نقش کلیدی زیرساختها در تفاوتهای درآمدی استانهای ایران

همانطور که میان کشورها به لحاظ سطح توسعهیافتگی اختلاف وجود دارد، داخل هر کشور هم میتوان چنین اختلافی را میان مناطق گوناگون مشاهده کرد. احتمالاً شهود هر کدام از ما پیرامون وضعیت مردمان استانهای مختلف ایران تأیید میکند که میان استانها از نظر امکان کسب درآمد و توسعهی شهری و روستایی تفاوتهایی وجود دارد.
اگر به آمار رجوع کنیم خواهیم دید که برای نمونه، متوسط درآمد سرانه سالانه یک خانوار شهری در استان تهران ۸۱ میلیون تومان و در استانهای کرمان و سیستانوبلوچستان ۳۴ میلیون تومان است؛ این عدد برای یک خانوار روستایی در استان البرز ۴۶ میلیون تومان و در استانهای خراسان جنوبی و سیستانوبلوچستان کمتر از ۲۰ میلیون تومان است؛ در حالی که در سی استان کشور پوشش واقعی تحصیلیِ دوره دوم متوسطه بالای هفتاد درصد است، این نرخ در استان سیستانوبلوچستان ۵۵ درصد است؛ و به عنوان واپسین نمونه، نرخ بیکاری در استانهای خراسان جنوبی و همدان حدود ۷ درصد و در استانهای کرمانشاه، لرستان و چهارمحالوبختیاری بالای ۱۵ درصد است.
به نظر میرسد میان استانها ویژگیهای نهادیِ نسبتاً یکسانی مثلِ قوانین و سطح اعمالشان، سطح فساد و کاراییِ دستگاه دیوانسالاری، فناوری تولید موجود و میزان توسعهیافتگیِ نظام مالی و اعتباردهی وجود دارد. پس پرسشی که ذهن را مشغول میکند این است که چگونه داخل یک کشور، این حد از اختلاف در توسعهیافتگی مشاهده میشود؟ در این نوشتار توضیح خواهم داد که چرا میتوان یک عامل احتمالی ایجاد چنین تفاوتهایی را اختلاف در میزان دسترسی به زیرساختها دانست.
شبکه برق، ارتباطات، راه، آب سالم و فاضلاب از جمله مصادیق معمول زیرساخت هستند. زیرساخت را یک کالای عمومی به حساب میآوریم، چرا که دارای این دو ویژگی است: اول، نمیتوان کسی را از استفادهکردنش منع کرد و دوم، افزودهشدن هر استفادهکننده برای آن موجب کاهش امکان استفاده بقیه نمیشود. از فضاهای سبز شهری و بوستانها گرفته تا امنیت میتوانند جزو کالاهای عمومی شمرده شوند. تأمین کالاهای عمومی به خاطر تفاوتهایی که با کالاهای خصوصی دارند، بر عهده دولت قرار میگیرد. در واقع هر چند تولید فولاد، محصولات کشاورزی، خودرو و ... به خاطر ناکارایی دولت در انجامش نسبت به بخش خصوصی، از وظایف آن نیست، اما تأمین کالای عمومی دقیقاً یکی از کارویژههای دولت در اقتصاد است و بازار نمیتواند مقدار بهینهای از آن را عرضه کند.
زیرساخت چگونه به توسعه کمک میکند؟
در این نوشته به طور خاص زیرساختهای راه و ارتباطات را بررسی میکنیم. دسترسی مناسب به راه موجب میشود هزینههای تجارت کم شود و از مزیتهای نسبیِ مناطق برای تولید بهره گرفته شود؛ مثلاً اگر داخل یک استان، یک روستا در تولید یک محصول کشاورزی نسبت به روستای دیگری مزیت دارد، تجارت کالاها با هزینه کمی میتواند اتفاق بیفتد. کاهش هزینه تجارت باعث میشود اختلاف قیمت نواحی مختلف نیز کم باشد و تولیدکنندهها به بازارهای بزرگتری دسترسی پیدا کنند. در مجموع، ارزیابیهای تجربی هم نشان میدهند گسترش دسترسی به راه مناسب، اختلاف قیمت مناطق مختلف، سطح و نوسانهای قیمتی را کم و حجم تجارت و درآمد واقعی را بیشتر میکند [۱]. کاهش هزینه جابهجایی نیروی کار نیز میتواند این پیشبینی را بدهد که دسترسی بیشتر به راهها با افزایش اشتغال همراه میشود.
زیرساختهای ارتباطی مثل مخابرات و اینترنت اطلاعات مصرفکنندگان و فروشندگان را از قیمت و نوع کالاهای بازارهای مختلف بیشتر میکنند. در نتیجه امکان آربیتراژ میان بازارها به وجود میآید؛ در نهایت، اختلاف قیمت میان بازارهای مختلف و نوسانهای قیمتی کم و سود تولیدکنندگان و رفاه مصرفکنندگان زیاد میشود [۲]. یکی از تجارب مشترک خیلی از مردم در سالهای گذشته استفاده از برنامکهایی بوده است که در نقش واسطه بازار گستردهای از کالاها را پیش رویشان گذاشته و موجب شدهاند اطلاعات مشابه و کاملتری برای مصرف داشته باشند. تولیدکنندگان نیز در چنین شرایطی میتوانند از بازار بزرگتری بهره ببرند و سود خود را افزایش دهند. پس اگر ساکنان مناطقی از دسترسی کافی و مناسب به اینترنت محروم باشند، از افزایش رفاهی که ابزارش، یعنی همان بازارهای اینترنتی، در کشور وجود دارد بیبهره میمانند. از سوی دیگر دسترسی به اینترنت میتواند منجر به ارتقای دانش و مهارت افراد با هزینه کم شود. در مجموع میتوان اثر مثبتی از دسترسی به اینترنت روی درآمد افراد پیشبینی کرد.
