی از فعالان اقتصادی و فعالان حوزه بورس در نوشتههایشان به این موضوع میپرداختند که برخورد سلبی با این حوزه یا هر حوزه دیگری از اقتصاد بدون قانونگذاری و بررسی تبعات این اقدامات، مخاطرات جدیدی در پی خواهد داشت و باعث زیرزمینی شدن فعالیتهای اقتصادی افراد، عدم ورود پول به حوزه اقتصاد و... میشود. در همین باره مهدی رباطی در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «ورود ۱۲میلیون ایرانی به بازار کریپتوکارنسی بهعنوان بیقاعدهترین و بیدر و پیکرترین بازار مالی دنیا و خروج حجم عظیم ارز از کشور بهرغم همه محدودیتها نشانگر یک واقعیت است: هر بهانهای برای استاندارد نکردن زیرساختارهای بازار به بهانه حمایت از مردم و کنترل ریسک پذیرفته نیست.»
او همچنین در جواب افرادی که برای او نوشته بودند شرایط بورس بدتر است، نوشته بود که منظورش از بی در و پیکری بازار نبود رگولاتور است. به اعتقاد رباطی «وقتی مردم این حد از ریسک را میپذیرند پس محدودیت گذاشتن به بهانه حمایت از مردم خطاست.»
بعد از اینکه رییس پلیس امنیت اقتصادی اعلام کرد که صرافیها مجوزی برای معاملات رمزارزها ندارند، خیلی از کاربران توییتر و حتی فعالان حوزه بورس به این موضوع واکنش نشان دادند و انتقاداتی را به آن مطرح کردند. بگذریم از اینکه در دو روز گذشته خیلی از کاربران به صحبتهای رییس پلیس امنیت اقتصادی تهران واکنش نشان داده بودند و به دلیل اینکه در صحبتهایش به مردم گفته بود «پولهای خود را در بخش تولید سرمایهگذاری کنند» از او انتقاد میکردند و در نوشتههایشان به این مساله میپرداختند که نباید برای سرمایههای مردم اجبار تعیین شود که در کجا سرمایهگذاری کنند.
دیروز کمپینی برای حمایت از فعالیت صرافیهای رمزارزی در شبکههای اجتماعی ایجاد شده بود که کاربران یکدیگر را دعوت به امضای این کمپین و حمایت از آن میکردند. به غیر از این موضوع اتفاق دیگری که این روزها به طور مکرر در شبکه اجتماعی توییتر اتفاق میافتد، نوشتهها و انتقادهای سهامداران خرد یا کاربران عادی در قسمت نظرات توییتهای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری است. هربار که کاندیدایی نوشتهای در توییتر منتشر میکند، کاربران زیادی در قسمت نظرات درباره وضعیت بورس، آنچه بر آنها گذشته است، حوزه رمزارزها و... مینویسند. برای همین است که به گفته خیلی از کارشناسان اقتصادی و سیاسی، بورس و رمزارزها دو حوزهای هستند که کاندیداهای انتخابات اگر برنامه مشخص و عملی برای آن ارائه کنند، میتوانند توجهات زیادی را به سوی خود جلب کنند.