برخی شواهد تجربی
در اینجا صرفاً پراکندگی درآمدهای استانها و وضعیت دسترسی آنها به دو نوع زیرساخت مورد اشاره را مقایسه میکنیم تا شهودی آماری درباره موضوع این نوشتار به دست بیاوریم.
روستاهای پردرآمد در استانهای پرجاده!
همانطور که در نمودار 1 مشخص است، همبستگی مثبتی میان درآمد سرانه خانوارهای روستایی و میزان تراکم جادههای هر استان وجود دارد. این همبستگی به لحاظ آماری معنادار است. بنابراین میتوان با تکیه بر این شاهد اولیه گمانهزنیهایی مبنی بر تأثیر زیرساخت روی درآمد داشت. برخی سازوکارهای نظری ممکن در بخش قبلی توضیح داده شدند. گفتنی است که برای درآمد خانوارهای شهری هم همبستگی مثبتی با تراکم جادههای استانی مشاهده میشود، اما این همبستگی چندان بزرگ و معنادار نیست.
اینترنت؛ علّت درآمد بیشتر یا معلول آن؟
با توجه به این که در بخش قبلی دیدیم ارتباطات، به ویژه اینترنت در دوران فعلی، چگونه میتواند به توسعه یاری رساند، خوب است نگاهی هم به شواهد تجربی پیرامون این موضوع داشته باشیم. ضریب نفوذ اینترنت شاخصی است که نشان میدهد از هر صد نفر چند نفر از اینترنت استفاده میکنند. همبستگی مثبت معناداری میان این ضریب برای خانوارهای شهری و روستایی و درآمدشان مشاهده میشود. نمودار 2 این همبستگی را برای خانوارهای روستایی و نمودار 3 آن را برای خانوارهای شهری نشان میدهد. نکتهی مهمی که در تفسیر این همبستگی به چشم میآید این است که در شرایط یکسانِ وجود زیرساخت اینترنت نیز میتوان تصور کرد که افراد پردرآمدتر با احتمال بیشتری از اینترنت استفاده کنند. بنابراین مانند هر همبستگی دیگری، همبستگیهای بررسیشده در این نوشتار نیز هیچگونه علّیتی را نشان نمیدهند. استنتاج علّی از تأثیر زیرساخت روی شاخصهای گوناگون رفاهی بسیار پیچیده است و از عهدهی این نوشتارْ خارج.
نتیجه
در زمستان جاری، تجربهی قطع برق معابر عمومی در بسیاری شهرهای کشور پیامدهای عدم تأمین آن را به عنوان یک کالای عمومی یادآور شد. بحران فاضلاب اهواز هم تبدیل شده به معضلی که چند وقت یک بار دشواریهای زیادی را برای مردم این شهر ایجاد میکند. لزوم تأمین کالاهای عمومی، از جمله زیرساخت، برای زندگی و فعالیتهای اقتصادیِ جامعه قابل چشمپوشی نیست. این نوشته نیز کوشید به طور مختصر، اهمیت تأمین چند مصداق از زیرساختها را در بحث نظری و شواهد تجربی نشان دهد. از سویی باید توجه داشت که به طور کلی تأمین کالاهای عمومی در مخارج دولت (به معنای عام آن) باید اولویتی بسیار اساسیتر داشته باشد، نسبت به انواع زمینههای مورد مداخله آن در حال حاضر. از سوی دیگر، اندیشیدن دربارهی حقوق شهروندی برابر درون یک دولتملت و ارتباط آن با توزیع کالاهای عمومی میتواند جالب باشد. برای پیادهسازی چنین حقوق شهروندیای احتمالاً خیلی از مخارج باید به جای پایتخت و مراکز برخی استانها، در مناطق محرومتر مثل استان سیستان و بلوچستان صورت گیرند که در دسترسی به اکثر زیرساختها، رتبه آخر را دارد.
نمودار 1: پراکندگی درآمد سرانهی سالانهی خانوارهای روستایی و دسترسی به جاده در استانها (مرکز آمار، ۹۸)
نمودار 2: پراکندگی درآمد سرانهی سالانه و دسترسی به اینترنت در روستاهای استانها (مرکز آمار، ۹۸)
نمودار 3: پراکندگی درآمد سرانهی سالانه و دسترسی به اینترنت در شهرهای استانها (مرکز آمار، ۹۸)
مرجع دادههای آماری:
مرکز آمار، نشریهی جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی استانها: ۱۳۹۸-۱۳۹۴
مقالات مرجع:
1. Donaldson, D. (2018). Railroads of the Raj: Estimating the impact of transportation infrastructure. American Economic Review, 108(4-5), 899-934
2. Jensen, R. (2007). The digital provide: Information (technology), market performance, and welfare in the South Indian fisheries sector. The quarterly journal of economics, 122(3), 879-924.
*دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد شریف